printlogo


کد خبر: 270782تاریخ: 1402/8/17 00:00
نگاهی به ژانر طنز این روزهای سینما که مخاطبان بسیاری را به سالن‌های نمایش کشانده است
تلخند کمدی

گروه فرهنگ و هنر: این روزها از هر چند خبر مرتبط با دنیای سینما حداقل یک خبر مربوط به ژانر کمدی است؛ ژانری که سال‌هاست به عنوان پول‌سازترین ژانر در سینمای ایران شناخته شده و تهیه‌کنندگان کاربلد بسیاری راه و رسم زیست از طریق ساختن فیلم‌های کمدی و کسب درآمد میلیاردی از آن را یاد گرفته‌اند. فقط کافی است نگاهی به آمار فروش فیلم‌ها داشته باشیم. سال‌هاست ژانر کمدی صدرنشین پرفروش‌های سینمای ایران شده است و هر بار با ورود فیلم‌های کمدی بیشتر این آمار شکسته می‌شود اما سوال اینجاست: تا کی قرار است شاهد تولید فیلم‌هایی باشیم که به اسم کمدی هر محتوای بی‌ارزش و گاه سخیفی را عرضه می‌کنند؟! تا کی قرار است از فروش میلیاردی فیلم‌ها ذوق‌زده شویم و این میزان فروش را نشانه پیشرفت و رشد سینمای ایران بدانیم بی‌آنکه نگاهی به محتوای عرضه شده در این فیلم‌ها داشته باشیم؟!
بهتر است در کنار توجه به گیشه و مقایسه آمار فروش فیلم‌ها و میلیاردی شدن آنها نگاهی هم به تعداد مخاطبان این فیلم‌ها داشته باشیم. وقتی مخاطبان یک فیلم به تعداد بیش از یک میلیون می‌رسد و این مرز را رد می‌کند، به یقین اتفاق خوشایندی رقم خورده است اما آیا هدف نزدیک‌تر کردن مخاطب به سینما با هر وسیله ممکنی است؟! 
جامعه امروز به سمتی رفته است که اگر خانواده‌ای برای گذران اوقات فراغت رفتن به سینما را انتخاب کند و پای فیلم‌های کمدی بنشیند، حتما دچار مشکل رده‌بندی محتوای آثار خواهد شد؛ محتوایی که امروز در اکثر فیلم‌های کمدی عرضه می‌شود، مناسب تمام اعضای خانواده نیست. منظور فراتر از آن است که تنها به این مساله بیندیشیم که محتوا مناسب کودکان و نوجوانان نیست؛ خیر! مساله متفاوت‌تر از آن است. گاه محتوای فیلم آنقدر سخیف است که اعضای بزرگسال یک خانواده هم از تماشای آن در کنار یکدیگر شرمنده و خجالت‌زده می‌شوند. 
با نگاهی به معیارهای ساخت فیلم کمدی و پیشینه آن در جهان به عنوان نخستین خاستگاه آن، می‌بینیم این ژانر از ابتدا برای بیان موضوعات مهم و عمیقی شکل گرفته است. در واقع پس از جنگ اول جهانی و مشکلات پیش‌آمده ناشی از ویرانی‌ها، فیلمسازان به دنبال بیان مفاهیم سیاسی و اجتماعی به ژانر کمدی رو آوردند. از همین رو معیارهایی جزئی و تکنیکی برای بیان محتوا در فرمی ویژه شکل گرفت. 
اما سینمای کمدی در ایران سال‌هاست فرم را فراموش کرده و دست به عصا با محتواهایی که قدرت کمی برای خنداندن دارد، به استقبال مخاطبان می‌آید؛ محتوایی که حالا پس از چند فیلم دیگر جذابیت خود را از دست داده است یا دیگر کمتر مخاطب را جذب می‌کند. 
اتفاقات دهه 60 برای اکثر مخاطبان سینمای امروز جالب توجه است. ساختن موقعیت‌های متفاوت از لباس و شیوه آرایش و رویدادهای این دهه خاطرات بسیاری از مخاطبان را زنده می‌کند یا برای مخاطبانی که این دهه را زیست نکرده‌اند، خنده‌آور است اما تا کی این سوژه یعنی محتوای مرتبط با دهه 60 و استفاده از آرایش و نوع پوشش و لوکیشن‌های این دهه می‌تواند مخاطب را جذب کند؟!
زاویه دیگر این ماجرا نگاه تحقیرآمیز به برخی هنجارهای مورد قبول جامعه است؛ به طور مثال به سخره گرفتن چهره‌ها یا تفکرات مذهبی در اکثر فیلم‌های کمدی. با نگاهی به فیلم‌های کمدی امروز سینما می‌توانیم تقابل نگاه مذهبی و بی‌بند و باری را ببینیم. شاید پیش از این به کار بردن واژه‌هایی همچون مشروب و نشان دادن آن جزو موارد ممنوع فیلم‌ها بود اما با این بهانه که فیلم کمدی است و فضا برای فلان دهه، بی‌محابا از کلمات و شوخی‌های رکیک و جنسی استفاده می‌شود. حال در این شرایط باز هم می‌توان به فروش فیلم و بالا رفتن مخاطب افتخار کرد؟! 
سینمای کمدی امروز از چند منظر قابل بررسی است: 1- محتوای ارائه‌شده در فیلم‌های کمدی که با گذر زمان بیشتر آنها دچار کلیشه‌هایی همچون پرداختن به دهه 60 می‌شوند و بی‌آنکه نگاهی عمیق به مسائل روز داشته باشند، تنها با چند شوخی ساده و عاری از خلاقیت برای ایجاد موقعیت خنده‌دار کمترین تلاش را می‌کنند. نخستین خطری که با ادامه‌دار شدن این وضعیت ایجاد خواهد شد، تنزل سلیقه و نگاه مخاطبان سینماست. این فیلمساز است که با پرداخت به مسائل و دغدغه مردم جامعه خود، سطحی از آگاهی و مطالبه را در مخاطب ایجاد می‌کند. حال فیلمسازی که تنها هدف خود را خندان مخاطب از هر طریق ممکن می‌داند و در این مسیر دست به تولید فیلمی صرفا تجاری می‌زند، در بلندمدت ذائقه مخاطب را به پایین‌ترین سطح ممکن تنزل می‌دهد. در این شرایط است که فیلمساز بی‌هیچ خلاقیتی در فرم و محتوا فیلمنامه‌ای با متر و معیار فیلمنامه‌های پیشین می‌نویسد و جریان فکری و سلیقه‌ای مخاطب را به دست می‌گیرد.
2- ژانر کمدی امروز به ژانری پولساز برای فیلمسازان داخلی تبدیل شده است. البته که هر زحمتی بهایی دارد اما با ادامه‌دار شدن این اوضاع سینمای کمدی و محتوای ارائه شده، چند برابر سودی که امروز نصیب فیلمسازان کمدی سخیف می‌شود، باید صرف ترمیم فرهنگ غلطی شود که به واسطه همین فیلم‌ها ایجاد شده است. محتوای برخی فیلم‌ها مصداق بارز این است که کسی فریاد می‌زند «مشکلی نیست اگر با هم نخندید، شما آزادید که به هم بخندید!» 
در شرایطی که مردم جامعه با مسائل اقتصادی و اجتماعی مواجهند، سینما و فیلم کمدی، گریزگاهی است تا برای ساعاتی در کنار خانواده و دوستان از افکار روزمره فارغ شده و دل به لحظات شاد اما سالم بسپارند. از همین رو توجه فیلمسازان به ساخت فیلم کمدی قابل تحسین است اما آنچه رعب‌آور است، نگاه صرفا تجاری به این مساله است؛ نگاهی که امروز در اکثر فیلم‌های کمدی شاهد آن هستیم.
برای نمونه «فسیل»؛ فیلمی که فروش بیش از 277 میلیاردی آن برخی مسؤولان فرهنگی کشور را بر آن داشت تا این فصل از سینمای ایران را خاص‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین دوره سینمایی کشور خطاب کنند، فیلمی است که در آن خیلی راحت صحبت از مستی و استفاده از موادمخدر و مشروب می‌شود تا با ایجاد موقعیت سخیف و مبتذل از بیننده خنده بگیرد. به وضوح در این فیلم روابط دوستانه خلاف عرف و شوخی‌های جنسی و کلامی زننده را شاهد هستیم تنها با یک توجیه؛ فیلم کمدی است! گویی تنها کافی است فیلمنامه‌ای سخیف زیر سایه ژانر کمدی برود تا به بهانه ایجاد موقعیت طنز هر محتوایی را به مخاطب عرضه کند. در واقع بیش از 5 میلیون مخاطب که درصد قابل توجه آن را نوجوانان تشکیل می‌دهند شاهد فیلمی بودند که محتوای ناهنجار و خلاف تربیت ایرانی - اسلامی دارد. با ادامه‌دار شدن فرآیند ساخت چنین فیلم‌های کمدی‌ای باید نشست و محاسبه کرد چند سال دیگر چقدر باید هزینه کرد تا آثار سوء فرهنگی ناشی از این فیلم‌ها را برطرف کرد؛ فیلم‌هایی که با عادی نشان دادن روابط و نوع مواجهه با مسائل، دست به وارونه‌سازی و ایجاد فرهنگ غلطی می‌زنند که در آینده نزدیک نتیجه‌ای جز قبح‌شکنی از برخی ناهنجاری‌ها و عادی‌سازی روابط نادرست نخواهد داشت.

Page Generated in 0/0117 sec