سیدمصطفی خوشچشم: تحولات اخیر میان مقاومت اسلامی غزه و رژیم صهیونیستی از 2 منظر قابل توجه است:
یک - اصل طراحی و اجرای عملیات غرورآفرین «توفان الاقصی» از سوی اتاق عملیات مشترک همه گروههای مقاومت اسلامی در غزه با محوریت حماس و مشارکت موثر جهاد اسلامی، فتح جبهه خلق برای آزادی فلسطین و...
دو- واکنش صهیونیستها به این عملیات
واقعیت این است که عملیات مقاومت اسلامی غزه در روز شنبه ۷ اکتبر (۱۵ مهر)، دارای تاثیرات و نتایج راهبردی است اما عملیات انتقامی و واکنشی اسرائیلیها، تاثیرات و پیامدهای تاکتیکی (طبیعتا با تاثیر کوتاهمدت و فایده ارزش راهبردی) دارد و فرمایش مقام معظم رهبری درباره غیرقابل ترمیم بودن ضربه وارده به رژیم صهیونیستی دقیقا در همین راستاست. نتایج راهبردی عملیات مقاومت اسلامی غزه پس از پایان عملیات و جنگ به وضوح برای همگان مشخص خواهد شد و خود را نشان خواهد داد.
دکترین نظامی اسرائیل مبتنی بر 4 محور است: 1- بازدارندگی 2- هشدار 3- تصمیمگیری 4- دفاع در برابر خطر
در عملیات توفان الاقصی هر 4 محور دکترین اسرائیل از سوی مقاومت اسلامی غزه به طور موثری منهدم و تخریب شد. این از آنجا اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم تا پیش از این در ارزیابیهای دستگاه امنیتی - اطلاعاتی و نظامی اسرائیل، مقاومت در غزه ضعیفترین حلقه محور مقاومت در منطقه قلمداد میشد.
علت ورود میدانی، سیاسی و محوری آمریکا به عرصه دقیقا به خاطر انهدام همین 4 آیتم دکترین دفاعی اسرائیل است؛ این یعنی اثر عملیات توفان الاقصی!
پیامد راهبردی بعدی برای رژیم صهیونیستی شکاف شدید حاکمیتی خواهد بود. فعلا با دخالت آمریکا تیم نتانیاهو و راستگرایان فاشیست اسرائیل با رهبران و جریان اپوزیسیون مجتمع شدهاند اما قطعا بعد از پایان جنگ اختلافات اوج گرفته و گسترده میشود و همچنین کابینه فعلی اسرائیل دچار فروپاشی خواهد شد (مشابه آنچه پس از شکست اسرائیل در حرب تموز / جنگ 33 روزه شاهد بودیم و کمیته وینوگراد و در نهایت زندانی شدن اولمرت، نخستوزیر و عزلهای گسترده فرماندهان ارشد ارتش اسرائیل).
اینها پیامدهای تاکتیکی و کوتاهمدت این عملیات خواهد بود. بلافاصله بعد از این عملیات شهرکنشینانی که به چشم دیدند امنیتی در سرزمینهای اشغالی وجود ندارد و با توجه به عملیات اخیر و از دست رفتن بازدارندگی ارتش و دولت اسرائیل و عدم کارایی وعدهها، در قالب مهاجرتهای گسترده از شهرکهای حاشیه غزه و لبنان تا مناطق دیگر مهاجرت معکوس میکنند. این مهاجرتها تشدید خواهد شد و شواهد آن را از روز نخست عملیات توفان الاقصی در قالب فرار گسترده صدها هزار شهرکنشین صهیونیست از فرودگاههای اسرائیل از جمله بنگوریون و... دیدیم.
رهبر معظم انقلاب در سخنرانی اخیرشان فرمودند اسرائیل اسب بازنده است و عدهای روی اسب بازنده دارند شرطبندی میکنند. این فرمایشات ناظر بر این مطلب است که آمریکا آمده پای کار که رژیم صهیونیستی را از بحران فروپاشی خارج کرده و به شرایط قبل از آغاز عملیات توفان الاقصی بازگرداند اما این به هیچ وجه ممکن نیست و آمریکا روی اسب مرده شرطبندی کرده و نتیجه آن نیز مشخص است!
از طرفی نباید فراموش کرد که تحولات اخیر قطعا روی انتخابات آمریکا هم تاثیرگذار خواهد بود.
به طور کلی اسرائیل 2 راهبرد را دنبال میکند: 1- نابودی حماس 2- با خاک یکسان کردن غزه و کوچ ساکنان آن به شبهجزیره سینای مصر!
هیچکدام از این 2 راهبرد تحت هیچ شرایطی امکانپذیر نیست. نخست آنکه در صورت تشدید سطح جنگ از جمله ورود نیروهای رژیم صهیونیستی، نیروهای مقاومت فلسطینی گوناگون و سپس حزبالله لبنان به طور تمام قد وارد معرکه میشوند و در کنار جنگ خیابانی حماس، غزه به باتلاق این رژیم بدل خواهد شد. اما حتی صرفنظر از این ورود، باز هم در رابطه با نابودی حماس باید گفت حماس ساختار بتنی و تاسیساتی نیست که با بمباران و حمله نابود شود، بلکه جریانی مبتنی بر نهضت نرمافزاری و تفکر مقاومت است که قابل نابودی نیست. کمااینکه پیشتر مورد مشابهی را درباره حزبالله در لبنان دیدیم.
درباره کوچاندن اجباری مردم غزه نیز باید گفت عمده جمعیت آن حاضر به ترک وطن و سرزمین خود نیستند و بیان میدارند که نمیخواهند اشتباه پدران خود در روز نکبت را تکرار کرده و سرزمینشان را تقدیم رژیم صهیونیستی کنند. مخالفتهای منطقهای و مردم غزه و کشورهای همسایه با مهاجرت هم موجب شکست کامل راهبرد تخلیه ساکنان غزه و مهاجرت اجباری آنها توسط اسرائیل خواهد شود. طی روزهای اخیر رهبران مصر و اردن دستکم 3 بار اعلام کردند به هیچ وجه اجازه کوچ اجباری را نمیدهند.
بنابراین تا اینجای کار اسرائیل متحمل خسارات راهبردی و درازمدتی شده که عواقب و پیامدهای خسارتبار آن سالها ادامه خواهد داشت؛ در حالی که به جز وحشیگری و قتلعامی که باعث تحریک مردم منطقه و جهان به حمایت از فلسطین شده است، هنوز هیچ عایدی دیگری نداشته است و فارغ از آنکه به غزه تجاوز زمینی کند یا خیر، در آستانه ورود قطعی به دوران اضمحلال است.