با توجه به همه اینها، اتفاقات اخیر فلسطین، حمایت صریح و آشکار دولتهای غربی از اسرائیل و بیعملی سازمان ملل و دیگر نهادهای مدعی صلح و حقوق بشر، از 2 منظر قابل توجه است.
* مفاهیمی که سراب بود
حقوق بشر، انساندوستی، صلح و آزادی بیان، مفاهیمی است که در طول 2 هفته گذشته، بارها و بارها توسط غربیها به لجن کشیده شدهاند. برای آمریکا و اروپاییها، حقوق بشر زمانی معنا دارد که پای شهروندان چشمآبی خودشان در میان باشد و اگر هزاران نفر از مردم فلسطین زیر بمباران رژیم صهیونیستی جان خود را از دست بدهند، ارتباطی با این مقوله غرب ساخته ندارد. در همین رابطه میتوان به بمباران بیمارستان غیرنظامی الاهلی (المعمدانی) غزه اشاره کرد. در پی بمباران این بیمارستان توسط ارتش اسرائیل، صدها نفر از زخمیهای بستری در بیمارستان و همچنین افرادی که برای در امان ماندن از حملات صهیونیستها به بیمارستان پناه برده بودند، به شهادت رسیدند. اساسا حمله به مراکز غیرنظامی از جمله بیمارستانها و مدارس در هر جنگی مذموم، غیرقابل قبول و غیرقابل دفاع است. البته انجام چنین جنایتی از سوی رژیم کودکش صهیونیستی دور از انتظار نبود. صهیونیستها پیش از این و در سالهای گذشته نیز سابقه حمله به بیمارستانها و دیگر مراکز غیرنظامی را داشتند اما آمریکا و اروپا در پی حمله اخیر اسرائیل به بیمارستان الاهلی نشان دادند جنایتهای ضدانسانی برآمده از خوی وحشیگری و روحیات بدوی هم میتواند قابل دفاع باشد. جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا در واکنش به اقدام ضدبشری بمباران بیمارستان توسط رژیم صهیونیستی با پررویی هر چه تمام گفت: مطابق اطلاعاتی که وزارت دفاع این کشور به آن دست یافته، رژیم صهیونیستی مسؤول انفجار در بیمارستان المعمدانی در غزه نبوده است. بایدن همچنین در دیدار با «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز مدعی شده بود حمله به بیمارستان کار رژیم صهیونیستی نبوده است.
اغلب دولتهای اروپایی نیز مواضعی مشابه آمریکا داشتند. اگر چه نسبت به بمباران بیمارستان و کشتار غیرنظامیها ابراز ناراحتی کردند اما با اتخاذ موضعی دوپهلو و بدون سخن گفتن از جنایت صهیونیستها، به صورت تلویحی انگشت اتهام را به سمت حماس نشانه گرفتند.
رژیم صهیونیستی به دلیل تبعات منفی جنایتش که در افکار عمومی ایجاد شد، پس از اذعان اولیه نسبت به انهدام بیمارستان، با تولید اخبار دروغ و جعل ویدئو، نیروهای مقاومت فلسطین را عامل حمله به بیمارستان المعمدانی معرفی کرد. رسانههای غربی و شبکههای فارسیزبان خارجنشین پشت دست اسرائیل بازی کردند و با بازنشر محتوای کذب و جعلی، پروژه تطهیر چهره ضدبشری اسرائیل را دنبال کردند.
مفهوم صلح هم زمانی رنگ پیدا میکند و از سوی اروپا و آمریکا پیگیری میشود که در جهت تامین منافع غرب باشد. چنانکه در روزهای اخیر شاهد اقدام شورای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه آتشبس فوری برای ایجاد توقف در حملات مداوم رژیم اشغالگر قدس علیه غزه بودیم که با وتوی آمریکا ناکام ماند.
علاوه بر این، تاکنون نیز هیچ تلاشی از دولتهای غربی و آمریکا برای توقف ماشین کشتار رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین انجام نشده است.
مفهوم «آزادی بیان» نیز در روزهای گذشته به مسلخ برده شد. آزادی برای ابراز عقیده و صدایی است که در جهت تامین منافع غرب و صهیونیستها باشد. این مانیفست رسانههای آمریکایی و اروپایی است که نمود آن را میتوان در نحوه پوشش اخبار جنایت جنگی اسرائیل علیه مردم بیدفاع غزه مشاهده کرد.
اتفاقاتی که در غزه رخ میدهد، به اصلیترین محور خبری بسیاری از رسانههای دنیا تبدیل شده است. با این حال تعداد معدودی از رسانههای بینالمللی به مخابره بیطرفانه حوادث میپردازند. در مقابل جریان رسانهای غرب، چه انگلیسیزبان و چه فارسیزبان خارجنشین، ارائه تصویری یکطرفه، روایتی جانبدارانه از روند درگیریها، تحریف واقعیت و دروغسازی به نفع رژیم کودککش صهیونیستی را در دستور کار قرار دادهاند.
این رسانهها در کنار پیشبرد پشتیبانی از اسرائیل، هر صدای آزادیخواه و جنگستیزی را خفه میکنند. در همین رابطه میتوان به اقدام شبکه سلطنتی بیبیسی اشاره کرد؛ اقدامی که پوچ بودن ادعای آزادی بیان در غرب را فریاد میزند.
تعلیق 6 خبرنگار شبکه بیبیسی به خاطر حمایت از فلسطین، اخراج کاریکاتوریست گاردین به دلیل طراحی کاریکاتور نتانیاهو در کنار حذف محتوای ضدصهیونیستی در شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک بخوبی چهره ضد آزادی بیان امپراتوری رسانهای غرب را نمایان کرد.
در کنار این موارد باید به اتخاذ مشی سرکوب حامیان فلسطین در اروپا را نیز اضافه کرد. تعدادی از کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه هرگونه تجمع حمایتی از فلسطین و ضدصهیونیستی را ممنوع اعلام کردهاند.
رنگ باختن مفاهیم انساندوستانه در غرب و نهادهای بینالمللی حتی صدای جریان غربگرای داخلی ایران را هم درآورده است؛ جریانی که همواره با تمجید از ژستهای حقوق بشری غرب، از آمریکا و اروپاییها برای ایران بت دستنیافتنی ساخته بود و آمال و آرزوهای خود را در تمدن غرب جستوجو میکرد، اکنون متوجه شده مفاهیمی مثل حقوق بشر و صلح در غرب، سرابی بیش نیست. بهترین اذعان به پوچ بودن بشردوستی را محمدجواد ظریف، وزیر سابق امور خارجه داشت. وی در واکنش به بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه توسط رژیم صهیونیستی که زیر سایه حمایتهای آمریکا و دولتهای اروپایی انجام شد، در حساب کاربری خود نوشت: «مماشات با جنایتکاران جنگی اسرائیل که در واقع همان نازیهای دوباره متولدشده هستند، باعث تشدید وحشیگری شده است. شرم بر غرب، شرم بر سازمان ملل، ننگ بر دنیا».
* دنیای امروز دنیای موشکهاست نهگفتمانها
از آغاز جنایت جنگی اسرائیل در غزه، خیل تسلیحات نظامی از طرف آمریکا و اروپا به سوی سرزمینهای اشغالی گسیل شد. اعزام 2 ناوگروه آمریکایی به منطقه برای پشتیبانی احتمالی از ارتش رژیم صهیونیستی نیز بخشی از این کمکها بود. با این حال اسرائیل تاکنون نتوانسته حمله زمینی به نوار غزه را آغاز کند و ورود به غزه را فعلا به حالت تعلیق درآورده است. اگرچه از ابتدای آغاز بمباران مردم فلسطین، مقامات رژیم صهیونیستی سخن از ورود زمینی به غزه را پیش کشیدند اما به طور مشخص هشدار ایران مبنی بر اینکه در صورت تداوم جنایات، محور مقاومت دست به کار خواهد شد، منجر به عقبنشینی صهیونیستها شد. این در شرایطی است که رد و بدل پیامهای دیپلماتیک سران کشورهای عربی و محکومیتهای کاغذی جنایات اسرائیل، تاکنون نتیجهای در بر نداشته است.
نکته دیگر که در اتفاقات اخیر فلسطین به چشم آمد، خوی توحش رژیم صهیونیستی که پشت گرم به تسلیحات نظامی و هستهای است، بود. ارتش اسرائیل با هزاران تن انواع بمبها، به جنگ مردم بیدفاع فلسطین رفته است. حالا سوالی که مطرح میشود این است: رویارویی احتمالی رژیم صهیونیستی و حامیان غربیاش با ایران چگونه خواهد بود؟ واضح است ایران باید به لحاظ نظامی و تسلیحاتی به قدری توانمند باشد تا در مقابل رژیم اشغالگر قدس بازدارندگی ایجاد کند. خصوصا در شرایطی که این رژیم، جمهوری اسلامی را اصلیترین و مهمترین تهدید علیه موجودیت خود میداند و طی سالهای گذشته نیز از هیچ اقدام خرابکارانهای علیه ایران دریغ نکرده است. ترور دانشمندان هستهای و خرابکاری در صنایع دفاعی و موشکی از جمله اقدامات ضدایرانی در طول این سالها بوده است؛ اقداماتی که در جهت تضعیف صنایع دفاعی و هستهای ایران انجام شد.
با توجه به این موارد باید گفت برخلاف باور جریان غربگرا، دنیای امروز نه دنیای گفتمانها که دنیای موشکهاست. این توانایی نظامی است که میتواند در مقابل توحش صهیونیستها بازدارندگی ایجاد کند.