printlogo


کد خبر: 271880تاریخ: 1402/8/22 00:00
نگاهی به کتاب «یک ‌روز بعد از حیرانی»
برادری که دوست می‌داشتمش!

فاطمه شایان‌پویا: از سال ۹۰ که جنگ داخلی سوریه آغاز شد، اعزام مدافعان حرم از کشورهای مختلف شکل رسمی به‌ خود گرفت و در باغ شهادت، این‌بار برای دهه هفتادی‌های غیور ایرانی هم گشوده ‌شد.
در این ۱۰ سال، انگشت‌شمار بوده‌اند آثاری که روایتگر زندگی شهیدی از مدافعان حرم‌ بوده ‌باشند و با تأمل و هنرمندی به ابعاد شخصیتی و منش و مکتب زندگی‌ او پرداخته‌ باشند. از جادوی فرم،‌ برای تفهیم و اثرگذاری محتوای ارزشمند خود کمک گرفته باشند و در عین امانتداری حقیقت روایات، لحنی جذاب در بیان آن داشته باشند.
در کتاب «یک ‌روز بعد از حیرانی»، نویسنده به شیوه‌ای داستانی، با برادر کوچک‌تر خود سخن می‌گوید؛ آنقدر صمیمی و روان که خواننده حس نمی‌کند در ادبیات داستانی، زاویه دید دوم شخص چقدر سخت و نادر است.
با شخصیت‌پردازی قوی نویسنده، مخاطب گمان‌ می‌کند در برابر برادر پر شر و شور دهه هفتادی‌ا‌ش نشسته و برق چشم‌های سیاه و موهای کوتاه مدل‌دارش را می‌بیند، در لحظه لحظه شیطنت‌هایش و درس‌های ریز و درشتی که لابه‌لای بقچه کلمات و حرکاتش مخفی کرده، زندگی می‌کند.
زندگینامه داستانی شهید «محمدرضا دهقان‌امیری» به قلم فاطمه سلیمانی‌ازندریانی در این کتاب به روایت 3 تن از افراد خانواده، 6 نفر از دوستان نزدیک و برخی همرزمان او نگارش شده است؛
کتابی که شاید برخلاف انتظار، متراکم از اطلاعات ریز و درشت نباشد اما شیوه بیان روایت‌ها به قدری هنرمندانه است که مخاطب، برادرانه با شهید همذات‌پنداری می‌کند و مشتاق و شیفته،‌ با او همراه می‌شود. در کودکی او سرک می‌کشد و با او قد می‌کشد. با جست‌وخیزهای او در پارکور و کوهنوردی و اردو، شوخی و خنده‌اش ذوق می‌کند و فایل‌های مداحی گوشی‌ا‌ش را بالا و پایین می‌کند.
تَرک موتورش می‌نشیند و همراه او راهی زیارت می‌شود. چشم می‌دوزد به ضریح و هم‌کلام می‌شود با نجوای او، با امام و گاهی در صحن حرم ‌سیدالکریم یا حتی در خنکای حرم‌ سیدالشهدا، چشم در چشم حرم به خواب می‌رود؛ خوابی کوتاه و شیرین، آن‌قدر که چشم باز کردنش، روشن‌ترین بیدار شدن جهان است.
چیزی مثل یک رفیق ناب، یک برادر، واژه‌های شیرین اما کم‌یاب این روزها، در ذهن مخاطب کتاب جوانه می‌زند و با ضمیرهای «تو»  و فعل‌های دوم شخص کتاب، از برکت وجود شهید نور می‌گیرد و مثل پیچکی ترد، مخاطب را دربرمی‌گیرد؛ هر چند مواردی نظیر نحوه شهادت یا برخی خصوصیات، از زبان راوی‌های مختلف کتاب، تکرار و شاید بهتر بود زندگی شهید به صورت منسجم روایت و در جای‌جای آن از خرده‌روایت راوی‌های مختلف استفاده شود.
یا با پیرنگی داستانی‌تر،‌ به گره‌های پررنگ‌تری در داستان پرداخته شود و جذابیت بیشتری به کار ببخشد؛ هرچند که در چنین کارهایی، ملزم به داشتن پیرنگ داستانی نیستیم.
این کتاب، زندگینامه‌ داستانی موفقی است که شناخت عمیقی از شهید به‌دست می‌دهد. تاریخ شفاهی کشور ما غنی از سوژه‌های ناب و تأثیرگذار از انسان‌ها و مفاهیم پرعظمتی است که جا دارد از آنها قلم‌ زده ‌شود. قلمی هنرمندانه و پربرکت که بر جان نسل‌ها بنشیند و دست سربازهای گهواره را برساند به دست او که سال‌هاست منتظر است.

Page Generated in 0/0064 sec