جمهوری اسلامی در 4 دهه گذشته، رویارویی با رژیم صهیونیستی و حمایت و پشتیبانی از فلسطین را به نمایندگی از مردم ایران پیش برده است
گروه سیاسی: جمهوری اسلامی ایران به همان میزان که مهمترین دشمن اسرائیل است، همانقدر هم به عنوان اصلیترین حامی و پشتیبان مردم فلسطین شناخته میشود.
مقابله با رژیم اشغالگر صهیونیستی و حمایت از مطالبه برحق مردم فلسطین برای بازپسگیری سرزمینهای اشغالی جزو اصول بنیادین انقلاب اسلامی بود. انقلابی که از پس سالها خفقان و دیکتاتوری پهلوی، ۲۲ بهمن 57 به پیروزی رسید و سرآغازی بر کابوسهای دنبالهدار اسرائیل بود که تا امروز هم ادامه دارد. چنانکه رژیم صهیونیستی در ساعات ابتدایی عملیات توفان الاقصی علیه این رژیم، معتقد بود این حمله با طراحی و هدایت مستقیم ایران انجام گرفته است؛ اگرچه با اعلام مقامات جمهوری اسلامی و اذعان غربیها، مشخص شد حماس به عنوان یکی از گروههای محور مقاومت تحت حمایت ایران به تنهایی این عملیات را طراحی و اجرا کرده است.
اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد این است که جمهوری اسلامی یک شبه پرچم مبارزه با اسرائیل و حمایت از فلسطین را در دست نگرفت. جمهوری اسلامی در طول دهههای گذشته به نمایندگی از مردم ایران رو در روی رژیم صهیونیستی ایستاده است. این را تاریخ گواهی میدهد.
نیمه شب ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۲۷ شمسی با توطئه و تمهیدات قبلی نظام سرپرستی انگلیس بر فلسطین، اشغالگران صهیونیست تأسیس دولت اسرائیل را آن هم در قلب جهان اسلام اعلام کردند. رژیم دیکتاتوری پهلوی دوم که در آن سالها به پشتوانه حمایتهای غربی زمام امور ایران را در دست داشت، از همان ابتدا همکاریهای صمیمانه و دوستانه خود با رژیم اشغالگر و تروریست صهیونیستی را آغاز کرد و در ادامه با شناسایی دوفاکتوی اسرائیل و تبادل نماینده سیاسی با رژیم صهیونیستی، به گسترش روابط و همکاریهای خود با اشغالگران قدس پرداخت. ایرانِ تحت دیکتاتوری پهلوی، پس از ترکیه دومین کشور با اکثریت مسلمان بود که اسرائیل را به عنوان کشور مستقل به رسمیت شناخت.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت ملی ایران که ابتدا منجر به سقوط محمد مصدق شد و در ادامه و مهمتر از آن، قدرت دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را تثبیت کرد، ایران بیش از پیش به خدمت سیاستهای آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه درآمد. از این زمان به بعد بود که ایران هم به ژاندارم آمریکا در منطقه و هم به پایگاه امن رژیم صهیونیستی در منطقه غرب آسیا تبدیل شد که در همین رابطه میتوان به روابط نزدیک ساواک و موساد اشاره کرد. اما همه اینها، صرفا سیاستی بود که از سوی رژیم پهلوی به عنوان رژیم حاکم بر ایران دنبال میشد و قرابتی با جامعه ایرانی نداشت.
حمایتهای بیدریغ و همکاریهای گسترده پهلوی و رژیم صهیونیستی در حالی بود که مردم ایران به عنوان بخشی از ملت مسلمان، هیچ زمانی، چه در عمل و چه در سطح سخن، وجود کشوری به نام اسرائیل را نپذیرفت و برعکس، از هر فرصتی برای ابراز نفرت از رژیم اشغالگر قدس و اعلام حمایت از مردم فلسطین استفاده کرد. روحیات ضدصهیونیستی جامعه ایرانی موضوعی نبود که از چشم رژیم پهلوی پنهان بماند.
بیشک، آگاهی از وجود چنین روحیهای در میان توده مردم ایران باعث شده بود محمدرضا پهلوی با وجود گستردگی همکاریهای سیاسی، اقتصادی و نظامی با رژیم صهیونیستی، همیشه دست به عصا حرکت کند. شاه مخلوع ایران هیچ زمانی جرأت نکرد در ارتباط با شناسایی اسرائیل به عنوان کشور، از مرحله دوفاکتو فراتر رود و به همین خاطر بود که هیچگاه در طول دیکتاتوری پهلوی، سفارت و پرچم رژیم صهیونیستی به صورت آشکار در ایران دیده نشد. «بدین ترتیب روابطی میان 2 طرف شکل گرفت که شاید در تاریخ روابط سیاسی جهان بیسابقه باشد؛ از یکسو دولتی با دولت دیگر گستردهترین روابط را در همه زمینهها برقرار میکند و در عمل آن را به طور کامل به رسمیت میشناسد و از آن رژیم نمایندهای که در حکم «سفیر» است و «وابسته نظامی» و «وابسته مطبوعاتی» و «وابسته اقتصادی» قبول میکند و در عین حال همه این روابط را با مخفیکاری و پردهپوشی و استتار اطلاعاتی پیش میبرد. بهگونهای که وقتی نخستوزیر اسرائیل لازم میبیند برای تبادل نظر پیرامون اوضاع منطقه با محمدرضا پهلوی دیدار کند، این دیدار در نهایت مخفیکاری و در روز شنبه که در فلسطین اشغالی تعطیل عمومی است انجام میشود تا حتی در داخل اسرائیل نیز کسی جز خواص از آن با خبر نشود».
* سرآغاز روزهای سخت اسرائیل
پیروزی انقلاب اسلامی ایران که ۲۲ بهمن 57 رقم خورد، همزمان با اینکه به دیکتاتوری 57 ساله پهلوی پایان داد، موجودیت رژیم اشغالگر صهیونیستی را هم به خطر انداخت. به طوری که موشه دایان، جنایتکار شناختهشده صهیونیست از آن به عنوان «زلزله در خاورمیانه» یاد کرد.
از فردای 22 بهمن 57، شرایط برای رژیم صهیونیستی تغییر کرد. حالا به جای رژیم دیکتاتوری پهلوی که آغوشش همیشه برای اسرئیل باز بود و به پایگاهی امن برای صهیونیستها بدل شده بود، نظامی اسلامی روی کار آمده بود که ابایی از بیان هدف خود برای نابودی اسرائیل نداشت. مبارزه با اسرائیل و تلاش برای نابودی رژیم صهیونیستی از مهمترین اصول انقلاب اسلامی بود که در مواضع جمهوری اسلامی و کلام بنیانگذار آن امام خمینی(ره) با شفافیت و وضوح هرچه تمامتر دیده میشد. از همین رو باید گفت پیروزی انقلاب اسلامی همانطور که پیامآور بازیابی استقلال مردم ایران از قدرتهای شرق و غرب بود، این نوید را به مردم فلسطین داد که در بحبوحه شکستهای پی در پی دولتهای عربی از اسرائیل، نظامی اسلامی در ایران روی کار آمده تا مطالبهگر حق بهاسارترفته فلسطینیها باشد که در طول سالها بعد در تقابل و رویارویی تمامعیار جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل خود را نشان داد. در این سالها بسیاری از دولتهای عربی با تن دادن به ذلت همراهی با اشغالگران و پیگیری خط سازش، به دنبال کمرنگ کردن موضوع فلسطین در فضای عمومی جهان اسلام بودند. با این حال به گواه تاریخ این جامعه ایران بود که با حضور همیشگی در تجمعات اعتراضی علیه اشغالگران و نمایندگی از آرمان فلسطین، به فراموش نشدن این آرمان در فضای عمومی کمک کرد. تعبیر رهبر حکیم انقلاب اسلامی مبنی بر اینکه «مردم ما عاشق مبارزه با صهیونیسم هستند» را باید انعکاسی از همین واقعیت جامعه ایران دانست، چنانکه در برهههای مختلف نیز همواره همراهی خود را با فلسطینیها نشان دادهاند.
با توجه به همه اینها، باید گفت برخلاف تلاشهایی که این روزها برای فاصلهگذاری میان جمهوری اسلامی و مردم ایران انجام میشود و در پی القای این موضوع است که حمایت از فلسطین از سوی جمهوری اسلامی ارتباطی با مردم ایران ندارد و جامعه ایرانی نظری متفاوت از حاکمیت اسلامی دارد، جمهوری اسلامی در مقابله با اسرائیل و حمایت از فلسطین، نظر توده مردم ایران را نمایندگی میکند.