printlogo


کد خبر: 270290تاریخ: 1402/8/4 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با دکتر سعدالله زارعی درباره پیامدهای عملیات توفان الاقصی و اضمحلال دستگاه تحلیلی رژیم صهیونیستی
مقاومت حفظ پیروزی 15 مهر است

عملیات مقاومت اسلامی غزه در 15 مهرماه، دارای تاثیرات و نتایج راهبردی است اما عملیات انتقامی و واکنشی اسرائیلی‌ها تاثیرات و پیامدهای تاکتیکی دارد؛ فرمایش مقام معظم رهبری درباره غیرقابل ترمیم بودن ضربه وارده به رژیم صهیونیستی دقیقا در همین راستاست، اینکه نتایج راهبردی عملیات مقاومت اسلامی غزه پس از پایان عملیات و جنگ به وضوح برای همگان مشخص خواهد شد و خود را نشان خواهد داد. به منظور بررسی واکنش‌های احتمالی رژیم صهیونیستی و علت تعلل اسرائیل در حمله زمینی به غزه و همراهی کرانه باختری با حرکت مردم غزه با دکتر سعدالله زارعی، کارشناس مسائل منطقه گفت‌وگو کردیم.
* آقای دکتر! بعد از عملیات مقتدرانه حماس که به توفان الاقصی معروف است، رژیم صهیونیستی مرتب تهدید به حمله زمینی و همه‌جانبه به غزه می‌کند  و پاکسازی حماس از این منطقه را جزو اهداف خود بیان می‌کند اما تا امروز که قریب به 20 روز از این عملیات می‌گذرد غیر از بمباران هوایی، اقدام جدی دیگری در زمین از اسرائیل مشاهده نکرده‌ایم. علت این تعلل رژیم صهیونیستی در حمله زمینی چیست؟
ارتش اسرائیل برای ‌اینکه دست به یک عملیاتی بزند که احیاکننده اعتباری باشد که در عملیات توفان الاقصی در 15 مهرماه از دست داده است، به گام‌های محکم و قطعی احتیاج دارد، چرا که اگر بی‌محابا و بدون محاسبه وارد شود و شکست بخورد با توجه به شکست قبلی، آسیب‌ها بسیار گسترش پیدا می‌کند. در حال‌ حاضر ارتش اسرائیل جمع‌بندی لازم را درباره عملیات زمینی پیدا نکرده است، اگر چه نتانیاهو اعلام کرد ما قطعا ورود و حمله می‌کنیم. ارتش اسرائیل برای حمله زمینی آماده شده است و یگان‌هایی هم به سمت غزه گسیل شدند که شامل ۳ لشکر و ۴ تیپ ویژه می‌شود. اینها برای عملیات زمینی آرایش گرفته‌اند و آماده هستند، منتها هر چه جلوتر آمدند خلأهای اطلاعاتی بیشتری برای‌شان جلب توجه کرد و مرتب فکر اینها را درگیر می‌کرد. الان مشغول بررسی اوضاع هستند و در تلاشند اطلاعات ناقص‌شان را تکمیل کنند. اینها دشمن‌شان را درست نمی‌شناسد، محیطی که می‌خواهند ورود کنند را به درستی نمی‌شناسند. به جنگ دشمنی رفتند که چند هفته پیش در بیرون از خانه آنها را با شکست مواجه کرده در حالی ‌که همین دشمن در درون خانه از موقعیت برتری برخوردار است. نکته دیگری که وجود دارد این است که مقاومت تا اینجای کار پیروز میدان است. مقاومت به دنبال این بود که به ارتش رژیم صهیونیستی ضربه بزند، اعتبارش را مخدوش کند، از او تلفات بگیرد، تعدادی اسیر بگیرد، پادگان ارتش را تصرف کند و یک منطقه‌ای را به تصرف دربیارد که به همه این اهداف رسید. 
* عده‌ای مطرح می‌کنند که چرا نیروهای مقاومت حمله‌ای ویرانگر همچون عملیات توفان الاقصی را در واکنش به بمباران اسرائیل انجام نمی‌دهند و پاسخ را مشروط به حمله زمینی کرده‌اند؟
 ببینید! مقاومت بعد از عملیات توفان دیگر باید مثل یک تیم فوتبال که در زمین بازی ۲ گل زده، تمرکزش در جهت حفظ دروازه از گل خوردن باشد، نباید باز بی‌محابا جلو بیاید تا در این شرایط فضایی برای دشمن فراهم شود که بتواند گل بزند. تا همین جای کار مقاومت پیروز شده، لذا باید از پیروزی حفاظت کند و این ارتش اسرائیل است که شکست‌ خورده و اعتبارش از دست رفته است. به همین دلیل اسرائیل به کارهای دیوانه‌وار دست می‌زند و می‌خواهد به هر قیمتی این اعتبار از دست رفته را برگرداند، در حالی‌ که طرف مقابل دشمن را بخوبی می‌شناسد و می‌داند چگونه شکست دیگری را بر او تحمیل کند.
* چرا ما در چند سال اخیر که غزه با تمام وجود مقابل تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستاد و حتی به حمله‌ای پیش‌دستانه در 15 مهر دست زد، حرکت و مبارزه جدی‌ای در کرانه باختری شاهد نیستیم؟ کرانه باختری در این زمینه چه تفاوتی با غزه دارد؟
ببینید! از زمان آغاز این عملیات فلسطینی‌ها در غزه که به توفان الاقصی موسوم شد، کرانه باختری هم با ارتش اسرائیل درگیر شد و در طول این 20 روز بیش‌ از 100 نفر شهید داده است. بیش‌ از 200 نفر مجروح شدند و به‌ همین نسبت بیش ‌از ۴۰ نفر از نظامیان اسرائیلی به هلاکت رسیده‌اند، بنابراین کرانه‌ باختری هم درگیر و مشغول است، منتها مختصات کرانه با مختصات غزه خیلی متفاوت است. منطقه کرانه بسته‌تر از منطقه غزه است، در عین‌ حال به ‌لحاظ دسترسی به سلاح، کرانه باختری در یک فضای محدودتری قرار می‌گیرد. الان نیروهای مقاومت غزه مجهز به موشک‌های دوربرد هستند و می‌توانند کل این سرزمین اشغال‌شده از جنوب تا شمال فلسطین اشغالی را در تیررس موشک‌های مقاومت قرار دهند. این امکان در کرانه باختری وجود ندارد، بنابراین از این جهت متفاوت هستند، ضمن اینکه در آنجا یک دولت به‌ ظاهر فلسطینی ولی در باطن متحد اسرائیل به ‌نام دولت آقای محمود عباس وجود دارد که پرچم و ادعایش فلسطین است ولی کارکردش کنترل فلسطینی‌ها و کمک به اسرائیل برای آرام نگه ‌داشتن این منطقه است. بنابراین تفاوت‌هایی وجود دارد اما در عین این تفاوت‌ها اینقدر کرانه در این 20 روز درگیر بوده که نزدیک به 100 نفر شهید داده است. 
* به نظر می‌رسد به لحاظ فکری هم فلسطینی‌های غزه از فلسطینی‌های کرانه باختری آماده‌تر و گرایش بیشتری به مقاومت دارند، اینطور نیست؟
بله! همین‌طور است. این نکته را باید در نظر گرفت که جمعیت غزه از نظر فکری منسجم‌تر هستند. مردم منطقه غزه بشدت متدین و پای کار هستند و ضمنا همان طور که عرض کردم غزه نقطه‌ای بود که می‌شود هم از سمت دریا آن را تجهیز کرد البته به سختی، هم از راه زمینی می‌شود به آنان کمک کرد به این دلیل که پشت غزه صحرای سیناست و صحرای سینا در کنترل ارتش مصر نبوده و نیست. بعد از جنگ 1971 بین مصر و اسرائیل معاهده‌ای امضا شده بود که یک رژیم امنیتی خاص است. در این رژیم مصری‌ها نمی‌توانستند در صحرای سینا ارتش داشته باشند و فقط باید نیروی انتظامی می‌داشتند. نیروی انتظامی در یک دشت بسیار وسیعی به نام صحرای سینا که خود لااقل 4 برابر فلسطین مساحت دارد، این امکان را به فلسطینی‌ها می‌داد که بتوانند از این موقعیت استفاده کنند و استفاده می‌کردند و هنوز هم استفاده می‌کنند. هنوز هم مصری‌ها کنترل درستی روی صحرای سینا ندارند، اسرائیلی هم کنترل درستی ندارند به طوری که اخیرا در اسرائیل این بحث مطرح شد که بیاییم خلاف کمپ دیوید به کشور مصر بگوییم شما می‌توانید ارتش در این ناحیه داشته باشید، یعنی آن قرارداد را اصلاح کنیم، مصر ارتش بفرستد و مصر در قبال این مسائل مسؤول شود که البته مصری‌ها هم زیر بار نمی‌روند به دلیل اینکه چنین چیزی برای آنها هزینه بسیاری دارد و هیچ فایده‌ای هم ندارد؛ مصر فقط هزینه می‌کند و فایده آن برای اسرائیلی‌هاست. ضمن اینکه برای مصری‌ها تحقیر‌آمیز هم هست، بالاخره در ارتش مصر هم کسانی پیدا می‌شوند که هنوز عقده شکست‌های تاریخی خود از ارتش اسرائیل را در ذهن داشته باشند و اگر دست‌شان برسد شمشیری در شکم اسرائیلی‌ها می‌کنند. اگر دولت السیسی این پیشنهاد را بپذیرد و بخواهد اجرا کند باید برای هر نیروی نظامی مصری هم یک مراقب بگذارد که نشدنی است، یعنی یک خواسته‌ای است که اسرائیلی‌ها هیچ وقت به آن نخواهند رسید. به هر حال این بحث غزه بود. 
* چند سال قبل رهبر انقلاب فرمودند کرانه باختری رود اردن هم باید مانند نوار غزه مسلح شود. با توجه به محدودیت‌هایی که وجود دارد، این امر چطور ممکن است و چه کارهایی در این زمینه انجام شده است؟
بله! همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند درباره کرانه باختری، استراتژی جبهه مقاومت این بود که این ناحیه نیز باید مسلح شود. منتها اینجا برخلاف منطقه غزه، کار با موانعی مواجه بوده و هست. مانع اول این است که شما از کجا می‌خواهید به اینجا دسترسی داشته باشید، یک طرف اردن است که رژیم اردن دست کمی از رژیم اسرائیل ندارد، باقی هم اسرائیلی‌ها هستند. منطقه کرانه و غزه حدود 22 درصد خاک فلسطین هستند؛ 6 هزار کیلومتر مربع مساحت منطقه کرانه باختری است و 13شهر مثل الخلیل دارد که مرکز آن در حال حاضر رام‌الله است. این منطقه راه به جایی ندارد و رفت و آمد برای شما در این منطقه ممکن نیست. نکته دوم اینکه در اینجا غیر از ارتش و سرویس امنیتی اسرائیل، پلیس محمود عباس مانند یک پلیس اسرائیلی عمل می‌کند و مساله دیگر اینکه در اینجا شرایط مانند انسجام غزه نیست. در غزه مردم مذهبی جهادی هستند، در حالی که در کرانه باختری وضعیت کمی از نظر شرایط اجتماعی متفاوت است و دست آخر هم اینکه برای اسرائیلی‌ها کرانه باختری بسیار حساسیت دارد، برای اینکه کرانه یعنی قدس شرقی، کرانه یعنی منطقه مقدس اسرائیل. می‌دانید که الخلیل -که مسجد حضرت ابراهیم(ع) است- برای ما هم خیلی حساس است. اسرائیلی‌ها اینجا را به عنوان منطقه تاریخی خودشان حساب می‌کنند؛ منطقه مقدس‌شان هست. فلسطین تاریخی یعنی همین جا، فلسطین که منطقه جدید شمالی نیست، فلسطین منطقه شهرهای معروف‌شان عکا، حیفا، یافا و تل‌آویو نیست، فلسطین تاریخی اینها نیستند، فلسطین تاریخی یعنی قدس، الخلیل و رام‌الله. همه حرف اسرائیل این است که شما هر جا را خواستید بگیرید ولی این شهرها را نگیرید. تل‌آویو تاریخ ندارد و یک شهر جدیدی است که ساخته شده است، بنابراین اسرائیلی‌ها بشدت مراقب مناطق مقدس‌شان هستند.  امروز تسلیح کرانه لزوما نیاز به اقدامات از بیرون ندارد. شما الان با همین سیستم‌های رایانه، کامپیوتر و شبکه‌های اجتماعی می‌توانید در کرانه باختری، کرانه‌ای‌ها را به سمت تولید سلاح سوق دهید و کافی است آموزش دهید. الان هم ساخت سلاح امکانات پیچیده‌ای نمی‌خواهد، شما خرج موشک را می‌توانید از محصولات کشاورزی هم به دست آورید. یعنی یکسری کالاهایی که مصرف کشاورزی دارد، همان مصرف نظامی هم دارد. کود و اوره و چیزهایی که از دل زمین بیرون می‌آیند و محصولات صنعتی و شیمیایی داخل زمین است، اینها چیزهایی است که به این سمت می‌رود. کما اینکه علامت‌هایی از این مساله وجود دارد که سرویس اطلاعاتی اسرائیل بسیار حساس است و دارد آن را پیگیری می‌کند ولی این چیزی است که در شرایطی که اوضاع خیلی شلوغ شود خیلی هم نمی‌شود کنترل کرد. یعنی کافی است کمی اوضاع به‌هم بخورد؛ اینها مسائلی است که در این صحنه باید در نظر گرفت. ما در آنجا چندین نقطه اتکا داریم، یک نقطه اتکا این است که منتظریم از سمت 4.5 میلیون فلسطینی ساکن اردن تحرکی انجام شود. در حال حاضر 60 درصد جمعیت اردن، فلسطینی هستند و 40 درصد جمعیت‌شان اردنی است. فلسطینی‌های ساکن اردن در یک وضعیت بغرنج به سر می‌برند. اینها هم از داخل و هم در خارج تحقیر می‌شوند. ما منتظریم شرایط به جایی برسد که اینها تکانی بخورند. در جنگ قبلی که فلسطینی‌ها نام آن را «سیف‌القدس» گذاشتند، ساکنان اردن تکانی خوردند و یک نفر هم شهید دادند و سمت مرز آمدند. مطمئن هستیم این نقطه روزی منفجر می‌شود، حالا این انفجار یا به شکل تغییر رژیم در اردن اتفاق می‌افتد و یک رژیم فلسطین‌محور جای رژیم ملک عبدالله را می‌گیرد یا اینکه به شکل فشار بر حکومت اردن و تغییر در سیاست اردن اتفاق می‌افتد. در آن سمت کرانه باختری یکی از این ۲ اتفاق حتما می‌افتاد.

 


Page Generated in 0/0063 sec