در حالی که فرآیند بررسی صلاحیت داوطلبان ورود به خانه ملت توسط هیأتهای نظارت در جریان است، اصلاحطلبان تحریم انتخابات را زمزمه میکنند
گروه سیاسی: نخستین گام برای برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، با انجام ثبتنام از داوطلبان کلید خورد و پس از پایان پیشثبتنام و ثبتنام قطعی، مشخص شد 25 هزار نفر برای حضور در خانه ملت نامنویسی کردهاند.
در مرحله پیشثبتنام از داوطلبان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، رکورد جدیدی در اعلام آمادگی نامزدها به ثبت رسید. در مرحله پیشثبتنام، بیش از ۴۸ هزار نفر برای راهیابی به خانه ملت نامنویسی کردند که به لحاظ آماری، بیش از 3 برابر ثبتنام دوره پیشین مجلس است. از این تعداد ۲۴ هزار و ۹۸۲ نفر در بازه زمانی مشخصشده از سوی وزارت کشور، ثبتنام خود را قطعی کردند. بر اساس قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، بررسی اولیه صلاحیتها در هیأتهای اجرایی استانی با انجام استعلامها به اتمام رسید.
در مرحله اولیه بررسی صلاحیت داوطلبان، از میان ۲۴ هزار و ۹۸۲ نامزد ورود به بهارستان، ۱۴ درصد عدم تایید و ۱۴ درصد عدم احراز شدند که البته این عدم احراز و عدم تایید به معنای ردصلاحیت نیست و باید منتظر ماند و دید صلاحیت داوطلبان دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای در شورای نگهبان احراز خواهد شد یا خیر.
با توجه به آمار قابل توجه و بیسابقه نامنویسی متقاضیان ورود به خانه ملت، به نظر میرسد شاهد رقابت کاندیداها در حوزههای انتخابیه خواهیم بود.
در چنین شرایطی اصلاحطلبان که وضعیت بحرانی در افکار عمومی دارند، همچنان به دنبال اجرای پروژه همیشگی خود هستند. پروژهای که پیش از این نیز با شکست مواجه شده بود و بعید به نظر میرسد این بار نیز نتیجه دلخواه جریان سیاسی اصلاحطلبان را رقم بزند.
هرچه به سمت اسفندماه، موعد برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش میرویم، بیبرنامگی و بنبست سیاسی اصلاحطلبان نیز برای رقابتهای انتخاباتی عیانتر میشود.
در حالی که فرآیند برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی در مرحله بررسی احراز صلاحیت داوطلبان از سوی مراجع مربوط در جریان است، به نظر میرسد اصلاحطلبان هنوز تصمیمی برای چگونگی حضور در رقابتها اتخاذ نکردهاند. این را میتوان در اظهارنظرها و مواضع چهرهها و رسانههای اصلاحطلب به وضوح مشاهده کرد.
برخی طیفهای اصلاحطلبان در حالی از تحریم انتخابات صحبت میکند و خواستار عدم مشارکت در انتخابات اسفندماه است که طیف دیگر آنها اندک امیدی نسبت به موفقیت و جلبنظر مردم دارد.
در همین رابطه محمد عطریانفر از چهرههای شاخص اصلاحطلب و عضو حزب کارگزاران سازندگی درباره انتخابات پیش رو گفته است: «وضعیت انتخابات پیشرو خیلی در دستگاه داوری گروههای سیاسی اصلاحطلب شرایط ویژهای تلقی میشود که وجاهت ندارد و مورد نقد است. در مجموع مجلس با اقدام شتابزده خود در قالب قانون پیشثبتنام فرصت حضور کاندیداها و نامزدهای حزبی را از اصلاحطلبان گرفت». این اظهارنظر عطریانفر در واقع تلاش برای توجیه شکست قابل پیشبینی اصلاحطلبان در انتخابات است؛ رویهای که به یکی از ترفندهای رایج اصلاحطلبان تبدیل شده است.
محمدرضا تاجیک از تئوریسینهای اصلاحطلبان اما پا را فراتر گذاشته و با تقسیم انتخابات به انتخابات حکومتی و مردمی، خواستار تحریم انتخابات پیش رو شده است.
با این حال به نظر میرسد اصلاحطلبان برای نحوه کنشگری در انتخابات مجلس شورای اسلامی، 2 دسته شدهاند. دسته اول طیفهایی هستند که به رغم ناامیدی از جلب رای و نظر مردم، قصد حضور در انتخابات را دارند و دسته دوم، عدهای که از تحریم انتخابات صحبت میکنند و به طور تلویحی نسخه حمایت از اغتشاشات خیابانی را میپیچند.
در همین رابطه محمد قوچانی، عضو شورای مرکزی کارگزاران در گفتوگو با یک رسانه اصلاحطلب با اشاره به این دودستگی در جبهه اصلاحطلبان گفته است: «جریان اصلاحطلب دچار نوعی انفعال و بیعملی شده که باعث بهوجود آمدن بنبست جدیدی میشود. بنبست در بنبست شکل میگیرد؛ شرایط به گونهای است که جریان اصلاحطلب نمیتواند برانداز باشد؛ نه ممکن میداند و نه مفید و از طرفی اعتراضات (اغتشاشات) خیابانی، حتی اگر مدنی بدانیمشان هم به نتیجه مطلوب خود نرسیده است. خانهنشینی، نداشتن هیچ عملکردی در اوج اعتراض و تصور اینکه با رای ندادن و فعالیت سیاسی نداشتن نوعی قهر را انجام دادهایم نمیتواند درست باشد. این احتمال وجود دارد که هر اعتراض خیابانیای به خشونت منجر شود بویژه که نظریهپردازانی مانند شیرین عبادی وجود دارند که از عبارتهایی مانند دفاع مشروع استفاده میکنند و این بهرغم اشتیاقی که به صلحجویی دارند خودش تشویق به خشونت است».
قوچانی در حالی مدعی است اصلاحطلبان نه میتوانند و نه مفید میدانند اقدام به براندازی کنند که در جریان اغتشاشات پاییز سال قبل، شاهد دمیدن برخی چهرهها و رسانههای اصلاحطلب در آتش آشوبهای ضدامنیتی بودیم. آشوبهای زن، زندگی، آزادی از جایی شروع شد که خبرنگاران اصلاحطلب، ضمن دروغسازی در ارتباط با نحوه فوت مهسا امینی، خانواده و همشهریان او را تحریک به ایجاد اغتشاش و ناامنی کردند.
اظهارات محمد خاتمی مبنی بر لزوم انجام اصلاحات در قانون اساسی کشور و نامه میرحسین موسوی مبنی بر تسریع در تشکیل مجلس موسسان تغییر قانون اساسی و البته حمایت علنی از جریان تروریست زن، زندگی، آزادی نیز گواه این مدعاست. جدای از این موارد، تجربه نشان داده اصلاحطلبان هر زمانی که از پیروزی ناامید شده و خود را بازنده میدان دموکراسی دیدهاند، دست به آشوب علیه رای ملت زدهاند.