بازدارندگی امروز ایران در مقابل دشمنان، ریشه در مجاهدتهای شهید حسن طهرانی مقدم در راستای خودکفایی موشکی کشورمان دارد
گروه سیاسی: 21 آبان سال 1390، چند دقیقه از 13 ظهر گذشته بود که تهران و مناطق اطرافش با صدای مهیب و دلهرهآوری لرزید. لرزش انفجار در اکثر مناطق و شهرهای استانهای تهران و البرز احساس شد. گمان اولیه مردم پایتخت، وقوع زلزله بود اما ماجرای دیگری در کار بود.
دلیل این صدای مهیب، انفجاری در ملارد بود. شدت انفجار به اندازهای بود که صدا و لرزش ناشی از آن، شیشه برخی ساختمانهای شهریار و شهر قدس از جمله ساختمان دانشگاه شهر قدس را فرو ریخت. دود غلیظی تا 10کیلومتری محل حادثه پخش شده بود. چند ساعت بعد اعلام شد در پی وقوع انفجار در زاغه مهمات پادگان شهید مدرس، رئیس سازمان خودکفایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بههمراه چند نفر از نیروهایش به شهادت رسید.
وقتی خبر شهادتش در رسانهها منتشر شد، نام او برای اکثر مردم ناآشنا و غریب بود. وقتی سوابق درخشان او برای مردم روایت شد، همه فهمیدند چه شخصیتی در این حادثه دردناک به شهادت رسیده است؛ کسی که اصرار داشت در گمنامی و ناآشنایی کار کند و مجموعهای به نام جهاد خودکفایی سپاه را فرماندهی میکرد و در واقع بخش عظیمی از افتخارات موشکی جمهوری اسلامی به نام او زنده است.
شهید حسن طهرانیمقدم در ششمین روز آبان سال ۱۳۳۸ در خانوادهای پرجمعیت و مذهبی در محله سرچشمه تهران چشم به جهان گشود. پدرش خیاط بود و به همین دلیل دو بار به همراه خانوادهاش به محلههای شکوفه و بهارستان رفت و تحصیلات ابتدایی و هنرستان خود را هم در این محلهها گذراند. حسن یک بچه مسجدی به تمام معنا بود، چند سال بیشتر نداشت که به همراه برادرانش به مسجد حضرت زینب کبری(س) در سرچشمه تهران رفتند و فعالیتهایشان را در سال ۱۳۴۸ با سرپرستی آیتالله سیدعلی لواسانی آغاز کردند. حسن و برادرانش پس از ورود به این مسجد به سوی فعالیتهای فرهنگی رفتند و در گروه سرود این مسجد نیز عضو شدند. این گروه سرود هسته تشکیل همان گروه سرودی شد که هنگام ورود حضرت امام خمینی(ره) به کشورمان در روز ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۵۷ با خواندن سرود «خمینی ای امام» از بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی استقبال کردند. روزهای نخست سال ۱۳۵۶ بود که تحصیلاتش را در هنرستان به پایان رساند و مدرک دیپلم خود را اخذ کرد اما بیکار ننشست و با تلاش و همت بالایی که داشت در همان سال در مقطع فوق دیپلم در رشته برش قطعات صنعتی مدرسه عالی تکنیکیوم نفیسی پذیرفته شد.
او با همراهی برادرانش در کنار همه مردم مسلمان و انقلابی ایران پرچم مبارزه و عدالتخواهی و رهایی از استعمار آمریکا و استکبار جهانی را برافراشتند. حسن در همان روزهای مبارزات مردمی علیه رژیم ستمشاهی با کمک دوستانش با استفاده از سهراهی لوله آب، نارنجکهای دستی میساخت و آنها را به انقلابیون میداد. یکی از خاطرات او در مواجهه با نظامیان رژیم شاهنشاهی شنیدنی است. حسن میگوید که شب ۲۲ بهمن در میدان امام حسین (فوزیه سابق) با پرتاب نارنجک دستی یک خودروی نظامی ارتش را مصادره و سرهنگ سوار بر آن خودرو را اسیر کرد.
* ورود به دانشگاه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
حسن که همواره به دنبال رشد و تعالی بود، یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی شد و در رشته مهندسی صنایع مدرک مهندسی گرفت. اما گویا تحصیل هم او را راضی نکرده بود، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که با فرمان امام خمینی(ره) تاسیس شد بسیاری از جوانان وارد این نهاد انقلابی شدند. حسن نیز که دل در گرو انقلاب اسلامی و ارزشهای آن داشت وقتی ۲۱ ساله بود تیرماه سال ۱۳۵۹ وارد این نهاد انقلابی شد. نخستین مسؤولیتش پس از ورود به سپاه پاسداران حضور به عنوان مسؤول اطلاعات منطقه ۳ سپاه شمال بود.
* ایجاد توپخانه سپاه
مهندس شهید طهرانیمقدم یکی از افرادی بود که نخستین جرقههای شکلگیری توپخانه سپاه را زد و توانست با یک آتشبار توپخانه ۱۵۵ میلیمتری کششی، یک توپخانه ۱۳۰ میلیمتری و یک آتشبار ۱۰۵ میلیمتری پرتغالی غنیمتی از بعثیها در ۱۳۵۹ توپخانه سپاه را تشکیل دهد و بعدها با استفاده از این توپخانه در لشکر امام حسین(ع) اصفهان مواضع دشمن بعثی را بمباران کند. همین گروه بعدها در سال ۱۳۶۱ واحد و یگان توپخانه سپاه را تشکیل دادند.
سردار محمد طهرانیمقدم، برادر شهید نیز در بیان خاطرات خود نقل کرده است برادرش حسن در ۲۰ سالگی با سرفرازی بیان میکرد «توپهای ما آن طرف خط مقدم است» که با به غنیمت گرفته شدن آنها توپخانه سپاه تاسیس شد و این نشان از اعتمادبهنفس بالای شهید در تحقق اهداف پیش رو داشت. وی در جایی دیگر به نقل از شهید میگوید: «به دو دلیل کار برای ما راحت است، یکی اینکه خیالمان راحت است این کار شدنی است. دوم اینکه ما شیعهایم و از نصرت الهی بهرهمندیم».
سرلشکر پاسدار سیدیحیی صفوی در این خصوص میگوید: در ابتدای جنگ سپاه تجهیزات سنگین عمدهای نداشت. شهید طهرانیمقدم با حدود ۱۶۵ عراده توپی که در عملیات فتحالمبین از عراقیها به غنیمت گرفتیم، توپخانه سپاه را راهاندازی کرد. برای نخستین بار شهید طهرانیمقدم در عملیات بیتالمقدس توپخانه سپاه را راهاندازی و برای هر لشکر واحد توپخانه درست کرد.
اواسط جنگ با توجه به نیاز سپاه در نبرد هوایی و بویژه موشکی، بنابر تصمیم فرماندهی سپاه، شهید طهرانیمقدم به یگان موشکی سپاه رفت و مسؤولیت این یگان را عهدهدار شد. این در حالی بود که در آن سالها جنگ موشکی عراق علیه شهرهای ایران شروعشده بود و ایران تلاش میکرد در راستای فعالیتهای دیپلماتیک و بینالمللی خود، خلأ ضعف در دفاع موشکی خود را با کمک کشورهای همسو با منافع خود همچون «سوریه» و «لیبی» جبران کند.
* نخستین شلیک
سردار حسن طهرانیمقدم و نیروهایش توانستند ۲۱ اسفندماه سال ۱۳۶۳ نخستین موشک ایران را به کرکوک شلیک کنند. دومین موشک سپاه هم بامداد روز ۲۳ اسفندماه سال ۱۳۶۴ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کرد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و ۲۰۰ نفر از فرماندهان بعثی عراقی را به هلاکت رساند. پس از صدور فرمان تاریخی امام(ره) مبنی بر تشکیل نیروهای سهگانه سپاه پاسداران، شهید طهرانیمقدم در سال ۱۳۶۴ به عنوان فرمانده موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد.
سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی، فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاعمقدس و همرزم شهید طهرانیمقدم نقل میکند: هنگامی که قرار شد سال ۱۳۶۴ نخستین موشک را خود برادران سپاه به سمت بغداد شلیک کنند، همراه با شهید طهرانیمقدم به سمت کرمانشاه رفتیم. مقدمات کار فراهم شد و باشگاه افسران بغداد را هدف گرفتیم. شهید مقدم پیشنهاد کرد اول دعای توسل بخوانیم و بعد از دعا گفت: خدایا ما نمیخواهیم مردم عراق را بکشیم. ما میخواهیم نظامیان را از بین ببریم که هم ما و هم عراقیها را میکشند. خدایا این موشک را به باشگاه افسران بزن. موشک شلیک شد و درست به باشگاه افسران برخورد کرد و موجب هلاکت تعداد قابل توجهی از افسران بعثی شد. من پیشانی شهید مقدم را بوسیدم و گفتم: به هدف خوردن موشک نتیجه اخلاص و پاکی تو بود.
* وقتی نخستین موشک بومی ایران ساخته شد
موشکهای «اسکاد» از هزینههای بالایی برخوردار بودند و معمولا برای هدف قرار دادن اهداف مهم و کاربردی استفاده میشدند، به همین خاطر شهید طهرانیمقدم بر آن شد تا با استفاده از ظرفیتهای علمی داخلی به سمت ساخت موشکی با هزینههای پایینتر که بتواند اهداف نزدیک و کم اهمیتتر را هدف قرار دهد، حرکت کند. وی سرانجام موفق شد در سال ۱۳۶۶ راکت «نازعات» را که برد آن بین ۸۰ تا ۱۵۰ کیلومتر بود تولیدکند.
با ساخت این موشک بومی فصل نوینی در پیشرفت صنعت و تکنولوژی نظامی ایران آغاز شد که تداوم آن را بعد از جنگ در ساخت و تولید انواع موشکهای پیشرفتهتر بومی همچون «شهاب ۳» با برد بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر شاهد بودیم و بدین ترتیب زمینه برای افزایش قدرت بازدارندگی نظامی ایران در سطح منطقه و بینالملل و بالطبع افزایش قدرت و امنیت ملی ایران اسلامی ایجاد شد که همه اینها مرهون تلاشها و ابتکارات علمی و دانشبنیان امثال سردار شهید حسن طهرانیمقدم است.
* تأسیس یگان موشکی حزبالله لبنان
شهید طهرانیمقدم موسس یگانهای موشکی حزبالله لبنان هم بود که این کار در سالهای ۶۵ و ۶۶ محقق شد. با کارهایی که حاج حسن انجام داد، حزبالله به سلاحهایی تجهیز شد که هر گاه صهیونیستها شرارتی میکردند، با پاسخ دندانشکن مواجه میشدند.
بهترین هدیه طهرانیمقدم به مردم و حزبالله لبنان، آموزش و انتقال تجربیات موشکی جمهوری اسلامی ایران به این کشور بود، به طوری که در جنگ ۳۳ روزه و جنگ ۲۲ روزه غزه، پیروزی حزبالله و حماس علیه صهیونیستها مدیون آیندهنگری او بود که رزمندگان حزبالله را آموزش داد. از همین طریق بود که حزبالله توانست سیستم موشکیاش را ایجاد کند و نه تنها مانع پیشرفت رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان شد، بلکه تمام نقشههای صهیونیستها را نقش بر آب کرد.
اواخر جنگ تحمیلی، شهید طهرانیمقدم و همکارانش با حضور در لبنان، زمینههای راهاندازی و تجهیز یگان موشکی حزبالله را فراهم کردند که نقش مهمی در پیشرفت نظامی حزبالله و قدرتگیری آن داشت و این اقدام پایهای آنان بعدها زمینه موفقیت حزبالله و فلسطینیان در جنگهای ۲۲ روزه و ۳۳ روزه را فراهم کرد. به این ترتیب نقش شهید طهرانیمقدم در موفقیتهای محور مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی نیز اساسی و تاثیرگذار بوده است.
سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان درباره شهید طهرانیمقدم میگوید: «هر زنی که در لبنان از شمال به جنوب یا بالعکس سفر میکند، این امنیت را مدیون حاج حسن آقای طهرانیمقدم است».
* پارسای بیادعا
رهبر انقلاب در پیام تسلیتشان به مناسبت شهادت پدر موشکی ایران، از شهید حسن طهرانیمقدم به عنوان پارسای بیادعا یاد کردند.
***
سرلشکر شهید حسن طهرانیمقدم چگونه 12سال پس از شهادتش هنوز برای ایرانیان الهامبخش است؟
مصداقی از «العلم سلطان»
1- انفجار مهیب 21 آبان 1390 تا کیلومترها آن سوتر از ملارد را نیز لرزاند. بسیاری از مردم آن را حس کردند و چند ساعت زمان برد تا پی به اصل ماجرا ببرند. اما شاید بهتر باشد بگوییم زمان اطلاع عمومی از اصل ماجرا، سرآغاز یک پرسش بود؛ پرسشی فراتر از چیستی و چرایی انفجار و ناظر به کیستی کسی که از جمع کم شده بود. «حاج حسن طهرانیمقدم» نام چندان آشنایی در فضای عمومی نبود. بسیاری بعد از آبان 1390 بود که متوجه حضورش شدند، با این حال این عدم حضور هیچگاه از منظر جامعه غایب نبود. طهرانیمقدم دیر شناخته شد اما سریع میشد او و میراثش را شناخت.
از تجربه بمباران شهرهای ایران در نیمه دهه 60 تا شروع دهه80 و ظهور ایران به عنوان یک قدرت موشکی در منطقه و جهان، زمانی کمتر از 15سال گذشته بود. ایرانیان با تلخی روزهایی را به خاطر میآوردند که توان مقابله با تهدید بمباران شهرها را هم نداشتند و این برگ سیاه در فاصله کوتاهی به جایی رسید که هراس از دقت، قدرت و برد موشکهای داخلی، تبدیل به مهمترین اهرم بازدارندگی کشور شد. مردم شاهد چنین فصلی از تغییرات بودند اما دستشان از شناخت مردی که قدم به قدم ایران را به قله موشکی جهان رساند دور بود. آبان1390 لحظه عیان شدن نام و نشان طهرانیمقدم بود، نام و نشانی که بعد از رسم و نشان قدرت ایران نمایان شد. گویی سردار سرلشکر طهرانیمقدم از پس پرده گمنامی به یکباره به آشناترین نقطه ممکن رسید. از این منظر هرقدر انفجار 21 آبان1390 به فقدان یک سردار انجامید، از فردای آن انفجار بود که ملت یکی از الهامبخشترین جانفدایانش را شناخت.
طهرانیمقدم جلوه امکانبخشی به ناممکنترین آرزوها بود؛ مردی گمنام که در حدفاصلی کوتاه ایران آسیبپذیر را به ایرانی مبتکر در تامین امنیت خود و منطقه تبدیل کرد.
2- در میان خاطرات منتشر شده از شهید حسن طهرانیمقدم، از تلخترین برگهای دفتر حوادث میتوان به ورود تیم لیبیایی با تعداد معدودی موشک دوربرد به تهران اشاره کرد. هرچند حضور موقت لیبی و موشکهایش تا حدی توازن را در برابر بعثیها به نفع ایران تغییر داد اما در نهایت اختیار این موشکها دست قذافی باقی ماند و آنها در توافق پشتپرده با عراق از ادامه ارائه موشک به ایران استنکاف ورزیدند. اضطرار ایران برای برخورداری از قدرت موشکی در کنار خلف وعده لیبی (تجربهای که در سالهای بعد از جنگ نیز به اشکال دیگری خود را نشان داد)، باعث شد میان حداقلیترین نیاز ایران با واقعیتهای بیرونی شکافی فزاینده ایجاد شود. ایده تشکیل یگان موشکی ایران در فضا و در میان انباشتی از «نمیشود»ها و «نمیتوانیم»ها شکل گرفت.
بر همین اساس میراث طهرانیمقدم را پیش از هر چیز باید اثبات توانمندی داخلی ایران دانست؛ توانمندی بازدارندهای که حمله نظامی هر متجاوز خارجی به ایران را مبدل به یک گزینه گرانقیمت کرد. حالا 12 سال پس از شهادت طهرانیمقدم، اگر در یکی از ملتهبترین ایام تاریخ معاصر، صهیونیستها نمیتوانند هراس خود را از رویارویی مستقیم با ایران انکار کنند، انعکاسی از میراث ماندگار طهرانیمقدم است.
3- در سالهای اخیر یکی از محورهای پرتکرار در مباحث رهبر حکیم انقلاب مربوط به اقتدارآفرینی علم میشود؛ طرح بحثی که عمدتا ذیل «العلم سلطان» شناخته میشود. ایشان 13بهمن 1388 در دیدار اساتید دانشگاه تهران تمرکز ویژهای روی این بحث داشته و فرمودند: «این علم یک وقت منتهی به یک فناوری خواهد شد، یک وقت هم نخواهد شد. خود دانش مایه اقتدار است؛ ثروتآفرین است؛ قدرت نظامی آفرین است؛ قدرت سیاسی آفرین است. یک روایتی هست که میفرماید: «العلم سلطان» - علم، قدرت است - «من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه». یعنی مساله، 2 طرف دارد: اگر علم داشتید، میتوانید سخن برتر را بگویید، دست برتر را داشته باشید - «صال» یعنی این - اگر نداشتید، حالت میانه ندارد؛ «صیل علیه». پس کسی که علم دارد، دست برتر را بر شما خواهد داشت؛ در مقدرات شما دخالت میکند؛ در سرنوشت شما دخالت میکند. گنجینه معارف اسلامی پر است از این حرفها. یکی هم ایمان است».
با این مقدمه راه و میراث طهرانیمقدم را باید قدرتآفرینی برای ایران و محور مقاومت دانست. چنانکه رهبر معظم انقلاب در یک دستنوشته خطاب به این شهید بزرگوار یادآور شدند: «شما به کمک و هدایت خداوند علیم و قدیر توانستهاید کار بزرگی را به سامان برسانید. این، بار دیگر معجزه تواناییهای عزم راسخ انسان مؤمن را در معرض نگاه ما میگذارد و ما را امیدوارتر از همیشه به همت و تلاش برمیانگیزد. از پیشروی در راه شناختن هدفهای بلند و راههای میانبر برای رسیدن به آن و آنگاه همت گماشتن و گام برداشتن خسته نشوید؛ به ایستگاههای میان راه دلخوش و قانع نشوید؛ به خدای بزرگ اعتماد کنید و همه توان خود را به عرصه بیاورید. خداوند یار و نگهدار شما مردان مؤمن و دانشمند و پرتلاش باد».
مجموعه این تعابیر در کنار آنچه در واقعیت از این شهید به جا ماند سرمایه الهامبخشی برای یاری بخشیدن به تفکر و ایده «ما میتوانیم» است. جمله مشهوری از شهید طهرانیمقدم بارها تکرار شده است که آن را میتوان بهمثابه مانیفستی از روش عملیاتی او در تبدیل ایران به یک قدرت موشکی دانست. باور به اینکه «فقط انسانهای ضعیف به اندازه امکاناتشان کار میکنند» که در حیات علمی و عملیاتی طهرانیمقدم خود را عینیت بخشید، یک میراث ابدی برای تفکر و گفتمان انقلاب اسلامی خواهد بود.
با این اوصاف در دوازدهمین سالی که ایران در سوگ یکی از برجستهترین قهرمانانش نشسته است، کماکان میتوان به حد امکان از او آموخت. طهرانیمقدم جلوه تام و تمامی از تعبیر «العلم سلطان» برای دیروز و امروز و فردای ایران است.