گفتوگوی «وطن امروز» با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل بینالملل در رابطه با انفعال دولتهای عربی در مقابله با رژیم صهیونیستی
گروه سیاسی: پس از گذشت بیش از یک ماه از حملات رژیم صهیونیستی به مردم غزه، در نهایت اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی مشترکا با اتحادیه عرب، در ریاض پایتخت عربستان سعودی برگزار شد. جهان اسلام با توجه به گسترده بودن حجم جنایات اسرائیل و سکوت سازمانهای بینالمللی در قبال اعمال رژیم صهیونیستی، انتظار داشت در این اجلاس گام مثبتی جهت پایان دادن به حملات رژیم اسرائیل برداشته شود و کشورهای حاضر در این کنفرانس نیز متفقا علیه رژیم صهیونیستی مواضع محکم و کارگشایی اتخاذ کنند. اما بیانیه پایانی و صحبتهای منفعلانه عمده سران کشورهای اسلامی باعث شد بر ناامیدی امت اسلامی از حکام ضعیف و دستنشانده خود، بیش از پیش افزوده شود. در بین کشورهای حاضر در این نشست هم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از مردم فلسطین با مواضع محکم خود علیه رژیم صهیونیستی و همچنین ایالاتمتحده آمریکا به عنوان متحد این رژیم، پرچمداری کرد و با ارائه راهکارهای دهگانه، در این نبرد به صورت واقعی و میدانی، فریادرس مردم مظلوم فلسطین بود. پیرامون مواضع منفعلانه سران کشورهای عربی و نقش فعالانه جمهوری اسلامی ایران در پرچمداری آرمان فلسطین با سیدهادی سیدافقهی، کارشناس مسائل بینالملل به گفتوگو نشستیم.
***
* نتیجه اجلاس سران سازمان همکاری اسلامی را چطور ارزیابی میکنید؟ پیام انفعال برخی کشورهای عربی و صرف محکوم کردن جنایات اسرائیل، چه تاثیری در تشدید حملات رژیم صهیونیستی خواهد داشت؟
فلسفه تشکیل و تاسیس سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب حمایت از مردم فلسطین و حل قضیه قدس اشغالی است اما امروز تبدیل به ضد این مساله شده است. بعضی کارشناسان معتقدند این دو سازمان برای انحراف مساله فلسطین و مبارزات مردم این کشور از مبارزات قهرآمیز، مسلحانه و آزادیبخش، موظف شدند مساله فلسطین را راکد کرده و با صرف موضعگیریهای منفعلانه و بیان شعارهای ضعیف سیاسی فقط به محکوم کردن جنایات رژیم صهیونیستی اکتفا کنند که در نهایت چنین رویکردی منجر به تضعیف جبهه مقاومت فلسطین هم خواهد شد. این دو سازمان از بدو تاسیس و آغاز بحران فلسطین تاکنون که رژیم صهیونیستی شدیدترین جنایتها را علیه مردم فلسطین اعمال میکند، همین رویه را پیگیری کردهاند. در این بین برخی کشورهای عربی مثل سوریه، مصر و عراق با طرح مسائلی، گاهی دفاع و دعوتی به مسلح کردن مردم فلسطین و حمایت از جنبش آزادیبخش مردم فلسطین میکردند اما به دلیل وابستگی اکثر کشورهای عربی و نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در حاکمیت بسیاری از کشورهای عربی بویژه کشورهای حوزه جنوب خلیجفارس که نفت در اختیارشان است، هیچگاه از سوی اینها موضع محکم و درستی در جهت منافع مردم فلسطین اتخاذ نشد. اینها به سطحی رسیدند که جرأت ندارند جملهای علیه جنایات رژیم صهیونیستی بگویند. ملک فیصل سال ۱۹۷۳ دعوت به قطع صادرات نفت به این رژیم کرد. بلافاصله بعد از همین مساله در کاخ خودش توسط برادرزادهاش ترور شد! این وضع اینهاست. در طول تاریخ مبارزات مردم مظلوم فلسطین هیچوقت ما ندیدیم تشکل پرطمطراق اتحادیه عرب یا سازمان همکاری اسلامی که ۵۷ عضو دارد، یک موضعگیری عملی برای حمایت از فلسطین داشته باشند. موضعی که به صدور بیانیه، قطعنامه و محکوم میکنیم، منتهی شود، بیفایده است. تنها چند کشور نظیر جمهوری اسلامی ایران بودند که در سازمان کنفرانس اسلامی موضع محکم و عملی گرفتند و در آن هم رژیم صهیونیستی و هم ایالات متحده آمریکا را توأمان مورد هدف قرار دادند و راهکارهایی نیز برای حمایت از مردم فلسطین پیشنهاد شد.من دقت کردم، در سخنرانی تقریبا 95 درصد کسانی که در این اجلاس مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب صحبت کردند، همین ادبیات خشک، مزورانه و اکتفا به کلیگوییها حاکم بود. حتی بعضیها جرأت نکردند اسم رژیم صهیونیستی را برده و جنایات آن را محکوم کنند. دعوت به توقف جنگ، آتشبس و دعوت به بازگشایی معابر برای کمکهای انساندوستانه نهایت چیزی بود که سران این کشورها در برابر سیل جنایات وحشیانه رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه اتخاذ کردند. انگار نه انگار اسرائیل در غزه جنایت میکند و جلوی چشم جهان، مردم و غیرنظامیان را قتلعام کرده و به هیچ چیز و هیچکس هم رحم نمیکند.
* بین اعضای حاضر، جمهوری اسلامی مواضع محکم و عینیتری اتخاذ کرد. نظر شما در این رابطه چیست و نسبت به راهحلهای دهگانهای که ایران ارائه داد چه تحلیلی دارید؟
به نظر من مواد دهگانه پیشنهادی ایران که برخی جزئی و ناظر به میدان است، مسائلی عملی است. در لایه موضعگیریهای سیاسی، برخی بندهای پیشنهادی از سوی برخی از سایر سران کشورها نیز مورد توجه قرار گرفت. جملگی بحث تاکید بر آتشبس را مورد توجه قرار دادند. برخی درباره نقش آمریکا هیچ بحث و نکتهای را مطرح نکردند اما برخی مثل ترکیه، عراق، ایران و سوریه به این مساله اشاره کرده و آمریکا را هم به واسطه همدستی با رژیم صهیونیستی در کشتار و نسلکشی مردم فلسطین، متهم کردند اما آنجا که بحث درباره مسلح کردن و حمایتهای عملی شد، تنها جمهوری اسلامی ایران بود که نکات مهمی را مطرح کرد که در بیانیه پایانی هم اصلا به آن اشاره نشد. علاوه بر این جمهوری اسلامی ایران به چند بند دیگر نظیر بحث 2 دولتی اعتراض کرد و ما در این مساله تحفظ داشتیم. اساسا حضور آقای رئیسی برای اتمام حجت بود؛ برای این بود که ماسک را از روی چهره کریه کشورهای خائن و سرسپرده به آمریکا بردارد.
* در بین ایدههای پیشنهادی جمهوری اسلامی ایران، تحریم جمعی اسرائیل از سوی کشورهای اسلامی نیز مطرح شد؛ مسالهای که پیش از این رهبر انقلاب نیز آن را مطرح کرده بودند اما با این وجود همچنان برخی کشورهای اسلامی و عربی ارتباط و تعامل اقتصادی خود با رژیم را قطع نکردهاند؛ این مساله را چطور ارزیابی میکنید؟
باید گفت سران این کشورها اگر توان اتخاذ تصمیم محکمی علیه رژیم را ندارند، حداقل خیانت نکنند؛ حداقل ترمز مقاومت را نکشند. ۳۵ درصد نفت جهان از این منطقه میگذرد که کشورهای عربی تولید میکنند. رهبر انقلاب فرمودند حداقل نفت صادراتی به رژیم را قطع کنید. رهبر انقلاب به دلیل شرایط اقتصادی اسفباری که رژیم پس از توفان الاقصی دچارش شده، روی این مساله دست گذاشتند. اگر صادرات نفت و مواد غذایی که برخی از این کشورهای عربی و اسلامی به رژیم صهیونیستی دارند، متوقف شود، شرایط بسیار متفاوت خواهد شد. آیا کشورهای عربی و اسلامی جرأت میکنند صادرات خودشان را قطع کنند؟ تا الان که پاسخ نه بوده است. اکنون در عین حال که در غزه نسلکشی رخ میدهد، برخی کشورها با رژیم ارتباط اقتصادی دارند. مصر، اردن، آذربایجان، ترکیه و حتی عربستان سعودی تعامل دارند. خود مردم فلسطین هم فهمیدهاند نباید به کشورهای عربی چشم امید داشت. مردم و مجاهدان مقاومت فلسطین، بدون اعتنا به رفتاری که حکام برخی کشورهای عربی و اسلامی در قضیه مذکور از خود بروز دادند، به کار خودشان ادامه میدهند. جمهوری اسلامی ایران و حزبالله، انصارالله و سایر گروههای مقاومت در عراق و سوریه نیز تنها یاوران این مردم در مقابله با رژیم صهیونیستی هستند.
* در اجلاس مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب، موضع محکمی از سوی ایران علیه ایالات متحده آمریکا اتخاذ شد. نقش مستقیم ایالات متحده در جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه چطور قابل تحلیل است؟ ضمن اینکه کوچکترین اشارهای نسبت به این مساله از سوی سران کشورهای عرب در اجلاس مذکور نشد.
همان طور که گفتم بسیاری از سران کشورهای حاضر در این اجلاس، آمریکا و حمایتش از رژیم صهیونیستی را محکوم نکردند. به همین عملیات اخیر نیروهای رژیم صهیونیستی که وارد بزرگترین و قدیمیترین بیمارستان غزه یعنی شفا شدند، نگاه کنید. برای انجام چنین جنایتی چه کسی چراع سبز داده است؟ پنتاگون قبلا به طور رسمی اعلام کرده بود آثار حضور برخی فرماندهان حماس در این بیمارستان برای ما ثابت شده است. با همین بهانه که کذب بودن آن مشخص شد، اینها وارد بیمارستان شدند و مردم را قتل عام کردند. در شورای امنیت سازمان ملل چندینبار کشورهای مختلف نظیر چین، روسیه و حتی کشورهای عربی علیه رژیم صهیونیستی پیشنهاد قطعنامه برای توقف جنگ یا آتشبس دادند. آمریکا همه را وتو کرد. در مجمع عمومی سازمان ملل 120 کشور رای به توقف آتشبس دادند آمریکا کارشکنی کرد و جلوی این کار را گرفت، آن هم با این استدلال که اگر آتشبس شود، حماس تقویت میشود و در نهایت به نفع حماس خواهد بود. سوای این، آمریکا تاکنون رسما اعلام نکرده من به صورت رسمی وارد جنگ غزه شدهام. آنها به این مساله واقفند که طرح چنین موضوعی، عواقب سختی برایشان خواهد داشت، هر چند به صورت عملی ما شاهد حضور و نقشآفرینی مستقیم آمریکا به نفع رژیم صهیونیستی هستیم. ژنرالهای آمریکایی و نیروهای دلتافورس در غزه مستقرند. حتی طی این روزها کشته هم دادهاند. وقتی هم دیدند جنگ غزه مطابق میلشان پیش نرفت، اعلام کردند ما چند مستشار به مناطق اشغالی فرستاده بودیم و الان آنها پس از مدتی به آمریکا باز گشتهاند. این هم به آن دلیل است که همکاری مقامات آمریکا با رژیم صهیونیستی مورد شماتت داخلی توسط مردم قرار گرفت. راهپیماییهای میلیونی که سراسر آمریکا و اروپا را فراگرفته بود، یقینا در آینده برایشان دردسرساز میشد. حتی بعدها در انتخابات ریاست جمهوری و کنگره برایشان دردسرساز میشد و ریزش شدیدی در آرایشان ایجاد میکرد.
* وضعیت میدانی فعلی رژیم در جنگ علیه مردم فلسطین چگونه است؟
تاکنون اینها هیچ دستاورد نظامی که بخواهد معادله را عوض کند، به دست نیاوردهاند. تنها کار اینها قتل عام مردم و کشتار کودکان و زنان بوده است. نتوانستند جلوی پرتاب موشکها و پهپادها را بگیرند؛ حتی نتوانستند یک فرمانده ولو میدانی حماس و جهاد را دستگیر یا اسیر کنند. شما میبینید که دائما تانکهای رژیم منهدم، تلفاتشان دوچندان و بر تعداد سربازان فراریشان افزوده میشود. در داخل رژیم هم بحران روزبهروز در حال گسترده شدن است. در بیرون از رژیم و بین حاکمیت رژیم با کاخ سفید هم تعاملات دچار چالش شده است. هیچگونه از معادلات میدانی به نفع رژیم نیست. آدمکشی، قطع آب و برق و سوخت و دارو، ویرانی خانههای مردم و کشتار در بیمارستانها کاری است که اینها در طول این مدت به آن دست زدهاند.
* روز شنبه سیدحسن نصرالله هم مواردی را ناظر بر میدان مطرح کرد. الان با گذشت چند روز از سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان، حجم حملات و آتشی که از سمت لبنان به مواضع صهیونیستها انجام میشود، شدت گرفته است. تحلیلتان در این مورد چیست و اساسا نوع ورود حزبالله را چطور ارزیابی میکنید؟
سیدحسن نصرالله در سخنرانی اخیر شاخص تعریف کرد. شاخص و خط قرمز اول این بود که نباید غزه سقوط کرده و حماس خلع سلاح شود. خط قرمز دوم هم آنجا بود که سیدحسن نصرالله گفت عکسالعمل ما و گسترش جبهه درگیری در شمال سرزمینهای اشغالی، به برخورد خود رژیم در مرز لبنان بستگی خواهد داشت. شاخص ما و ملاک توسعه جنگ با رژیم، میدان است و ما چشممان به میدان است. همچنین باید حواسمان به غزه باشد که سقوط نکند و حماس خلع سلاح نشود، که تاکنون نه کسی تسلیم، نه کسی خلع سلاح و نه کسی اسیر شده است. یک مساله دیگر هم این است که رژیم صهیونیستی به دنبال این است که حزبالله را بیش از قبل درگیر جنگ کند تا از این طریق پای آمریکا نیز به میدان نبرد باز شود اما نه حزبالله حاضر است این امتیاز را به آنها بدهد و نه آمریکا دوست دارد جنگ توسعه یابد، چرا که تمام منافع، پایگاهها و پرسنل آمریکا در منطقه زیر هدف موشکهای نقطهزن مقاومت است. از همین رو فرصت نتانیاهو رو به اتمام است. «الی کوهن» وزیر خارجه رژیم چندی پیش گفت ما 2 هفته دیگر بیشتر وقت نداریم. باید در این دو هفته هر کاری میخواهیم انجام دهیم.
* عبدالملک حوثی هم روز سهشنبه صحبتهایی داشت و خط و نشان محکمی علیه اسرائیل و آمریکا کشید. اتخاذ مواضع اینچنینی و اساسا ایجاد حس ناامنی برای صهیونیستها تا چه حد مهم است و چه تاثیری ممکن است در روند جنگ و حمایت از مجاهدان فلسطینی داشته باشد؟
الان رژیم از بابت یمنیها نگران است، چرا که اعضای مقاومت با ایجاد حس ناامنی و ترس برای رژیم، آنها را بیش از پیش در تنگنا قرار خواهند داد. این حس ناامنی اکنون در جبهه کرانه باختری هم فعال شده است. مردم این منطقه تاکنون حدود ۱۶۰ شهید دادهاند که عدد کمی نیست اما چون حجم تلفات در غزه زیاد است، روی بقیه مناطق نیز اثر گذاشته است. اگرنه در کرانه باختری هم شدت درگیری بالاست. تظاهرات مردم انبوهتر، درگیریها شدیدتر و در نهایت تلفات رژیم بیشتر شده است. صهیونیستها از این بابت نگرانند. از این رو رژیم نمیتواند در چند جبهه، با این بحران اقتصادی و ریزش دیوار امنیتیاش مقابله کند. رژیم در غزه با حماس درگیر است، در شمال با لبنان و حالا انصارالله هم به آنها اضافه شده است. انصارالله گفته ما به شلیک موشک بسنده نخواهیم کرد. هر کشتی و شناوری که با پرچم رژیم قصد عبور از تنگه بابالمندب و دریای سرخ را داشته باشد، مورد هدف قرار خواهیم داد. این موضعگیری از مردم کشوری است که تمام زیرساختهایش طی 9 سال زیر بمباران و تجاوز رژیم سعودی از دست رفته است. احساس تکلیف نسبت به مردم فلسطین و حمایت از ساکنان اصلی قبله اول مسلمین باعث چنین تصمیمی شد. مضاف بر اینکه صهیونیستها در کنار آمریکاییها در جنگ عربستان علیه یمن شرکت داشتند. پس اکنون بهترین فرصت است تا رژیم را از ناحیهای که ممکن است، مورد تهدید قرار داد و یمنیها نیز بهترین و کاملترین نقشی را که دارند، ایفا میکنند.