جمعه پیش خوانندگان روزنامه واشنگتنپست با انشای جو بایدن 81 ساله از دلاور درباره ادامه رویارویی با پوتین و حماس به انضمام یک نقاشی کودکانه مواجه شدند.
در این اعلامیه مطبوعاتی که حتی یک بچه دبستانی هم با خواندن آن به زبان انگلیسی یا ترجمهاش به هر زبانی و سپس نگاهی اجمالی در احوالات پیرمرد آلزایمری کاخ سفید، متوجه میشود کلمه به کلمه برای بایدن هجی شده یا حتی توسط کسی، به نام او نوشته شده است، رئیسجمهور ایالاتمتحده به همه ثابت میکند چرا رهبری واشنگتن فاقد قوه عاقله است.
چنین اعلامیههای سیاسیای که در نشریات انگلیسیزبان تحت عنوان OP-ED منتشر میشود، معمولا به تعیین مواضع رسمی یک حکومت، حزب یا سازمان میپردازد. این اعلامیه طولانی که مملو از اصطلاحات رسمی و حکومتی و لفاظیهای توخالی است، زمین و زمان را به هم میدوزد تا فقط به 2 نکته اشاره کند؛ ۲شعار کلیشهای که هر آمریکایی حتی بدون نیاز به خواندن مقاله بایدن میتواند از پیش حدس بزند که او چه گفته است: «ادامه جنگ نیابتی علیه روسیه در اوکراین و ادامه حمایت از رژیم صهیونیستی برای نسل کشی فلسطینیها».
در نقاشی ضمیمه آن نیز یک کبوتر سفید دیده میشود که از میان انبوهی از موشکهای پلاستیکی تهدیدگر به رنگهای سرخ و آبی و سفید و سبز و سیاه که مثلا قرار است ترکیب رنگ پرچمهای روسیه و فلسطین را تداعی کند، در حال پرواز است. مشکل اینجاست که از یک طرف کبوتر، هیچوقت در طول تاریخ نماد رسمی یا عرفی آمریکا، اسرائیل یا ناتو نبوده و از طرف دیگر رنگهای مزبور، ترکیب رنگهای پرچم دهها کشور دیگر جهان از جمله متحدان آمریکا مثل فرانسه، انگلیس، ایتالیا، هلند، بلژیک، عربستان، اردن و امارات را تداعی میکند.
در حالی که عریضه منتشره به نام بایدن اصرار دارد که دستنشاندگان و نوکران آمریکا متحدانش هستند، روسیه به شخص ولادیمیر پوتین خلاصه میشود و فلسطین هم فقط حماس است. این نقاشی نمادین اما ناشیانه، غرض اصلی پیرمرد آلزایمری را نقض و چنین تداعی میکند که پرنده صلح مسخره کاخ سفید با خود ملتهای روسیه و فلسطین و دهها ملت دیگر سر جنگ دارد.
مقطع زمانی نوشته شدن و انتشار این مقاله هم جالب توجه است و بر بار کمدی اعلامیه تبلیغاتی رئیسجمهور ایالات متحده میافزاید. این اعلامیه 18 نوامبر یعنی 2 روز بعد از دیدار بسیار مهم بایدن با شی جین پینگ، رئیسجمهور خلق چین در سانفرانسیسکو در واشنگتنپست منتشر شده است؛ دیداری که بایدن بلافاصله بعد از آن چهره یک سیاستمدار خرفت را از خود به نمایش گذاشت و بعد از کلی تبادل تعارفات با میهمان چینی و آرزوی بهبود روابط 2 کشور، در نخستین نطق مطبوعاتی خود پس از آن، شی را یک دیکتاتور توصیف کرد. آش به قدری شور بود که آنتونی بلینکن، وزیر خارجه او پایین تریبون با حرکتی معنادار به نشانه افسوس از این همه حماقت نهادینه در وجود رئیسش، جلوی دوربینها سر تکان داد و لبخندی تلخ زد.
احتمالا بایدن وقتی آن شب سوار بر جت اختصاصی «فورس وان» ریاستجمهوری، فاصله ساحل غربی تا ساحل شرقی ایالات متحده را به سمت واشنگتن طی میکرده، غرق در اوهام، با خود فکر میکرده عجب هنری در توهین به رقیب به خرج داده و تصمیم گرفته یک مقاله هم برای هر چه تیره و تارتر کردن روابط کشورش با بقیه جهان بنویسد که دستیارانش بلافاصله به رویای او جامه عمل پوشاندهاند.
البته در اینجا با یک بیانیه پوچ سروکار داریم، چون خواننده هیچ نکته یا پیام جدیدی در آن نمیبیند؛ انگار نه انگار این متن منسوب به یک عضو قدیمی حزب دموکرات است که با عنوان رئیسجمهور لیبرال وارد کاخ سفید شده است.
این همان جملاتی است که سالهای سال است از زبان نومحافظهکاران واشنگتن میشنویم، از جمله از جرج بوش پسر و تیم خبیثش، آن زمان که میخواستند جنگ در عراق و اففانستان را توجیه کنند.
در اعلامیه بایدن، حماس به طور مکرر «شیطان خالص» توصیف شده است ولی تصویری که این روزها مردم آمریکا و مخاطبان جهانی واشنگتنپست از واقعیات جنگ غزه میبینند، باعث میشود آنها قضاوتی کاملا متفاوت از میدان جنگ داشته باشند. بایدن یا هر کس دیگری که از طرف رئیس قوه مجریه آمریکا آن را نوشته، حتی لازم ندیده به این موضوع توجه کند که خبر افشاگرانه رسانههای عبری مبنی بر اینکه صدها اسرائیلی شرکتکننده در فستیوال موسیقی رعیم در روز حمله حماس به آن سوی دیوار غزه توسط هلیکوپترهای صهیونیستها هدف قرار گرفتهاند، چطور مثل بمب در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
ضمنا از فریاد همبستگی میلیونها نفر در خیابانهای آمریکا و کشورهای اروپایی و در شبکههای اجتماعی با مظلومیت کودکان فلسطینی به خاک و خون کشیده مشخص است از نظر مردم، شیطان کیست؛ اسرائیل و البته خود دولت بایدن.
سراسر این متن به همین شکل از زبانی قراردادی و غیرواقعی استفاده میکند که به وضوح نشان میدهد طبقه حاکم آمریکا در دنیای دیگری سیر میکنند. از آنجا که چنین چیزی در واقعیت امکان ندارد، مخاطب واشنگتنپست چنین نتیجه میگیرد که رئیسجمهور آمریکا، عزم کرده چیزی جز دروغ نگوید و ننویسد. او مردم را دعوت میکند با فراموش کردن همه تصاویری که از جنایات اسرائیلیها در غزه در بیش از 40 روز گذشته دیدهاند، به خاطر آمریکا روی حماس به عنوان شر تمرکز کنند!
او به همان سبک اورولی، شر را خیر، نفرت را عشق و دروغ را حقیقت میخواند.
چنین اعلامیههای دولتیای باعث میشود آمریکاییها، حاکمانشان را عریانتر از هر زمان دیگری ببینند.
مطمئنا مردم آمریکا حتی طرفداران منصفتر اسرائیل هم با خواندن چنین متنی از اینکه شعورشان توسط رئیسجمهور به هیچ انگاشته شده، شوکه شدهاند، چون سوای روایت احمقانهای که بایدن از خیر و شر دارد، به شکل عریانی مخاطب را به مثابه یک رایدهنده میبیند و ابلهانه او را دعوت میکند پس از پذیرش دروغهایش، به عنوان یک آمریکایی در انتخابات 2024 به حزب دموکرات رای دهد، بدون آنکه روایت او در حمایت کورکورانه از اسرائیل، تفاوت خاصی با رقبای جمهوریخواهش داشته باشد.
درست مثل همان گافی که در نقاشی منضم شده به این اعلامیه نمایان میشود، متن منسوب به بایدن هم پرسشهای زیادی درباره موضعگیری یکطرفهاش به نفع صهیونیستها پدید میآورد:
- بایدن در کمال بیشرمی نوشته دلش از دیدن پیکر کودکان سلاخی شده غزه شکسته است. پس در این صورت چرا حتی برای یک روز جلوی این کشتار بیرحمانه را نگرفته و دقیقا به همان رژیمی که این بچهها را سلاخی کرد، سلاحهایی برای بمبارانهای بعدی رسانده است؟
- بایدن خواهان راهحل 2 کشوری شده است؛ پس چرا اجازه میدهد آمریکا و شرکایش فقط به یکی از آن 2 دولت کمک کنند تا دیگری را از بین ببرد؟
- اگر او به رهبران اسرائیل توصیه کرده از خشونت بیش از حد خودداری کنند، پس چرا سخنان محبتآمیز خود را با استفاده از اهرمهای عظیم آمریکا برای توقف جریان تسلیحات، پول، اطلاعات و پوشش دیپلماتیک برای کمک به نسلکشی غزه به کار نگرفته است؟
- اگر بایدن نگران گسترش یهودستیزی است، چرا به صهیونیستهای راست افراطی که علنا خواهان پاکسازی قومی فلسطینیان میشوند، اجازه میدهد خود را یهودی معرفی کنند؟
بایدن دلنگران دموکراسی نتانیاهو و زلنسکی؟
اعلامیه بایدن بعد از خاورمیانه سراغ اوراسیا میرود. در این بخش هم شاهد لحن نخنمای نومحافظهکاران جنگطلب واشنگتن هستیم؛ همان توهینها و عقدهگشاییهای شخصی که نشاندهنده کینهای است که کهنهسیاستمداران یانکی از دوران جنگ سرد از رقبای شرقی به دل گرفتهاند. رئیسجمهور آمریکا در حالی که همه متفقالقولند دنیا در آستانه جنگ سوم جهانی قرار گرفته و رسالت سیاستمداران، دست کم جلوگیری از افزایش تنش میان قدرتهاست، مثل یک بیمار سادیسمی عقدهگشایی میکند. او 2 روز بعد از توهین لفظی به رئیسجمهور چین، به شکل مکتوب پوتین را حامی تروریسم میخواند. در این اعلامیه به جای آنکه رئیسجمهور آمریکا از منظری عقلایی سعی در تحلیل شرایط وخیم اوکراین، آلت دست خود در جنگ نیابتی روسیه داشته باشد، ناگهان جایگاه خود را به یک پیرمرد یاوهگوی اهل دلاور تقلیل میدهد و پوتین را همان حماس میخواند. مثل دیگر متنهای تبلیغات دولتی آمریکا که به سبک فیلمهای هالیوودی اصلا دشمن خود را فاقد ویژگیهای انسانی دانسته و هیچگاه به انگیزه دشمن خود از جنگ اشاره نمیکنند، اینجا هم بایدن سفیهانه هیچ توضیحی نمیدهد که اگر او معتقد است پوتین دستش با حماس در یک کاسه است، دلیل آن چیست؟
او حتی لازم نمیبیند در حد رسانههای زنجیرهای غربی، به دروغ توجیه کند مثلا پوتین از گشوده شدن جنگ در فلسطین برای برداشتن فشار غرب در میدان اوکراین استقبال میکند. در عوض به کودکانهترین شکل ممکن، روسیه و حماس را به 2 چیز متهم میکند:
-آنها میخواهند «دموکراسی همسایه»شان را از روی نقشه محو کنند.
- آنها میخواهند ما را در یک نظم جدید و پست بینالمللی فرو ببرند که در آن قویها از ضعیفان و قدرتمندان سوءاستفاده میکنند!
مساله اینجاست که مدتهاست در خود آمریکا هم این باور عمومی که رژیم صهیونیستی و اوکراین، دموکراتیک هستند، از بین رفته است. اگر به فرض هم 8 دهه پاکسازی قومی فلسطینیان توسط اسرائیلیها و ائتلاف 8 ساله رژیم کییف با نازیها و فاشیستها را هم نادیده بگیریم، ماههاست اخبار واصله از 2 دولت نتانیاهو و زلنسکی، حکایت از سرکوب مخالفان و حذف احزاب رقیب توسط آنها دارد.
آنها هر دو در ائتلاف با احزاب راست افراطی به قدرت رسیدهاند و پس از آن شروع به تخریب حداقل ساختارهای دموکراتیک داخل حکومت کردهاند و بعد با ایجاد یک حکومت نظامی، با همسایگان خود جنگهایی خونین راه انداختهاند.
در مجموع، تنها چیزی که واقعا میتوانیم از اعلامیه بایدن دریابیم، این است که بایدن نه چیزی میفهمد و نه اگر هنوز عقلش به طور کامل زایل نشده باشد، خود بنا دارد چیزی بفهمد. او حتی به اندازه سلفش، ترامپ که به زبان نفهمی مشهور است نیز به مطالعه تاریخ و درس گرفتن از آن علاقه ندارد.
اگر آنطور که بایدن نوشته، جهان حتی یک شانس جزئی برای دیدن «امید بیشتر، آزادی بیشتر، خشم کمتر، نارضایتی کمتر و جنگ کمتر» داشته باشد، در این صورت ابتدا باید کمتر از او بشنویم و بخوانیم.