«فداکاریهایی که ما امروزه در راه مبارزه با اسرائیل باید تقدیم کنیم، دهها برابر بیشتر از چیزی است که میتوانست در آغاز فعالیت صهیونیستها و اشغال سرزمین ما تقدیم شود. اگر ما از 100 سال پیش، مطابق دستورات دینی عمل میکردیم و متوجه خطر بودیم، امکانات فراوان و ثروت هنگفتی ذخیره کرده بودیم».
این بخشی از تحلیلی است که آیتالله سیدموسی صدر به عنوان اندیشمندی مسلمان که در گستره عمل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی اسلامی وارد شده بود، بیش از چند دهه پیش در جمع شخصیتهای برجسته و سرشناس اسلامی مطرح کرد.
امام موسی صدر ریشه اندیشهای که دستاویز تشکیل اسرائیل و اشغال سرزمین فلسطین شد را نه از تئودور هرتسل، روزنامهنگار قرن ۱۹ میلادی، بلکه از انحرافاتی میداند که به دست برخی علمای یهود پس از حضرت موسی(ع) رقم خورد. او معتقد است از همان زمانی که نخستین اتفاقات اینگونه رخ داد، یعنی پیش از میلاد حضرت مسیح(ع)، یهودیان نژادپرستی، افکار نژادپرستانه را مطرح میکردند؛ افکاری که به آنان توهم برتری بر بشر را میبخشد.
امام صدر معتقد است فعالیت ویرانگر اندیشه صهیونیستی قرنهاست که بشر را دچار مشکل کرده و در راه انحراف بشر هیچگاه بیعمل نبوده است. کفر ورزید و طغیان کرد و پیامبران را به ناحق کشت و احادیث و آموزههای دروغین جعل کرد و بر ضد صدها هزار نفر از مؤمنان توطئه چید و ادیان را تحریف و حقایق را مسخ و تاریخ را تحریف کرد و به فساد و انحراف و بیبندوباری دامن زد.
سیدموسی صدر اندیشهای که دولت اسرائیل را در قرن اخیر به وجود آورد، نتیجه حتمی مبانی تمدن غربی و طغیان خودخواهانه بشری میداند که در پایان قرون وسطی بر پایه انکار خدا و ارزشها بنا گذاشته شد.
او رژیم اسرائیل را نماد کامل تمدن غربی از نظر انحصارطلبی و بهرهکشی و تفرقهافکنی نژادپرستانه و تعصبهای دینی و ستمگری و اشغالگری و سنگدلی معرفی میکند.
امام صدر اندیشه صهیونیستی و اسرائیلی را بیماری خطرناکی میداند که هر طور شده و به فوریت باید توسط همه ابنای بشر مورد رویارویی کامل و پایانی قرار گیرد و در صورت سهلانگاری، معتقد است علاوه بر دریدن ملتهای جهان، پدر و مادر خود را نیز خواهد درید و بازمانده انسانیت موجود در جهان را بر باد خواهد داد.
او معتقد است اندیشه اسرائیلی و صهیونیستی، خود را از جهت آفرینش و نژاد، برتر از دیگر انسانها میداند و در کمین فرصت است تا ثروت فرزندان آدم از هر نوع و هر جنسی را غارت و آنان را تحقیر کند و بهمثابه ابزارهایی برای خوشبخت کردن فرزندان اسرائیل به کار گیرند.
او ادعاهای مطرحشده توسط اسرائیل مبنی بر تعلق سرزمین فلسطین به یهود و ادعاهایی پیرامون معبد سلیمان را پوچ و دروغی تاریخی میداند و تصریح میکند: میگویند مسجدالاقصی بر ویرانههای معبد سلیمان ساخته شده است. این دروغی تاریخی است. معبد سلیمان چندین بار پیش از ساخت مسجد خراب شده بود و زمان ورود سپاه اسلام از این معبد هیچ نشانی برجا نبوده است.
سیدموسی صدر معتقد است دین هر انسانی را صرفنظر از مذهب یا اندیشه یا اعتقادش، محترم میشمارد اما اگر انسانی در نتیجه اعتقادات زیانآور تبدیل به جرثومهای شود که در زمین فساد و تباهی کند، دین ارج و حرمتی برای این موجود قائل نیست. در تفکر امام صدر هیچ جایی برای هیچ مذاکرهای با اسرائیل و به رسمیت شناختن هیچ حقی برای آنان وجود ندارد و تمام ظرفیت بشری باید برای مقابلهای نهایی و نابودکننده با اسرائیل به خدمت گرفته شود. او در عین حال که تمام صهیونیستها را از یک جنس میداند و معتقد است در طول زمانهای طولانی از درون یا بیرون اسرائیل جز گزافهگویی و تندروی از آنها چیزی شنیده نشده و آنها همگی در تاریکی و سیاهی یکسان هستند، به جامعه بشری نیز این نکته را گوشزد میکند که مقابله با اسرائیل و صهیونیستها مقابله با مجموعهای از انسانها نیست.
او میگوید: جنگ ما با آنان جنگ با یک مجموعه از انسانها نیست، بلکه این جنگ در واقع نبردی است با فساد و انحراف و ستم و اندیشه تبعیض نژادی که اساس تفکر آنان است: «اگر میپندارید که شما دوستان خدا هستید، نه مردم دیگر». این است مصیبت ما. مصیبت اینجاست که آنان خود را اولیا و دوستان خدا میدانند و دیگران را نه، این نکته اساسی است. امام موسی صدر در مواجهه با اسرائیل مسؤولیتی بزرگ را متوجه انسانهای مؤمن در جهان خصوصا در خاورمیانه میداند و معتقد است ایمان در مشرقزمین بویژه اسلام و مسلمین در معرض امتحان قرار گرفته است. اینکه چه برخوردی از اهالی ایمان در مقابله با اسرائیل و تفکر صهیونیستی مشاهده میشود تعیینکننده وضعیت ایمان آنهاست.
او این مسؤولیت را نهتنها متوجه مسلمانان، بلکه مسیحیان را نیز در این باره دارای مسؤولیتی کامل میداند و اسرائیل را دشمنی برای همه ادیان الهی اعم از اسلام و مسیحیت برمیشمرد و مسجد و کلیسا را توأمان آماج حملات صهیونیستی میداند.
صدر وظیفه برخورد با اسرائیل را دستوری قرآنی میداند و در ضمن توضیح مساله، دیدگاه فقهی خود مبنی بر وجوب مبارزه با اسرائیل را ارائه میدهد. امام موسی صدر در این باره میگوید: آیه قرآن کریم که تأکید میکند: «ضُربَتْ عَلَیْهمُ الذّلَّهُ وَالْمَسْکَنَهُ» ساختاری انشایی و امری دارد و از نوع جملات اخباری و حکایتی به حساب نمیآید. این آیه امری واجب و مسؤولیتآور بر دوش میگذارد و اگر این مسؤولیت را به انجام نرسانیم، در آینده بر ما مهر ذلت و بیچارگی خواهد خورد.
امام موسی صدر با عنایت به مقدماتی که پیشتر به آنها اشاره شد، نتیجه میگیرد اسرائیل شر مطلق میباشد و ضد اسلام، مسیحیت، ایمان و انسانیت است. صدر در این باره تعبیر جالبی به کار میبرد تا عمق دشمنی تفکر انسانی را با تفکر صهیونیستی نشان بدهد. او میگوید: اگر اسرائیل و شیطان با یکدیگر بجنگند، ما در کنار شیطان میایستیم. اگر اسرائیل با چپ بجنگد، ما در کنار چپ خواهیم ایستاد. اگر اسرائیل با راست بجنگد، در کنار راست خواهیم ایستاد.