یاشار یوسفی: اعتصاب «بیسابقه» اتحادیه بازیگران علیه استودیوهای بزرگ، استریمها، تهیهکنندگان و مدیران اجرایی ارشد آنها بالاخره پس از چند ماه با برآورده شدن نسبی خواستههای اعتصابکنندگان پایان یافت اما با این وجود، این اتفاق از یک مساله و بحران جدی در قلب صنعت سینما و تلویزیون هالیوود خبر میدهد.
اما چرا از واژه «بیسابقه» استفاده میکنیم؟ اولا این اعتصاب از حیث جمعیت و مدت زمان – اعتصاب حدود 160 هزار نفر در نزدیک به 4 ماه - در تاریخ هالیوود کمنظیر و در طی این 15-10 سال بینظیر است. هر چند اعتصابات و اعتراضات مشابهی در سالهای 1960، 1980 و 2008 هم به وقوع پیوست اما هیچیک تاثیرگذاری امروز را نداشته است. گره خوردن مطالبات بازیگران و کارگردانان و عوامل تولید با هم، سیستم هالیوود را فلج کرد و تولید و اکران فیلمها را به تعویق انداخت. استودیوها و مدیران ارشد، اکنون بیشتر از همیشه تحت فشار هستند. ثانیا ستارگان و سلبریتیهای سینمای هالیوود که از لحاظ سیاسی ارتجاعیترین و بیمسالهترین قشر جامعه هستند نیز لزوم اعتصاب و اعتراض را تشخیص داده و به میدان آمدند که این نشان میدهد چقدر مساله جدی و منافع آنها در خطر بوده است (اگرنه به هیچوجه به میدان نمیآمدند). ثالثا این اعتصاب زمانی رخ داد که تقریبا تمام کارگران و کارکنان ابرشرکتها و استودیوهای فیلمسازی بزرگ و زنجیرهای انحصاری، پس از سال 2020 دست به تشکیل اتحادیههای بیسابقهای زده بودند تا از خود در برابر مدیران ارشدی که حقوقشان در این چند دهه چندصد برابر شده و در عوض حقوق و شرایط زندگی کارگران خود را همواره بسیار پایین نگه میدارند، دفاع کنند. کنش اتحادیه بازیگران و نویسندگان (نویسندگان پیشتر به اعتصاب خود پایان داده بودند) در این بستر نیز قابل فهم است؛ وقتی کارکنان استارباکس، والمارت، آمازون، هتلهای بزرگ و ۳ غول خودروسازی موفق به تاسیس اتحادیههایی برای نخستین بار در این دههها میشوند و اعتصابهای گسترده قانونی و غیرقانونی – به تعبیر مدیران! – را سازماندهی میکنند، اتحادیه بازیگران و نویسندگان و عوامل تولید هم این جسارت را مییابند تا علیه سرویسهای بسیار پردرآمدی مثل نتفلیکس و اپل تیوی و اچبیاو و... قرار بگیرند. برای اینکه یک تصویر کلی از این مساله داشته باشیم، باید بدانیم 98 درصد سود پروژهها به جیب استودیوها و مدیران میرود و کمتر از 2 درصد به جیب عوامل! به علاوه اینکه بسیاری از نویسندگان از حداقل دستمزد مصوب و بسیاری دیگر از شرایط قانون کار مثل بیمه و خدمات درمانی محرومند؛ نویسندگانی که بار بسیار سنگینی در تولیدات سریالهای تلویزیونی به دوش میکشند و از همه کمتر حقوق دریافت میکنند؛ این را هم باید اضافه کرد که دستمزد عوامل پشت صحنه و بازیگران زن، همواره کمتر از ستارههای مرد بوده است.
مساله آخر که سویه تاریک ماجراست اینکه اکنون هوش مصنوعی نیز وارد زمین بازی شده است. مدیران هالیوود مثل هر صنعت دیگری مایلند هزینههای تولید را در پایینترین حد نگه دارند و هوش مصنوعی به آنها کمک میکند بازیگران فرعی و سیاهیلشکر را با بازسازی سهبعدی چهره و صدایشان، برای همیشه حذف کنند و به جای استخدام فیزیکی آنها، از نسخه اسکن شده آنها بینهایت بار استفاده کنند؛ بدون پرداخت هزینهای به آنها، بدون اطلاع دادن به ایشان و بدون پرداخت هرگونه حق کپیرایت! از آن سو جایگزینکردن نویسندگان با رباتهای هوش مصنوعی که هزینه – و البته خلاقیت را – به صفر میرساند و راه را برای تولید انبوهتر باز میگذارد نیز مساله دیگری است... با این وصف آینده سینما بدون وجود انسانها بسیار وحشتناک خواهد بود؛ هیچ بعید نیست رباتها در آینده در صف گیشه پاپکورن بخرند و به تماشای آثار خود بنشینند!
با این اوصاف نویسندگان و بازیگران این خطر بزرگ را نیز احساس کرده و مساله هوش مصنوعی را وارد مطالبات خود میکنند تا از بقا و آینده حرفه خود دفاع کنند. آنها میدانند استفاده کردن بدون اجازه از نسخههای اسکن شده خودشان، اوج رذالت و بیاخلاقی استودیوهاست و باید تا دیر نشده جلوی آن را بگیرند.
در انتها باید خاطرنشان کرد با اینکه اعتصاب ظاهرا با موفقیت به پایان رسیده و معترضان امتیازهایی مثل افزایش حداقل دستمزد و محدود و منضبط کردن هوش مصنوعی را به دست آوردهاند اما احتمالا این توافقها موقت خواهد بود و این صنعت دوباره ذات بیرحمانه خود را نشان خواهد داد؛ مدیران به محض اینکه فرصت کنند، خواستههای خود را بر عوامل تحمیل و تکنولوژی را جایگزین کار انسانی خواهند کرد. همانطور که تاریخ هالیوود نشان داده هر بار با ورود تکنولوژی فنی جدیدی در سینما، دوره کارگردانها و بازیگران سابق به یکباره به پایان میرسد. ورود صدا به سینمای صامت، رنگی شدن فیلمها، دیجیتال شدن دوربینها، ورود کامپیوتر و جلوههای ویژه (CGI) و... همگی شاهد این مدعاست.
هر چه تکنولوژی سینما بیشتر پیشرفت میکند، نقش کارگردان بیشتر و بیشتر نابود میشود و کارگردان تبدیل به یک تکنیسین یا اپراتور کامپیوتر میشود و همه چیز به جای اتفاق افتادن در صحنه فیلمبرداری، در اتاق پرده سبز و اتاق مسؤولان جلوههای ویژه اتفاق میافتد و روابط عوامل تولید با یکدیگر، تبدیل به روابط عوامل تولید با کامپیوتر میشود.
با این اوصاف این وظیفه منتقدان است که از خلاقیت انسان در برابر تکنولوژی ماشینی دفاع کنند. فراموش نکنیم هیچ هوش مصنوعیای قادر به خلق اثر هنری نیست؛ خلق کردن امری انسانی است.
البته اتحادیه بازیگران آمریکا توافقنامه آزمایشی را تصویب کردهاند که به طولانیترین اعتصاب بازیگران علیه استودیوهای فیلم و تلویزیون در تاریخ هالیوود پایان میدهد.
این اتحادیه در اطلاعیهای اعلام کرد اعتصاب ۱۱۸ روزه به طور رسمی ساعت ۱۲:۰۱ صبح روز پنجشنبه پایان یافت. کمیته مذاکره اتحادیه این توافق را به اتفاق آرا تصویب کرد. این توافقنامه روز جمعه برای تصویب به هیات ملی اتحادیه بازیگران سینما و تلویزیون آمریکا (SAG-AFTRA) رفت.
۲ طرف چند روز گذشته را صرف انجام کارهای نهایی روی این قرارداد کردند که مهمترین آن محافظت از بازیگران در برابر هوش مصنوعی و افزایش تاریخی دستمزد بود. بر اساس این توافق شاهد افزایش حداقل ۷ درصدی دستمزدها خواهیم بود که ۲ درصد بیشتر از افزایشهای دریافتی توسط انجمن نویسندگان آمریکا و انجمن کارگردانان آمریکاست.
بر اساس ایمیلی که به اعضای «SAG-AFTRA» ارسال شده است، این توافق همچنین شامل پاداش مشارکت در سامانههای نمایش آنلاین، همچنین افزایش کمکهای بازنشستگی و سلامت است. این اتحادیه گفت ارزش این قرارداد در مجموع بیش از یک میلیارد دلار است.
اتحادیه در این ایمیل گفت: «ما به قراردادی رسیدهایم که اعضای اتحادیه بازیگران را از هر گروهی قادر میکند مشاغل پایدار ایجاد کنند. هزاران بازیگر در حال حاضر و در آینده از این کار بهره خواهند برد».
پیش از این، طولانیترین اعتصاب بازیگران علیه شرکتهای تلویزیونی و فیلم در سال ۱۹۸۰ به مدت ۹۵ روز ادامه شد.