گروه فرهنگ و هنر: اگر مسیرتان به خیابان انقلاب بیفتد، در پیادهروها دستفروشانی را میبینید که کتابهای مختلفی را به فروش میرسانند. همه این کتابها ذیل یک عنوان کلی قرار میگیرند و آن هم کتب غیرقانونی است، البته کتب غیرقانونی هم به ۲ بخش ممنوعه و کتابهایی که از سوی ناشران پختهخوار به چاپ میرسند، تقسیم میشود.
کتابها بعضا دسته ۲ (کهنه) یا غیرمجاز هستند و با قیمتهای پایین به فروش میرسند. اگر کمی دقت داشته باشیم و از کنار بساط این دستفروشها سرسری رد نشویم، عناوین جدیدی به چشم میخورد که آدم حتی از بازگو کردن اسم این کتابها خجالت میکشد.
* کتابهای غیرمجاز چند بخش میشوند؟
کتب ممنوعه، مضامینی مغایر با ارزشهای ملی و دینی دارند و کتبی که از سوی ناشران پختهخوار به چاپ میرسند، به لحاظ محتوایی مشکل ندارند، چرا که کپیشده کتابی هستند که یک ناشر معتبر با مجوز اداره کتاب و توسعه کتابخوانی منتشر میکند. البته پختهخواری در ادبیات ترجمه رخ میدهد نه ادبیات تألیفی و در نهایت محتوای بخشی از کتابهایی که به فروش میرسد، مشکلی ندارد؛ منتهی تکثیرشان غیرقانونی است.
جدا از این دستهبندی کتابهای غیرمجاز، موضوع دیگری که در بساط این کتابفروشیها به چشم میخورد و بسیار جای تامل دارد، کتبی است با موضوعات جنسی که براحتی در اختیار مخاطبان در ردههای سنی مختلف قرار میگیرد! در همین ارتباط محمدعلی مرادیان، مدیر اداره کتاب و توسعه کتابخوانی درباره ساماندهی دستفروشان در گفتوگویی گفته است: «...نکته دیگر در ساماندهی بازار کتاب، همین موضوع است اما در میدان عمل ما با ۲ گونه مواجهیم؛ یکی دستفروشان و دیگری بساطگستران. برخی دستفروشان با اتحادیه هماهنگ هستند و آثار مجاز میفروشند، البته این به معنای وجاهت دادن به این کار نیست. دیگری بساطگستران کتابند. اینها اکثرا کتابهای ناشران را غیرقانونی تکثیر و توزیع میکنند. اقتصاد خودشان را هم دارند؛ چاپخانههای خاص، انبارهای اختصاصی و... دارند و یک جریان اقتصادی مضر برای فعالان کتاب به شمار میروند. برای ساماندهی موضوع دستفروشان، کارگروه عملیاتی جداگانهای با حضور شهرداری و دستگاههای انتظامی تشکیل شده است. برخی تشکلهای نشر و صنفی هم در این کارگروه شرکت میکنند که بزودی اقدامات مناسبی خواهد شد». به امید اینکه این اتفاق زودتر رخ دهد.
کارگروه ساماندهی بازار نشر و کتاب نیز که در ۲ سال گذشته تعطیل شده بود، در این دوره هر 2 هفته یک بار با حضور دستگاههای مربوط برگزار میشود که عمده موضوعات بازار نشر باید در این کارگروه حل و فصل شود. مسؤول این کارگروه نیز یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
مرادیان درباره مدیریت فضای مجازی هم گفته است: «در همین راستا برای احصای این ایرادات و کمک به ساماندهی بازار کتاب و نشر و سالمسازی فضای محتوایی کشور، ما با کمک مجموعههای نرمافزاری، دفتر توسعه کتاب و کتابخوانی را به سامانه دائمی پایش و رصد فضای مجازی مجهز کردیم. این سامانه فعالیت خودش را با احصای همین ایرادات و تخلفات در 7 سکوی اصلی عرضه و فروش کتاب شروع کرد. به عبارتی در یکماه گذشته تمام اطلاعات مغایر با ضوابط نشر را که قانونا طبق اسناد بالادستی تخلف است، احصا کردیم». البته اگر فرآیندی ایجاد شود که مردم هم بتوانند آثار غیرمجاز را گزارش دهند، میتواند به ساماندهی کمک قابل توجهی کند.
* باز هم پختهخواری!
به دلیل اینکه آثار ترجمه شده دیگر زحمتی برای کسی ندارد، ناشران پختهخوار یا ناشران زیرزمینی کتابهای پرفروش بازار را جمعآوری کرده و چاپ میکنند و در بازار نیز با تخفیفهای قابل توجه ۵۰ درصدی به فروش میرسانند. این در حالی است که نرخ تخفیف ناشر به کتابفروش معتبر و پخشکنندگان کتاب، حداکثر ۴۰ درصد قیمت پشت جلد است که رقم قانونی آن برای خریداران، در نهایت ۳۰ درصد خواهد بود.
* با تخفیف ۵۰ درصدی باز هم گرانند
البته با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت این کتب با تخفیف ۵۰ درصدی با توجه به اینکه بسیاری از هزینههای جانبی چاپ را ندارند، با وجود این تخفیف، بازهم گرانتر از کتب مجوزدار میشوند ولی بار روانی که این عدد تخفیفی بر ذهن مخاطب دارد، زورش بر همه چیز دیگر میچربد.
* کتب غیرمجاز به متروی تهران هم رسیده است
جالب اینکه فضای فروش این نوع کتابها از کنار خیابان انقلاب به غرفههای رسمی متروی شهر تهران نیز رسیده است. با گردشی در چند ایستگاه چون ایستگاه میدان حضرت ولیعصر(عج) در خط ۳ و ایستگاه شهید حقانی در خط یک و ایستگاههای دیگر خواهیم دید که این غرفهها دارند به فعالیت میپردازند اما آثار تألیفی، ایرانی و اسلامی را به مخاطب عرضه نمیکنند و هرچه در بساطشان هست، ترجمه است و ترجمه.
* از قدیم گفتهاند هیچ ارزانیای، بیعلت نیست
اگر با مترو تردد میکنید، قطعا شما هم از کنار غرفههای فروش کتاب در بیشتر ایستگاههای مترو گذشتهاید و تابلوی ۵۰ درصد تخفیفش را هم بدون شک دیدهاید؛ غرفههایی شبیه فروشگاههای همیشه تخفیف که تعطیلی ندارند و ارزان بودنشان هم دائمی است اما از قدیم گفتهاند هیچ ارزانی، بیعلت نیست.
اکثر فعالان حوزه نشر معتقدند عمده کتابهای عرضهشده در این غرفهها، کتابسازی یا همان مشکل تقریبا همیشگی، قاچاق کتاب است که یک انتشارات کوچک از ترجمه کتب معروف منتشر شده در بازار سوءاستفاده میکند و بعد هم با انتخاب یک نام که از قضا ممکن است پشت آن هیچ شخص حقیقی نباشد، از طریق چاپ دیجیتال، کتاب را با کمترین هزینه روانه بازار میکند.
البته کتاب قاچاق یک تعریفی دارد. قاچاق به لحاظ حقوقی یعنی کالایی بدون مجوز از مبادی ورودی کشور وارد شود اما مسالهای که در وزارت ارشاد به آن دلالت قاچاق میشود، عرضه کتابهای بدون مجوز یا تکثیر غیرقانونی و نقض حقوق مالکیت مولف است.
* غرفههایی که در قرق ادبیات ترجمهای غیرمجاز درآمدهاند
متروی تهران، محلی که روزانه مراجعهکنندگانی با طیفهای مختلف اعتقادی، ظاهری و پوششی دارد، غرفههایش در قرق ادبیات ترجمهای غیرمجاز در آمدهاند. البته پیش از این، غرفههای موفقی در مترو داشتیم (همانند غرفه کتابستان شهدا در ایستگاه متروی شهدا) که موفقترین آثار جبهه فرهنگی انقلاب را در شهر زیرزمینی به مخاطبان ارائه میکرد. بماند که این گزینه موفق هم بنا به دلایلی و با همان نگاه فرهنگزدگی و نگرش سطحی به تعطیلی کشانده شد.
* حواس شهرداری تهران به شهر زیرزمینی باشد!
جبهه فرهنگی انقلاب و شهرداری تهران ظرفیتی را که شهر زیرزمینی برای فعالیتهای فرهنگی عمیق دارد، فراموش کردهاند. متروی تهران پر از آدمهایی است با ظهور و بروزهای مختلف؛ شهری که میتواند بسیاری از خلأهای فرهنگی را که در شهر تهران داریم، پوشش دهد.
اگر دست روی دست بگذاریم، دیری نخواهد گذشت که لواشک، پیتزا، لوازم آرایشی، ترجمههای نازل از آثار زرد خارجی و... جای کتابهای سوره مهر، کتابستان، نیستان، اسم، شهید کاظمی، کتاب جمکران، یازهرا، نارگل و... را خواهند گرفت.