مهدی شکیبایی در گفتوگو با «وطن امروز» با اشاره به تلاشهای دیپلماتیک تهران برای محکومیت جنایات رژیم صهیونیستی در عرصه بینالمللی عنوان کرد
گروه سیاسی: پس از عملیات توفان الاقصی در 7 اکتبر/15 مهر، زلزلهای در بنیانهای رژیم صهیونیستی ایجاد شد؛ زلزلهای که باعث شد سران این رژیم برای جبران شکست توفان الاقصی، بهشکلی دیوانهوار دست به بمباران مناطق غیرنظامی بزند؛ کشتاری که در نتیجه آن تا کنون بیش از 3000 کودک و 2000 زن بیدفاع به شهادت رسیدهاند. جملگی این مسائل باعث شد تغییرات بنیادینی هم در صحنه معادلات منطقهای و بینالمللی صورت پذیرد؛ تغییراتی که باعث شد طرحهای سیاسی و اقتصادی غرب در منطقه با چالش جدی مواجه شده و در دوگانه «مقاومت/ سازش» تحولی جدید شکل بگیرد. از همین رو با مهدی شکیبایی، کارشناس مسائل منطقه و قائممقام جمعیت دفاع از فلسطین گفتوگو کردیم.
***
* پس از عملیات توفان الاقصی، مشخصا در منطقه و شرایط محور مقاومت تغییراتی شکل خواهد گرفت. با توجه به شکست سختی که رژیم صهیونیستی در عملیات توفان الاقصی متحمل شد، شرایط محور مقاومت و البته مقاومت فلسطین از این پس به چه شکلی خواهد بود؟
در این باره به بیانات اخیر رهبر انقلاب اشاره میکنم، آنجایی که فرمودند این عملیات زلزلهای در بنیانهای رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. مشخصا این عملیات وضع، شکل، راهبرد و آینده همه طرفهای درگیر در بحران فلسطین را هم تغییر خواهد داد؛ تغییری که هم کشورهای عربی منطقه، هم محور مقاومت، هم رژیم صهیونیستی و هم مناسبات بینالمللی را دچار تحول خواهد کرد. بهطور کلی وضعیت طرفهای درگیر در مساله فلسطین با شرایط و وضعیت قبل از عملیات توفان الاقصی متفاوت خواهد بود. ضربه سختی که محور مقاومت بر پیکره امنیتی رژیم وارد آورد، بهحدی سهمگین بود که بهمثابه شکافی بزرگ به افسانه امنیتی رژیم صهیونیستی پایان داد. همچنین جامعه مسلمان و عرب، برای نخستین بار به این باور رسیدند که توان حمله به عمق استراتژیک رژیم صهیونیستی را دارند. برنامه نهایی محور مقاومت، آزادی و رهایی قدس است. این عملیات هم به مثابه نخستین و راهبردیترین گام محور مقاومت بود، چرا که توفان الاقصی ترس را از دل مقاومت فلسطینی زدود و آنها را آماده قرار گرفتن در مرحله جدیدی کرد.
علاوه بر این، عملیات توفان الاقصی و فرار صهیونیستها، سران رژیم را هم بسیار مایوس و ناامید کرد. همین هم باعث شد آنها چنین رفتار دیوانهواری را از خودشان نشان داده و به کشتار مردم عادی و غیرنظامیان روی بیاورند. این در حالی است که آنها در میدان توان جبران ضربهای را که دریافت کردهاند، ندارند و به کشتار وحشیانه و غیرانسانی دست زدند.
* با توجه به تغییراتی که پس از عملیات توفان الاقصی به وجود آمد، معادلات منطقه چه تغییراتی خواهد داشت؟ مشخصا تغییراتی که ممکن است در منجمد شدن عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی رخ دهد به چه نحو است؟
تا پیش از عملیات توفان الاقصی، ۲ گفتمان در سطح منطقه وجود داشت. نخستین گفتمان، گفتمان مقاومت بود که کشورهای متعددی آن را پیگیری میکردند و هدف اصلی و نهاییاش هم به مساله فلسطین معطوف میشد. یعنی همه زنجیرههای مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، یمن و فلسطین، جملگی برنامههایشان را معطوف به آزادسازی فلسطین تدارک میدیدند. تحولات چند سال اخیر سوریه هم مشخصا در چارچوب همین راهبرد از سوی محور مقاومت طراحی شده بود. دشمن به دنبال تغییراتی در جغرافیای منطقه بود که محور مقاومت با شکلگیری و نقشآفرینیاش در نهایت مانع تحقق این تغییر ژئوپلیتیک شد.
دومین گفتمان، گفتمان سازش بود. یعنی با گذشت ۷۵ سال از اشغال سرزمین فلسطین، جریانی با کمک، فشار و تهدید آمریکا همچنین تطمیع سایر کشورهای تاثیرگذار، این هدف را پیگیری میکرد که جلوی رویارویی با رژیم در منطقه غرب آسیا را گرفته و در نهایت هم آن را به سمت همزیستی مسالمتآمیز رهنمون کند.
در ۲ سال اخیر با نقشآفرینی جدی آمریکاییها و البته همراهی برخی کشورهای عربی، قطار عادیسازی روابط هم آهنگ تندتری به خود گرفت، همچنین بسیاری از کشورها، آمادگی این را پیدا کردند که در ایستگاههای بعدی سوار این قطار شوند، بویژه عربستان سعودی که به عنوان رهبر جهان اهل سنت میتوانست با این اقدام، دومینوی عادیسازی روابط کشورهای عربی را آغاز کند. همچنین این مساله در کنه خود نتیجه دیگری نیز داشت؛ نتیجهای که در پی آن جهان اهل سنت به سمت فراموشی آرمان فلسطین حرکت میکرد. این مسیری بود که میتوانست مقاومت فلسطینی را برای همیشه از جغرافیای منطقه خارج کند.
علاوه بر طرح سیاسی سازش، یک طرح اقتصادی دیگر هم اخیرا مطرح شد که همان کریدور هند، کشورهای عربی، رژیم صهیونیستی و اروپا بود. طرحی که موازی با این طرح سیاسی و برای تکمیل آن، خود را برای اجرایی شدن آماده میکرد.
عملیات گروههای مقاومت در فلسطین به نوعی این طراحی را از بین برد و اعلام کرد اگر مشکل فلسطین حل نشود، امنیتی وجود ندارد و اگر امنیتی وجود نداشته باشد هم هیچگونه طرح سیاسی و اقتصادی، پا نخواهد گرفت. بزرگترین پیام این عملیات همین بود. مجاهدان فلسطینی با احیای مجدد خود این پیام بزرگ را به طراحان سازش در منطقه و دنیا مخابره کردند.
* با توجه به شکست سختی که رژیم صهیونیستی در عملیات توفان الاقصی متحمل شد، تا چه حد ورود «همهجانبه و گسترده» زمینی رژیم صهیونیستی محتمل است؟ در این راستا تلاشهای آمریکا برای عدم ورود زمینی همهجانبه رژیم صهیونیستی به غزه در چه قالبی قابل تحلیل است؟
رژیم صهیونیستی بعد از حدود 20 روز تردید نسبت به ورود زمینی و پس از بمباران پرحجمی که روی ساکنان نوار غزه ایجاد کرد، بالاخره تصمیم گرفت حملاتی را به صورت زمینی انجام دهد. هدف اصلی رژیم از این اقدامات، در وهله اول نابودی زیرساختهای گروههای مقاومت و در وهله دوم اشغال بخش شمالی نوار غزه است. اشغال بخش شمالی نوار غزه از این جهت برای رژیم صهیونیستی مهم است که در پی آن میتواند در قبال آن عملیات بزرگ و دهها اسیری که مجاهدان مقاومت از رژیم صهیونیستی گرفتند، مابهازایی داشته باشد. 3-2 روز است این رژیم از شرق و شمال نوار غزه، حملاتی را شروع کرده که تاکنون موفقیتی به همراه نداشته است. همین مساله هم باعث شد رژیم با مشکل داخلی جدی روبهرو شود، بویژه در صحنه سیاسی، درگیریهای زیادی بین اپوزیسیون و کابینه رژیم به وجود آمد؛ درگیریهایی مبنی بر اینکه چرا ارتش رژیم صهیونیستی با وجود تمام مخالفتها نسبت به ورود زمینی، چنین اقدامی انجام داد و در نهایت هم با عدم موفقیت روبهرو شد.
سوای این، قطعا آمریکاییها تلاش خواهند کرد ورود زمینی به شکل گسترده و همهجانبه انجام نشود، چرا که پیش از این محور مقاومت نسبت به این مساله هشدار جدی داده بود. ورود و درگیر شدن نیروهای مقاومت هم چیزی است که آمریکاییها اصلا به آن علاقهای ندارند.
آمریکاییها تا حدودی دست رژیم را باز گذاشتند که فقط مقرها و زیرساختهای مقاومت در نوار غزه را هدف قرار دهد و نابود کند. آمریکاییها نسبت به پاسخ رژیم صهیونیستی به اندازهای اجازه خواهند داد که یک بخش از زمین شمال و شرق نوار غزه را تحت اشغال بگیرد تا در قبال آن اسرا و زندانیان اسرائیلی نزد حماس مبادله شوند. همچنین اگر فرصت دیگری پیش بیاید، برخی فلسطینیها آواره و مجبور به کوچ اجباری شوند. همچنین آمریکاییها به این امر واقفند اگر در نوار غزه چالشی برایشان به وجود بیاید، در محاسباتشان نسبت به مسائل اوکراین هم مشکلات جدی پیش خواهد آمد و دوباره آمریکاییها را نیز درگیر مساله غرب آسیا خواهد کرد. آن هم در شرایطی که آمریکاییها اساسا از این منطقه فرار و بسیاری از پایگاههای خودشان در منطقه را طی چند سال اخیر تخلیه کردند.
* پس از جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، بسیاری از کشورها نسبت به محکوم کردن جنایات رژیم و حمایت از فلسطین اقدام کردند. سیل حمایتهای جهانی از فلسطین و پرچمداری ایران در مواجهه میدانی و دیپلماتیک، در چه قالبی قابل تحلیل است؟
از زمان عملیات توفان الاقصی در پانزدهم مهر، زنجیرههای مختلف محور مقاومت اتاق عملیات مشترکی در لبنان برای کمک فکری و میدانی به گروههای مقاومت در فلسطین ایجاد کردند. همزمان رفتار دیپلماتیک بسیار خوبی را از سوی جمهوری اسلامی ایران و وزارت خارجه شاهد بودیم که به موازات آن عملیات میدانی، حمایت سیاسی و دیپلماتیک مثبتی از محور مقاومت شکل گرفت. این دقیقا نقطه مقابل کاری بود که بلینکن وزیر خارجه آمریکا بلافاصله بعد از عملیات انجام داد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان محور اصلی مقاومت، با رفت و آمدهای دیپلماتیک نظیر گفتوگوهای تلفنی رئیسجمهور با سران کشورهای اروپایی و منطقه نظیر فرانسه، چین، روسیه، قطر و عربستان سفر دورهای وزیر امور خارجه به عراق، لبنان، سوریه و قطر و بلافاصله به عربستان، این جبهه از نبرد مقاومت با فلسطین را به خوبی پوشش داد. به علاوه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای عملیات و همینطور در بین جنایات رژیم در نوار غزه، خواستار برگزاری اجلاس سازمان همکاری اسلامی شد که بلافاصله مورد قبول واقع شد. همچنین در سازمان ملل هم صحبتهای مهمی از سوی ایران بیان شد که تاثیرگذار بود. این مجموعه کارهایی بود که جمهوری اسلامی ایران در حوزه دیپلماتیک به عنوان پرچمدار محور مقاومت انجام داد که تا حدودی نتایج خوبی داشت و با پیگیری مجدد آن ما شاهد توقف جنایات رژیم در نوار غزه خواهیم بود.