تسلیت رئیس رسانه ملی و معاون سیما در پی درگذشت پروانه معصومی
پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی و محسن برمهانی معاون سیما درگذشت بانوی هنرمند پیشکسوت، پروانه معصومی را تسلیت گفتند. در پیام رئیس رسانه ملی آمده است: فقدان تاسفبار سرکار خانم پروانه معصومی، هنرمند الگو و پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون مایه تألم و اندوه اینجانب و همکارانم در رسانه ملی و جامعه هنری کشور شد.
رجای واثق دارم روحیه مردمی و سیره انقلابی آن بانوی توانمند، استوار و خوشنام، در کنار نقشآفرینیهای هنرمندانهاش در آثار ماندگار سینما و تلویزیون ایران که این شبها با پخش سریال همیشه دیدنی «یوسف پیامبر» نمودی دوباره دارد، مسیر او تا ابدیت را با «گلهای داوودی» آذین خواهد بست و با امید به کرامت «امام علی»، نورانی و سرشار از شوق و امید خواهد ساخت.
همچنین در بخشی از پیام معاون سیما آمده است: همزمان با ایام شهادت صدیقه طاهره حضرت زهرا سلاماللهعلیها جامعه هنری و خانواده بزرگ سیما، داغدار درگذشت بازیگری مردمی، خوشنام و خوشاخلاق است. هنرمندی توانا و بصیر که روح و جانش با نسیم روحبخش انقلاب به پرواز درآمد و نقشآفرینیهای درخشان و پایبندیاش به اصول و ارزشها از یاد و خاطرهها فراموش نخواهد شد. پروانه معصومی، پیشکسوت تراز عرصه هنر، با بیش از ۵ دهه فعالیت در آثار تلویزیونی و سینمایی، بارها در قامت مادری مهربان و دلسوز، قابهایی خاطرهانگیز و ماندگار را برای مردم به یادگار گذاشت.
***
انتقاد عجیب یک مدیر سابق تلویزیون از ساختار صوت و تصویر فراگیر
در شرایطی که ساترا با مدیریت قاعدهمند رسانههای تصویرفراگیر توانسته است به جنجال و اختلاف طولانیمدت بخشهای مختلف فرهنگی در مدیریت این بخش پایان دهد و مسیر حرکت رسانههای صوت و تصویر فراگیر را اصلاح کند، مسعود معینیپور، مدیر سابق شبکه ۴ سیما در برنامه چاوش در اظهاراتی تند و منتقدانه موضع عجیبی اتخاذ کرد.
معینیپور در این برنامه مدعی شد: با پدیدهای به نام سازمان تنظیمگر به نام ساترا مواجهیم که قرار است قوانین و مقررات را تنظیم کند. معیوب و ناکارآمد است چون ایجاد زمینه نافرمانی مدنی رسانههای غیررسمی را علیه یک سازمان تنظیمگر حاکمیتی ایجاد کرده است. یعنی ساترا در کار خودش ناکارآمد است. مدیر سابق شبکه ۴ سیما ادامه داد: ساترا دچار بحران جدی است. ساترا در اختیار رسانه رسمی جمهوری اسلامی است. یعنی در جایی که رسانه ملی در رقابت با سایر رسانههای غیررسمی رقیب است. آیا میتواند جایی که دارای منافع در حوزه تولید محتوا و پیام در گونههای مختلف برای افکار عمومی و مخاطب است بر کس دیگری نظارت کند؟ لذا به یک نهاد بالادستی نیاز دارد. معینیپور درباره الگوی مطلوب در حوزه تنظیمگری صوت و تصویر فراگیر هم با نشان دادن مسیر بازگشت به عقب و شرایط پر از اختلاف گذشته پیشنهاد داد: پیشنهاد من شورای عالی نظارت بر صدا و سیماست که به شورای عالی نظارت بر رسانههای کشور تبدیل شود. مرزهای تنظیمگری نمیتواند محدود به رسانه رسمی باشد چون میتوانیم اعتماد مخاطب به رسانه رسمی را از طریق رسانههای غیررسمی بالا ببریم.
***
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی:
دیپلماسی فرهنگی ما بشدت فعال است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به توان بالای فرهنگی کشور از فراهم شدن زیست بوم فرهنگی کشور برای حضور موثر در عرصههای بینالمللی اظهار داشت: وضعیت ما در زمان حاضر خیلی خوب است. در واقع، دیپلماسی فرهنگی و هنری ما در زمان حاضر بشدت فعال است. محمدمهدی اسماعیلی با بیان اینکه هفتههای فرهنگی متعدد و خواهرخواندگیهای مختلفی با کشورهای دیگر برگزار میشود، افزود: البته، این اقتضا، تناسبی با قدرت فرهنگی ما ندارد. تمام تلاش ما این است که متناسب با این قدرت بالا، زیرساختها و زیستبوم آن را فراهم کنیم.
***
میرکیانی:
برخورد غیرتخصصی با «یلدا» باعث ایجاد ذهنیت منفی مردم میشود
محمد میرکیانی، نویسنده پیشکسوت و سردبیر برنامه بهیادماندنی «قصه ظهر جمعه» در رادیو ایران در گفتوگو با فارس با اشاره به بحثها و جدلهای اخیر درباره «یلدا» و «چهارشنبهسوری» و مطالبی که از سوی شورای فرهنگ عمومی در این باب مطرح میشود، گفت: طوری نباید برخورد کنیم که گویا جمهوری اسلامی با مفاهیمی مثل شب یلدا مشکل و مساله دارد. ضرورتی ندارد تا این اندازه با فرهنگ عمومی ور برویم و ذهنها را بیجهت تحریک کنیم. نویسنده کتاب «حکایتهای کمال» که یک سریال تلویزیونی به همین نام بر اساس قصههای کتاب او از تلویزیون پخش شده است، ادامه داد: یلدا و چهارشنبهسوری، خردهفرهنگهایی با خود منتقل میکنند که از عناصر پایدارسازی فرهنگی ما است. خوب است وقتی میخواهیم درباره شرح و توضیحی برای یک مناسبت مثل شب یلدا بسازیم و اعلام کنیم، از کارشناسان این حوزه بپرسیم و بعد دست به اقدامی بزنیم که دائم برای آن توضیح بدهیم. نویسنده مجموعه کتابهای «قصه ما مَثَل شد» اظهار داشت: شورای فرهنگ عمومی ما باید بنشیند به موضوعاتی مثل تلفات بالای رانندگی و ازدیاد نسل سیگاری فکر کند. توجه کنید که ما چقدر در سوانح رانندگی کشته میدهیم که به خودرو و جاده، ربطی ندارد و به رانندگان ما ربط مستقیم دارد. ببینید چقدر سن استعمال دخانیات و مشخصا سیگار و قلیان پایین آمده و چه باید کرد که زمینه ابتلا به بیماریهای گوناگون به واسطه کشیدن سیگار و قلیان از بین برود. اینها مسائل اساسیتری هستند.