گروه فرهنگ و هنر: سوژه این گزارش زندگی افرادی است که برای دفاع از حریم اهل بیت قید زندگی در کنار خانواده خود را زدند تا مبادا پای کسی به حرم باز شود. از ابتدای سال 90 تا آن روزهایی که سردار دلها خبر از نابودی داعش داد، صدها شهید در راه دفاع از حرم دادیم. امروز سالروز تولد حضرت زینب (س) است. تولد بانویی که هزاران فدایی داشت تا خدایی نکرده یک داعشی پا در حرم نگذارد، البته در این گزارش میخواهیم آثاری را معرفی کنیم که به این بزرگمردان روزگار امروزمان پرداختهاند. ناگفته نماند که رهبر انقلاب بر کتابهای جریان حوزه مقاومت توجه ویژهای دارند و در 6 ماه اول سال از 3 کتاب با تقریظهای خود تجلیل کردند.
* سرباز روز نهم
اولین کتاب، اثر «سرباز روز نهم» است. کتابی که به سرگذشت شهید مصطفی صدرزاده پرداخته و نشر راهیار منتشر کرده است. در پانزدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت از تقریظ مقام معظم رهبری بر این اثر رونمایی شد. رهبر انقلاب در معرفی این اثر اینطور مرقوم فرمودهاند: «پیش از این کتاب دیگری در شرح حال شهید صدرزاده خواندهام، ولی ابعاد شخصیت محبوب و چندجانبه این شهید عزیز در این کتاب بیشتر بیان شده است. این چهره برجسته بیشک یک الگو است برای جوانان امروز و فردا. ارادهقوی، فهم درست، روحیه ایثار، شجاعت، خستگیناپذیری، ادب، دلِ انباشته از محبت و صفا و بسی دیگر از خصوصیات برجسته، بخشهایی از شخصیت این جوان فداکار و انقلابی نسلهای دوم و سوم انقلاب است. خواندن این کتاب برای من غبطهانگیز است. این گلهای سرسبد به چه مقاماتی رسیدند و من و امثال من چگونه در این مسیر، پای در گل ماندیم. سلام و صلوات خدا بر شهید مصطفی صدرزاده و همسر صبور و پدر و مادر ایثارگر او».
* اسم تو مصطفاست
دومین اثر نیز کتاب «اسم تو مصطفاست» از انتشارات روایت فتح به قلم راضیه تجار، نویسنده پرکار حوزه ادبیات دفاعمقدس درباره شهید مصطفی صدرزاده است، البته این اثر در کنار کتاب سرباز روز نهم با تقریظ رهبری رونمایی شد. رهبر انقلاب درباره این کتاب اینگونه نوشته است: «صفا، اخلاص، صِدق، ایثار، ترجیح رضای حضرت حق بر همه چیز، بر همه عشقها و همه محبوبها.. اراده و عزم راسخ در راه خدا و عشق به اهل بیت علیهمالسلام، نمایشگر بخشی از شخصیت ممتاز شهید عزیز مصطفی صدرزاده است. سلام خدا بر او، و بر همسر صبور و دیگر وابستگانش، نوشته خانم تجار، شیرین و پخته و مبتکرانه است».
* ماهرخ
کتاب بعدی که میخواهیم معرفی کنیم درباره هیچ شهیدی نیست اما درباره یک زن ایرانی است که به همراه 4 فرزندش در سوریه زندگی میکند اما چند سالی از ازدواجش نگذشته بود که ورق زندگی همه سوریها برگشت و طوری شد که ماهرخ میگوید کودکانم از بس که غذا نخورده بودند دیگر خوابیده با هم بازی میکردند. کتاب «ماهرخ» اثری است که بخوبی میتواند دوران سخت مردم سوریه را که در جریان حضور داعشیها رقم خورده بود تبیین کند. این اثر در انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است و این روزها هم چاپ دومش منتشر شد.
* قصه دلبری
کتاب «قصه دلبری»، روایتی متفاوت و خواندنی از زندگی شهید محمدحسین محمدخانی است. او از فعالان بسیج دانشجویی بود و در علمیاتهای تفحص پیکر شهدای دفاعمقدس، شرکت میکرد. کتاب قصه دلبری، روایتی از سبک زندگی این شهید است که همسرش از روزهای آشنایی در بسیج دانشجویی تا روزهای پس از شهادت او را بازگو میکند. او با ماجراهایی که در دانشگاه داشتند کتاب قصه دلبری را آغاز میکند و از خواستگاریهای پیدرپی شهید میگوید تا به زمانی میرسد که نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد به این خواستگار جواب مثبت بدهد.
البته در بخشی از این اثر که در نشر روایت فتح به چاپ رسیده آمده است: «آمد اتاق بسیج خواهران و پشت به ما و رو به دیوار نشست. آن دفعه را خودخوری کردم. دفعه بعد رفت کنار میز که نگاهش به ما نیفتد. نتوانستم جلوی خودم را بگیرم، بلندبلند اعتراضم را به بچهها گفتم. به در گفتم تا دیوار بشنود، زور میزد تا جلوی خندهاش را بگیرد. معراج شهدای دانشگاه انگار ارث پدرش بود. هر موقع میرفتیم، با دوستانش آنجا میپلکیدند. زیرزیرکی میخندیدم و میگفتم: «بچهها، بازم دار و دسته محمدخانی!»
* «سهنیمه سیب»
«سهنیمه سیب» ماجرای مصطفی و مجتباست که از زاویه دید مادرشان روایت میشود. ماجرا از جایی آغاز میشود که این 2 برادر تصمیم میگیرند بهعنوان مدافع حرم به سوریه بروند اما راههای قانونی بسته است. دست آخر سال 94 در پوشش مدافعان افغانستانی به نامهای بشیر و جواد رضایی راهی سوریه میشوند. کسی که در این مسیر بیشترین همراهی را با شهیدان دارد، مادر آنهاست. مادری که خودش لهجه افغانی یاد میگیرد و با آنها لهجه افغانی را کار میکند! این اثر در انتشارات خط مقدم به چاپ رسیده است.
* «خاتون و قوماندان»
کتاب «خاتون و قوماندان» روایت عاشقانه و صادقانه همسر علیرضا توسلی، امالبنین حسینی، از 15 سال زندگی و دلدادگی است. مریم قربانزاده با حفظ امانت راوی خاطرات تلخ و شیرین این زوج مهاجر شده و با قلمی دلنشین و صمیمی روایتی جذاب تقدیم مخاطب کرده است. این اثر اینک توسط نشر ستارهها به انتشار رسیده است. امالبنین حسینی، دختری از سرزمین بامیان افغانستان است که جنگ و درگیری باعث میشود در کودکی با خانواده به ایران مهاجرت کند. زندگی آنها به عنوان یک خانواده مهاجر با مشکلات و سختیهای زیادی همراه است. پدرش از میان خواستگارهای فراوان امالبنین روی جوان مجاهدی دست میگذارد که از دار دنیا تنها خدا را دارد. زندگی این زوج مهاجر از همان ابتدا با دلتنگی و تنگدستی همراه است. علیرضا ماههای متمادی در افغانستان به جنگ مشغول است و امالبنین در ایران با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند اما عشق و صبری که این دو نثار یکدیگر میکنند، کمک میکند از تمام این سختیها تنها خاطرهای خوش باقی بگذارند. مجاهدت امالبنین در تمام این سالها چیزی کمتر از جهادهای علیرضا ندارد. او در این 15 سال مجبور میشود 3 بار به افغانستان مهاجرت کند، زخمها و دردهای یک مجاهد را تیمار کند و در بدترین اوضاع اقتصادی و در دوری همسر 3 کودک خردسال را بزرگ کند. «خاتون و قوماندان» تصویری ماندگار از انسانهایی است که در سختترین لحظات با قدرت ایمانی زیبایی میآفرینند. شیرمردان و شیرزنانی که برای امنیت و آرامش ما از عزیزترین داشتههای زندگی خود گذشتند. این اثر در روزهای نمایشگاه کتاب تهران نیز همزمان با تقریظ حضرت آیتالله العظمی خامنهای بر این کتاب رونمایی شد. رهبر انقلاب نوشتهاند: «سلام خدا بر شهید عزیز علیرضا توسلی، مجاهد مخلص و فداکار و بر همسر پرگذشت و صبور و فرزانه او خانم امالبنین. حوادث مربوط به مهاجران افغان را که در این کتاب آمده است از هیچ منبع دیگری که به این اندازه بتوان به آن اطمینان داشت دریافت نکردهام. برخی از آنها جداً تاثیرگذار است، ولی از سوی دیگر حرکت جهادی فاطمیون افتخاری برای آنها و همه افغانها است».
* اینجا سوریه است
«اینجا سوریه است» به تعبیر نویسندهاش، میخواهد فصل جدیدی در چگونگی ثبت تاریخ شفاهی بگشاید؛ فصلی که میتواند «ثبت تاریخ شفاهی در موقعیت بحران» نامیده شود؛ هر چند به دلیل گسترده بودن دریای روایتها، بویژه روایتهای مقاومت در سوریه، این روایتها ناتمام هستند و روایتهای این کتاب، فقط گوشهای از صدای زنان راوی جنگ در سوریه است.
پرسش اصلی زهره یزدانپناه در سفر جستوجوگرانه خود به سوریه به عنوان نخستین نویسنده زن ایرانی، این است که «جنگ تحمیل شده به مردم سوریه، چه تبعاتی بر زندگی زنان سوری با ادیان و مذاهب و قومیتهای مختلف داشته است؟ چگونه زندگی شخصی و خانوادگی این زنان، متأثر از این جنگ تحمیلی قرار گرفته است و زنان چه خاطراتی از این وضعیت دارند؟ البته سال گذشته طی مراسمی که در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد، با اهدای یک جلد قرآن کریم، چفیه و هدیهای دیگر از طرف رهبر معظم انقلاب از خانم زهره یزدانپناه، نویسنده کتاب «اینجا سوریه است؛ صدای زنان راوی جنگ» تقدیر شد.
* حاج قاسمی که من میشناسم
روایتگر کتاب «حاج قاسمی که من میشناسم» حجتالاسلام علی شیرازی، نماینده پیشین ولیفقیه در نیروی قدس سپاه است. در این اثر فرازهای مختلف زندگی شهید سلیمانی از نگاه راوی نقل و ثبت شده است.
کتاب حاج قاسمی که من میشناسم از ۱۲ فصل تشکیل شده است. خاطرات از دوران جنگ و حضور به عنوان یکی از نیروهای سردار شهید حاج قاسم سلیمانی آغاز میشود. آشناییای که از سال ۶۱ طی عملیات فتحالمبین آغاز میشود و تا فعالیتهای حجتالاسلام علی شیرازی در کنار شهید سلیمانی در نیروی قدس ادامه مییابد. در واقع سال ۱۳۶۱ در حمیدیه اهواز، شروع دوستی رقم خورد. حاج قاسم سلیمانی، فرمانده تیپ ثارالله سخنران بود و علی شیرازی روحانی گردان شهید باهنر، شنونده. همانجا عشق حاج قاسم به دلش نشست. فروردین ماه سال ۶۵ این دوستی شکل همکاری به خود گرفت و حاج قاسم، مسؤولیت تبلیغات لشکر را به علی شیرازی سپرد. این همراهی پس از جنگ ادامه داشت؛ حجتالاسلام علی شیرازی سال ۱۳۸۱ به عنوان مسؤول دفتر نمایندگی ولیفقیه در نیروی دریایی سپاه پاسداران منصوب شد. ارتباط او با سردار سلیمانی در مراسم بزرگداشت یاد و خاطره شهدا و خاطرات جنگ ادامه یافت. شهریور سال ۱۳۹۰ به خواست سردار سلیمانی، علی شیرازی، مسؤول نمایندگی ولیفقیه در نیروی قدس شد. ۸ سال در این سمت به همراه سردار سلیمانی انجام وظیفه کرد. به گفته شیرازی، وی در این ۸ سال همانند روزهای جنگ خود را سرباز سردار سلیمانی میدانست.