printlogo


کد خبر: 270533تاریخ: 1402/8/10 00:00
مجاهدان فلسطینی از انتفاضه تا توفان الاقصی چه مسیری را طی کردند؟
قدرت فزاینده مقاومت

محمد سلحشور: تحلیل هر واقعه در بیرون از متنی که محل رخداد آن بوده است ناظران را به شک و گمراهی می‌کشاند، تا جایی که اختلاف نظر مورخان درباره بسیاری از وقایع بیش از آنکه معطوف به اصل ماجرا باشد، برآمده از تفاوت نگاهی است که آنها به متن حادثه دارند. عملیات تاریخی توفان الاقصی به عنوان کاری‌ترین ضربه امنیتی‌ای که رژیم صهیونیستی از جریان مقاومت دریافت کرده است را هم باید در این چارچوب فهم کرد. از این منظر آیا مقایسه تلفاتی که صهیونیست‌ها در جریان این عملیات داشتند با تعداد شهدای غزه که عمدتا زنان و کودکان بی‌دفاع بودند برابری می‌کند؟ پاسخ در دنیای اعداد منفی است. آنچنان که برخی جریان‌های غرب‌گرا نیز با قیاس این 2 کفه، اصل عملیات را مورد حمله قرار داده و حتی آن را به ضرر فلسطینی‌ها دانسته‌اند. در این خوانش عمدتا ماجرای فلسطین از 7 اکتبر 2023 آغاز شده و حتی فلسطینی‌ها به عنوان آغاز‌کننده جنگ شناخته می‌شوند و لاجرم نیز باید آنان را شکست خورده دانست اما اگر نگاه به توفان الاقصی در متنی گسترده‌تر و تاریخی‌تر باشد، نه توفان الاقصی را به عنوان مبدا داستان فلسطین می‌پذیریم و نه جنایت‌هایی همچون حمله به بیمارستان، پناهگاه، نانوایی و... را دال بر پیروزی صهیونیست‌ها می‌گیریم. انداختن نگاهی به تاریخ مبارزات فلسطینی‌ها علیه اشغالگران گویای چند واقعیت پایه است.
1- صهیونیست‌ها همواره با فاصله زیادی استیلای نظامی داشته‌اند. آنچنان که تصاویر تقابل جوانان سنگ در دست با تانک‌های مرکاوا در انتفاضه اول و دوم گویای نابرابر بودن قدرت 2 طرف بوده است.
2- اشغالگران جز در موارد محدود و از سر ناچاری همواره در حال پیشروی در خاک اشغال‌شده بودند. بخشی از پرستیژ امنیتی صهیونیست‌ها نیز در همین فضا شکل گرفت که برای آنان هیچ ناممکنی وجود نداشت. پرستیژی که رد آن در باور به «شکست‌ناپذیر بودن» ارتش اسرائیل تثبیت شد.
3- ابتکار عمل در طول تاریخ همواره با اشغالگران بوده است. این ابتکار عمل نه صرفا یک فرآیند ذهنی و استراتژیک؛ که برآمده از واقعیت‌های روی زمین بود. آنچنان که جنایت مسدود کردن مسیر آب به روی فلسطینی‌ها یکی از ابتکارات بالقوه‌ای بوده که صهیونیست‌ها به آن دسترسی داشتند و در هفته‌های گذشته در دستور کار قرار دادند.
از این 3 منظر توفان الاقصی برای نخستین‌بار هر 3 واقعیت را به چالش کشید. گذار از انتفاضه «سنگ به دست‌ها» به دوره‌ای که گنبد آهنین صهیونیست‌ها در مقابل راکت‌های دست‌ساز فلسطین نیز تضمین چندانی ندارد، تردید جدی نسبت به اینکه آیا توان موفقیت در زمین غزه وجود دارد یا خیر و در نهایت شوک ذهنی اینکه در ادامه این جنگ مقاومت چه ابتکار عمل‌هایی همچون عملیات بی‌بدیل توفان الاقصی را در آستین خود خواهد داشت، نشانه‌هایی است که این عملیات را اتفاقا در متن تاریخی خود تبدیل به یک نقطه عطف می‌کند.
پروپاگاندای صهیونیستی با تمسک به جنایات انسانی و پوشیدن جامه جنایت‌پیشگی به دنبال ترمیم وجهه از دست رفته ارتش اسرائیل است. با این حال «ترمیم‌ناپذیر» بودن این شکست در سایه قدرت فزاینده مقاومت (کافی است گزینه‌های 2 سوی جنگ را با 2 دهه پیش مقایسه کنیم تا پی به حجم فزاینده این قدرت ببریم) این هراس را برای صهیونیست‌ها به وجود آورده که ضربات بعدی به مراتب کاری‌تر خواهد بود. در این فضا جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم‌ترین منبع الهام‌بخش جریان‌های مقاومت قدرت تنظیم‌گری بیشتری را در سامان‌بخشی به جغرافیا و اقتضائات سیاسی منطقه خواهد داشت؛ آنچنان که در این هفته‌ها نیز شاهد تغییر لحن دشمنان در مواجهه با کشورمان بودیم. نتانیاهویی که چند هفته قبل از سیلی توفان الاقصی ایران را به حمله اتمی تهدید می‌کرد، اکنون در تلاش است روایتی از ماجرا ارائه دهد که در آن مجبور به جنگ با ایران نباشد. البته موضع زبانی صهیونیست‌ها راهبرد آنها را لزوما تغییر نخواهد داد اما همین عقب‌نشینی آشکار نشان از آن دارد که قدرت موضع ایران در چند هفته گذشته با عیان شدن قدرت فزاینده مقاومت تا چه حد افزایش یافته است.

Page Generated in 0/0060 sec