printlogo


کد خبر: 270526تاریخ: 1402/8/10 00:00
رامین مهمان‌پرست در گفت‌وگو با «وطن امروز» با اشاره به ادامه اعتراضات جهانی در دفاع از مردم فلسطین:
غزه وجدان جهان را بیدار کرده است

گروه سیاسی: در هفته‌های گذشته رژیم اشغالگر قدس صحنه‌های بی‌سابقه‌ای را در قساوت و جنایت علیه بشریت رونمایی کرد. ممانعت از رسیدن آب، سوخت و دارو به مردم محاصره شده غزه در کنار حملات جنون‌آمیز به مناطق مسکونی باعث شد بیش از 3000 کودک و 2000 زن بی‌دفاع به شهادت برسند. صحنه‌های این جنایت اما 2 واکنش متفاوت را با خود به همراه داشت. از سویی دولت‌های غربی به حمایت خود از رژیم صهیونیستی ادامه دادند و از سوی دیگر خیابان‌های اروپا و آمریکا به صحنه پرشور حضور و همبستگی مردم با مظلومان فلسطین تبدیل شد. در همین زمینه با «رامین مهمان‌پرست» سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه به گفت‌وگو نشستیم.
***
* نزدیک به یک ماه از جنایات اسرائیل علیه مردم غزه می‌گذرد. برخی دولت‌ها و بسیاری از مردم آزادی‌خواه جهان نسبت به این جنایات، واکنش نشان دادند و آن را بشدت محکوم کردند. در این بین اما برخی دولت‌های غربی وحتی مجامع حقوق بشری نسبت به این جنایات سکوت و بعضا حتی از رژیم صهیونیستی حمایت کردند. این مساله را چگونه می‌توان در کنار ادعای حقوق بشری این مجامع و دولت‌ها تحلیل کرد؟
جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه به‌ حدی وحشیانه و غیرانسانی بود که به گوش همه‌ دنیا رسید و خشم و ناراحتی جهانی نسبت به آن ایجاد شد. رژیم صهیونیستی به دنبال بهانه‌ای بود تا مردم غزه را مجبور به کوچ اجباری کند و در نهایت هم زمین‌های آنها را به‌تصرف درآورد. صهیونیست‌ها طبق فرضیاتی که داشتند می‌خواستند طبق این نقشه به نتیجه دلخواه خودشان برسند اما ضربه‌ای که در عملیات توفان الاقصی متحمل شدند باعث شد حیثیت و اقتدارشان زیر سوال برود و تمام طرح‌ها و برنامه‌های قبلی هم با شکست مواجه شود. آنها پس از این عملیات نشان دادند از بعد اطلاعاتی بسیار ضعیف هستند و مدعاهای قبلی‌شان در حیطه مباحث امنیتی نیز زیر سوال رفت، چراکه نتوانستند امنیت خودشان را تامین کنند و مجاهدان حماس با ضربه‌ سختی که به آنها وارد کردند، حفره‌ها و ضعف‌های پرشمار امنیتی‌شان را برملا کردند. همچنین مشاهده کردیم عدم کارکرد سیستم‌های دفاعی آنها نظیر گنبد آهنین هم در همین حیطه برای‌شان مشکل‌ساز شد. 
در این میان نکته‌‌ای که باید محور توجه قرار بگیرد، این است که چرا بعضی کشورها نسبت به جنایات غیرانسانی رژیم صهیونیستی سکوت می‌کنند یا موضعی را که لازم است اتخاذ نمی‌کنند؟ کشورهای غربی در این مساله تکلیف‌شان روشن است، چرا که آنها از مصادیقی چون حقوق بشر به عنوان یک ابزار و اهرم سیاسی استفاده می‌کنند و مواجهه‌شان نسبت به مساله‌ اخیر فلسطین هم تنها با همین عینک سیاسی است.
* با توجه به مواجهه سلبی دولت‌ها و نهادهای غربی نسبت به مساله اوکراین و محکوم کردن روسیه، چنین سکوتی نسبت به جنایاتی که در غزه در حال رخ دادن است ناشی از چیست؟ اساسا چنین موضع دوگانه‌ای را چطور می‌شود تحلیل کرد؟
آنها از مباحث مختلف تعریف دوگانه دارند؛ از مباحثی مثل تروریسم، سلاح‌های کشتار جمعی و همچنین اجبار کشورها به داشتن دموکراسی تعاریف متضادی ارائه می‌دهند. نسبت به گروه‌های تروریستی که خودشان به وجود می‌آورند، واکنش خاصی ندارند و آنها و جنایات‌شان را به حال خود رها می‌کنند. برعکس به گروه‌هایی که در حال دفاع از سرزمین‌شان هستند اما وقعی به اربابان غربی نمی‌نهند، برچسب تروریست می‌زنند. خودشان سلاح‌های کشتار جمعی دارند و در عین حال مشغول تولید و فروش این تسلیحات کشتار جمعی‌اند اما کشورهایی را که برای دفاع از خودشان نیاز به سلاح متعارف دارند تحت فشار قرار می‌دهند. در بحث دموکراسی هم همین‌طور است. بسیاری از کشورها که اصلا انتخابات در ساختار سیاسی آنها معنایی ندارد، متحد غربی‌ها هستند و شکل و وجود دموکراسی در این کشورها از نظر اینها حل شده است اما برعکس کشورهایی که مستقل هستند و انتخابات متعددی در آنها برگزار می‌شود، برای فشار سیاسی و به مثابه اهرمی برای فشار بیشتر هم که شده، در انتخابات آنها تشکیک کرده و از نبود دموکراسی سخن می‌گویند. این استاندارد دوگانه را شما می‌توانید در تنش میان روسیه و اوکراین و ایضا حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی به مردم فلسطین به عنوان ۲ نمونه متفاوت مشاهده کنید. زمانی که منافع آنها حکم می‌کرد، از مردم اوکراین دفاع می‌کردند، نسبت به کشته‌شدن غیرنظامیان هشدار می‌دادند و همه‌ وسایل و ابزارهای رسانه‌ای را برای انتشار چنین چیزی بسیج می‌کردند. اکنون که رژیم صهیونیستی مردم بی‌گناه فلسطین، اعم از زنان و کودکان را به شهادت می‌رساند، موضع دیگری اتخاذ و آن را به مثابه شرایط غیرقابل اجتناب جنگی ترسیم می‌کنند. اینجاست که بحث مسائل انسانی از دید آنها فراموش می‌شود. 
بدون شک دنیای غرب، دنیایی نامتوازن و تنها براساس منافع شخصی دولت‌هاست؛ دنیایی که براساس قوانین غیرانسانی طراحی شده و در راستای منافع موردنظری که این کشورها دارند، تجاوز به حقوق دیگر انسان‌ها نیز طبیعی جلوه می‌کند. عرصه بین‌المللی با این نظام بین‌الملل نامتوازن باید دچار تغییرات جدی شود، چرا که ساختارها و سازوکارهای آن تنها برای تامین حقوق قدرت‌های بزرگ است و دیگر کشورها و مردم سایر مناطق نادیده انگاشته می‌شوند اما انتظار از مناطق دیگر غیر از کشورهای غربی بویژه  کشورهای اسلامی نیز بسیار زیاد است. انتظار از این کشورها این است که یکپارچه و متحد عمل کنند و اجازه ندهند یک رژیم اشغالگر، دست به نسل‌کشی مردم فلسطین‌ بزند و بر آنها شرایط اسف‌بار غیرانسانی تحمیل کند. انتظار این است که آنها هم به سیل حامیان مردمی بپیوندند و همان‌طور که مردم مسلمان و غیرمسلمان در کشورهای مختلف از فلسطینی‌ها دفاع کردند، کشورهای اسلامی و حاکمان‌شان هم موضع محکم‌تری اتخاذ کنند.
* نسبت به سیل حمایت‌های جهانی از مردم فلسطین صحبت کردید. این حجم گسترده اعتراضاتی که در کشورهای مختلف، اعم ازآمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... ایجاد شده، چطور قابل تحلیل است و اساسا تجمعات مختلفی که برگزار شد، این امکان را دارد تا نسبت به مواضع دولت‌ها، تغییر ایجاد کرده و آنها را نسبت به حمایت از اسرائیل منصرف کند؟
همیشه نقش مردم تعیین‌کننده است و افکار عمومی می‌تواند مسیر سیاست نظام‌های حکمرانی را تغییر دهد. مطمئنا در دنیای غرب که حداقل ظاهرش بر این اساس است که مردم دخالت مستقیم در تصمیم‌گیری‌ها دارند، یا حداقل ادعا می‌کنند براساس رای مردم و نظرات آنها سیاست‌های‌شان را اعمال می‌کنند، فشار افکار عمومی و این جریان حرکت مردمی باید موضع آنها را تغییر دهد. آنها در این راستا یا باید مردم و نظرات آنها را کنار بگذارند که برای‌شان یک رسوایی بزرگ است، یا تحت فشاری که مردم وارد می‌کنند، حمایت خود را از رژیمی که با جنایات غیرانسانی مردم غزه را تحت فشار قرار می‌دهد، سلب کرده و در سیاست‌های‌شان تجدیدنظر کنند. در شرایطی که وجدان جمعی مردم در جهان غرب همچنان بیدار است و نتوانست نسبت به چنین اعمالی سکوت کند، حکام این دنیای نامتوازن از اتخاذ تصمیمی انسانی در جهت خواسته‌های مردم‌شان، خودداری کردند و از وجدان بیداری که در بطن جامعه در حال خروش است نیز فاصله گرفتند.
* در دهه‌های اخیر، ایران همواره نسبت به حمایت از مردم فلسطین و پرچمداری آرمان قدس، پیش ‌‌رو بوده است. به نظر شما نقش جمهوری اسلامی ایران در اجماع جهانی مردم علیه اسرائیل و موجی که در حمایت از مردم فلسطین به راه افتاد، چه  بوده است؟
دنیای اسلام بعد از انقلاب اسلامی دچار یک بیداری و تحرک جدی شد و تحولی بزرگ در آن شکل گرفت. بویژه در سال‌های اخیر به این دلیل که پایه‌های اصلی جبهه مقاومت، حداقل به لحاظ فکری در کشور ما ایجاد شد، این مساله قابل تحلیل است. به علاوه آنکه تنها کشوری که به شکل واقعی و عملی از حرکت مردم فلسطین حمایت کرد، جمهوری اسلامی ایران بود. پس از این بود که سایر کشورها به ‌سبب موجی که ایجاد شد به حرکت درآمدند. بسیاری از کشورهای اسلامی در شرایطی که امکان اتخاذ موضع دیگری برای‌شان وجود نداشت، مجبور به همراهی و حمایت از آرمان فلسطین شدند. در واقع نقش اصلی برای این بیداری اسلامی، بر مبنای وقوع انقلاب اسلامی در کشور ما بوده است، همچنین شهیدی  چون حاج‌قاسم سلیمانی که اسطوره مقاومت و قهرمان مبارزه با تروریسم بود نیز با دادن ایده‌های بسیج مردمی و سامان دادن جوان‌ها برای دفاع از حقوق و سرزمین‌شان، جبهه مقاومت را قوت بخشید. مشخصا طبق همین الگو نقش جمهوری اسلامی ایران تعیین‌کننده خواهد بود و بدون تامین نظر ایران، هیچ کشوری نمی‌تواند طرحی را در منطقه اجرا کند. بدون شک تامین نظر ایران حیاتی خواهد بود، چرا که هر تصمیمی گرفته شده و در آن نقطه‌نظر ایران رعایت نشود، بی‌نتیجه بوده و با شکست مواجه خواهد شد. مثلا در اجلاس اخیر قاهره وقتی برخی کشورها دور هم جمع می‌شوند و از ایران دعوت به عمل نمی‌آورند، در واقع موثرترین عنصری را که در این مقاومت مردم فلسطین در برابر جنایات رژیم صهیونیستی نقش تعیین‌کننده داشته ‌است، کنار گذاشته‌اند. همین امر هم باعث بی‌نتیجه ماندن و شکست چنین نشست‌ها و اجلاسی شد. چنین نشست‌هایی تنها یک شوی سیاسی است و برای مردم فلسطین هیچ دستاوردی نخواهد داشت.

Page Generated in 0/0060 sec