اقتباس در سینما یکی از گونههای خاص و مورد اقبال در نگارش فیلمنامه است. تولید اثری سینمایی بر اساس داستان یک کتاب از شیوههایی است که سالها مورد توجه فیلمسازان قرار گرفته است؛ شیوهای که فیلمساز مخاطب را از جهان کلمات به جهان تصویر دعوت میکند و با ایجاد فرصتی برای دیدن آنچه مخاطب پیشتر در قالب کلمات کتاب تصورش را میکرده، فضایی دیگر را برای او به تصویر میکشد.
آثار اقتباسی این فرصت را پدید میآورد تا مخاطبان با صورت تصویری و جهان بیرونی آنچه پیش تر مطالعه کردهاند، روبهرو شوند. اگرچه در این دست آثار تصور مخاطب متوقف میشود و بیننده با جهان تصویری فیلمساز و برداشت او از داستان مواجه است اما با این حال آثار اقتباسی طرفداران خاص خود را دارد.
به تصویر درآمدن شخصیتها و مکانها و رویدادهای یک کتاب میتواند همانقدر برای مخاطب تاثیرگذار باشد که کلمات و قوه تصور شخصی تاثیر دارد. از طرفی آثار اقتباسی در سینما این فرصت را برای آن دسته از افرادی که زمان کافی برای مطالعه کتاب ندارند ایجاد میکند تا با جهان فیلم به جهان ادبیات پیوند بخورند.
سینمای ایران نیز در سالهای گذشته شاهد تولید آثار اقتباسی گوناگون بوده است که خوش درخشیدهاند، آثاری که از روی نسخههای مکتوب پرفروش شده و به یک شاهکار هنری در حوزه تصویر بدل شدهاند. حتی گاهی با تولید فیلم از روی یک کتاب، شاهد فروش بالای آن کتاب پس از اکران فیلم هستیم. این نشان از آن دارد که تولید آثار اقتباسی از یک جهت به رونق سینما کمک میکند و از سوی دیگر سبب فروش کتاب مورد اقتباس قرارگرفته میشود. به نوعی با تولید فیلم، اثر مکتوب نیز بیش از پیش مورد اقبال عمومی قرار میگیرد.
نگاهی به آثار اقتباسی تولیدی در سینمای ایران، نشان از فیلمهای پرمخاطبی دارد؛ فیلمهایی که فیلمنامههای آن از دل یک کتاب سر بر آوردهاند؛ کتابهایی که گاه پیش از تولید نسخه سینمایی، تنها مخاطبان اهل کتاب از آن باخبر بودند و پس از تولید فیلم، مخاطبان بیشتری پیدا کردند یا گاه عکس آن کتابهای پرفروشی بودهاند که نیاز عمومی جامعه و اقبال در به تصویر درآوردن رخدادهای آن، فیلمسازان بسیاری را ترغیب به تولید فیلم با اقتباس از آن آثار کرده است.
فیلم «گاو» تولید سال 1348 از نخستین فیلمهای جریان موج نو در سینمای ایران به کارگردانی داریوش مهرجویی و برگرفته از داستان گاو از کتاب «عزاداران بَیَل» نوشته غلامحسین ساعدی است. پای «گاو» به جشنوارههای بسیاری باز شد؛ از کن و ونیز تا برلین و لندن و لسآنجلس.
مسعود کیمیایی نیز بارها در کارنامه هنری خود سراغ ادبیات رفته و اقتباسهای خوبی را رقم زده است. «داش آکل» ساخته سال 1350 اقتباسی از کتاب داش آکل از مجموعه «سه قطره خون» صادق هدایت است. این اثر جزو فیلمهای مطرح دهه 50 محسوب میشود و توانست مخاطبان بسیاری را جذب کند.
«ناخدا خورشید» ساخته سال 1365 از ناصر تقوایی هم برداشتی آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همینگوی است. این فیلم اگرچه در زمان اکران از نظر فروش شکست خورد اما در جشنوارههای خارجی حضور یافت و توانست جزو آثار برتر اقتباسی سینمای ایران قرار گیرد.
«شبهای روشن» به کارگردانی فرزاد موتمن نیز اقتباسی از کتاب «شبهای روشن» داستایوفسکی است. آنچه در این فیلم اقتباسی شاهد هستیم نگاه خاص ایرانیزهنشده به این کتاب است که آن را از سایر آثار اقتباسی مجزا میکند.
کمتر ایرانیای است که با «قصههای مجید» آشنا نباشد و حداقل یک بار اسم آن به گوشش نخورده باشد. قصههای مجید عنوان کتابی از هوشنگ مرادیکرمانی است که سال 1369 به صورت مجموعه تلویزیونی به کارگردانی کیومرث پوراحمد تولید شد؛ فیلمنامهای که با کتاب هماهنگ است و پس از انتشار آن نسخه چاپی آن نیز با اقبال زیادی روبهرو شد.
«زخم کاری» نام مجموعه نمایش خانگی به کارگردانی محمدحسین مهدویان نیز اقتباسی از رمان «بیست زخم کاری» از محمود حسینیآزاد است که خود این رمان هم برداشتی آزاد از نمایشنامه مشهور «مکبث» از ویلیام شکسپیر است. از ویژگیهای این مجموعه بومیسازی آن مطابق جامعه ایرانی است.
در ژانر دفاع مقدس هم شاهد تولید آثار اقتباسی خوبی بودهایم. از جمله آثار اقتباسی سینمای جنگ ایران میتوان به فیلم سینمایی «اتوبوس شب» ساخته کیومرث پوراحمد اشاره کرد. سال 1385 پوراحمد این فیلم را از داستان «شهر جنگی» نوشته حبیب احمدزاده اقتباس کرد.
نرگس آبیار هم که پیش از ورود به عرصه فیلمسازی چند کتاب منتشر کرده بود، فیلمی با نام «شیار 143» بر اساس یکی از کتابهای خود به نام «اختر و روزهای تلواسه» را ساخت که بسیار مورد توجه مخاطبان قرار گرفت به طوری که با این فیلم نرگس آبیار به صورت جدی و حرفهای به عرصه فیلمسازی قدم گذاشت.
همچنین «پرستار شب» ساخته محمدعلی نجفی اقتباسی از داستان «آب» نوشته منیرو روانیپور و «در مسلخ عشق» ساخته کمال تبریزی اقتباسی از کتاب «حماسههای هویزه» نوشته نصرالله محمودزاده است.
کتاب «آن بیست و سه نفر»؛ کتابی که به چاپ هفتادودوم خود رسیده است نیز یکی از کتبی است که مورد اقتباس سینمایی قرار گرفته است. فیلم سینمایی «آن بیستوسه نفر» توانست مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند تا شاهد اثری اقتباسی از کتابی پرفروش باشند.
نام «غریب» را علاقهمندان به دنیای سینما و اقتباس از کتابهای حوزه دفاع مقدس بسیار شنیدهاند؛ اثر سینمای فاخری که با اقتباسی از کتاب «محمد؛ مسیح کردستان» توسط حسین لطیفی روی پرده نقرهای سینما نقش بست. فیلم غریب برشی از دوران فرماندهی شهید محمد بروجردی را در منطقه غرب به تصویر میکشد و حامد عنقا فیلمنامه آن را با استفاده از کتاب «محمد؛ مسیح کردستان» اثر نصرالله محمودزاده نوشته است؛ فیلمی که برگ برگ کتاب و واژه به واژه کلمات را در دل تصویر جان بخشید و مخاطبان را با زندگی تصویری محمد بروجردی آشنا کرد. پس از اکران این فیلم سینمایی، نسخه مکتوب آن هم بسیار مورد توجه قرار گرفت.
«سوران» مجموعه تلویزیونی اقتباسی از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است. این کتاب سرگذشت جوانی به نام سعید سردشتی را روایت میکند که بیش از 6 سال در زندانهای کومله و دموکرات شکنجه شد. او تنها کسی بود که از زندان مخوف کریسکان نجات یافت و بقیه همبندیهای او اعدام شدند. این مجموعه تلویزیونی بسیار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت و با طراحی صحنه و دکور و بازی قابل توجه بازیگران با لهجه کردی، تصویر قابلقبولی را تقدیم نگاه بینندگان رسانه ملی کرد.
اما نکته قابل تامل این است که تاکنون بیش از 17 هزار کتاب در حوزه دفاع مقدس منتشر شده است که منبع خوبی برای تولید فیلمهای سینمایی هستند اما تاکنون شاهد تولید آثار کم اقتباسی در این حوزه بودهایم؛ حوزهای که با گذر زمان توجه به آن از اهمیت دوچندانی برخوردار میشود و نیازمند پرداخت بیشتر به آن با استفاده از داستانهای اصیل و واقعی است.