حنیف غفاری: یائیر لاپید، نخستوزیر سابق رژیم تروریست صهیونیستی و یکی از رقبای اصلی بنیامین نتانیاهو، برای نخستینبار پس از آغاز جنگ غزه رسما خواستار استعفای نخستوزیر کنونی رژیم اشغالگر قدس شد. طرح این مطالبه، با استقبال دیگر مخالفان نتانیاهو از جمله آویگدور لیبرمن و بنی گانتس روبهرو شده است.
لاپید در این خصوص میگوید: «نتانیاهو بهرغم درگیریهای جاری باید عوض شود. شهروندان صهیونیست دیگر اعتمادی به وی ندارند و او توانایی مدیریت جنگ را ندارد. نیازی به انتخابات مجدد نیست، ما در این کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) به یک کابینه متفاوت و به نخستوزیر دیگری از حزب لیکود نیاز داریم».
رمزگشایی از مواضع اخیر لاپید، نشاندهنده همراهی برخی اعضای حزب لیکود (حزب متبوع نتانیاهو) و مخالفان وی در اراضی اشغالی در پیشبرد روند گذار از نخستوزیر تروریست رژیم صهیونیستی است. امروز نتانیاهو با 2 پدیده موازی در داخل اراضی اشغالی مواجه است؛ یکی کودتای درونحزبی (در حزب لیکود) و دیگری، ناکامی مطلق در رسیدن به اهداف تعیینشده در جنگ غزه که منجر به تشدید صهیونیستستیزی در منطقه و جهان شده است. امروز نتانیاهو برگ برندهای برای بقا در مسند قدرت ندارد. برخی اعضای کابینه ائتلافی نتانیاهو از جمله بن گویر، آریه درعی، اسموتریچ و گالانت تصور میکردند با اعلام برخی به اصطلاح دستاوردهای میدانی در نوار غزه و اعلام خبر کشف تونلهای مخفی حماس قادر به بازگرداندن صحنه در اراضی اشغالی پس از شکست سهمگین در عملیات توفان الاقصی خواهند بود اما اکنون شاهد تجمیع شکستهای میدانی رژیم صهیونیستی در نوار غزه با شکست این رژیم در عملیات غرورآفرین ۷ اکتبر هستیم. نتیجه معادلات جاری در تلآویو مشخص است: نتانیاهو به پایان بازی خونین خود رسیده و جنگ غزه به پاشنه آشیل وی تبدیل شده است. در چنین شرایطی نابودی نتانیاهو قطعیتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد.
در این میان، ابهام دیگری به ذهن خطور میکند که نمیتوان به سادگی از کنار آن گذشت: آیا حذف نتانیاهو از مسند قدرت منجر به پیشبرد اهداف تعیین شده صهیونیستها در جنگ غزه خواهد شد؟ پاسخ این سوال قطعا منفی است. شکافهای بهوجود آمده میان نهادهای امنیتی، نظامی و سیاسی رژیم اشغالگر قدس جنس حزبی یا روبنایی ندارد که با تغییر یک شخص یا جریان قابلیت حل و فصل داشته باشد. مثلث موساد، ارتش رژیم صهیونیستی و کابینه ائتلافی عملا منهدم شده و جابهجایی احزاب و گروهها، صرفا میتواند دامنه و تعداد قربانیان سیاسی توفان الاقصی و جنگ غزه را در تلآویو افزایش دهد. نتانیاهو تا قبل از طرح موضوع برکناریاش از قدرت توسط مخالفان و حتی برخی اعضای حزب لیکود، صراحتا مدعی شده بود عدم پیشبینی عملیات توفان الاقصی معلول خطای بزرگ نهادهای امنیتی و نظامی در تلآویو است. همچنین برخی همراهان نتانیاهو مدعی هستند شکافهای بهوجود آمده در ارتش بر سر اصلاحات قضایی نخستوزیر رژیم صهیونیستی، عامل اصلی عدم تمرکز آنها بر تحرکات حماس در نوار غزه و در نتیجه، غافلگیری جبرانناپذیر آنها در عملیات توفان الاقصی شده است.
درخواست رسمی لاپید درباره استعفای نتانیاهو، نقطه آشکارساز بازی بزرگ «مقصرسازی» در تلآویو است. این بازی را نتانیاهو در روزهای ابتدایی نبرد غزه آغاز کرد و اکنون، با توجه به ناکامیهای میدانی و فرامتنی صهیونیستها در میدان شاهد تشدید آن هستیم. یکی از خطوط قرمز مقامات آمریکایی در جنگ غزه، جلوگیری از شکلگیری بازی مقصرسازی در اراضی اشغالی است اما اکنون شاهد شکست واشنگتن در هدایت و مدیریت این روند هستیم. قطعا در صورتی که نتانیاهو خود را در یکقدمی سقوط ببیند و زمزمههای برکناری وی تبدیل به یک تصمیم جمعی در تلآویو شود، موضوعات و مصادیق جنجالیتری را در تقابل با دستگاههای امنیتی و نظامی رژیم صهیونیستی طرح خواهد کرد. در این صورت، بازی مقصرسازی در اراضی اشغالی لایههای پیچیدهتری پیدا خواهد کرد. این منازعه تمامعیار داخلی در تلآویو دیگر نمیتواند با واسطهگری آمریکا و اتحادیه اروپایی مهار شود. شعلههای آتشی که ۷ اکتبر در آشیانه صهیونیستها افروخته شده، اساسا قابل اطفا نبوده و فرسایشی شدن جنگ غزه، به مثابه بنزینی روی آن عمل خواهد کرد. روزهای سیاهتر صهیونیستها در پیش است.