شعر یکی از کهنترین و بومیترین هنرهای ایران است؛ هنری که سالهاست در کنار سایر هنرها در قالب جشنوارههایی همچون جشنواره شعر فجر مورد توجه قرار میگیرد. اگرچه عمر این جشنواره به نسبت سایر جشنوارههای عمده فرهنگی - هنری کمتر است اما توانسته در 17 دوره پیشین خود دستاوردهای قابل توجهی داشته باشد و امسال با هجدهمین دوره خود بار دیگر علاقهمندان شعر و ادب فارسی را گرد هم خواهد آورد.
اگرچه سابقه جشنواره موسیقی فجر به سالهای نخستین انقلاب اسلامی (1364) بازمیگردد اما بذر جشنواره شعر فجر سال 1385 کاشته شد و امسال هجدهمین دوره آن برگزار میشود.
شعر همواره جایگاه ویژهای در سیاستهای فرهنگی کشور داشته و برخلاف سینما و موسیقی که هر یک صاحب صنعت هستند، هنری خاص است. توجه به شعر و علاقهمندی به آن را در آثار و کلام بزرگان کشور همچون رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای و دیوان اشعار امام خمینی(ره) که شامل برگزیده اشعار ایشان در قالبهای گوناگون کلاسیک است، شاهد هستیم که خود نشان از جایگاه این هنر و اصالت آن در میان مهمترین شخصیتهای کشور دارد. حتی میتوان معیارهای شعر مطلوب را از دیدگاه آنان مورد توجه قرار داد؛ معیارهایی که سبب ایجاد مکتب شعر انقلاب شده است.
با نگاهی به ادوار جشنواره شعر فجر میتوانیم مسیر طیشده پله پله و رو به رشد آن را شاهد باشیم. نخستین دوره جشنواره شعر فجر سال 1385 به شکل غیررقابتی و تنها با تجلیل و بزرگداشت شاعران پیشکسوت شعر انقلاب برگزار شد. رقابتی شدن این جشنواره از دوره سوم کلید خورد و به نفرات برگزیده جوایزی اهدا شد. بعد از گذشت 8 دوره، عنوان جشنواره بینالمللی فجر به خود گرفت و شاعرانی از سراسر جهان اشعار خود را به جشنواره ارسال کردند. در همین دوره بود که با بینالمللی شدن جشنواره، عمده رویکردهای آن مورد تاکید مسؤولان برگزاری مراسم قرار گرفت. اهدافی که در هشتمین دوره این جشنواره مطرح شد تا تمام شاعران، فرای مناسبات و رویکردهای سیاسی در جشنواره شرکت کنند، موارد زیر بود: اول اینکه دیدگاه شاعران را نسبت به جشنواره تغییر دهد و این موضوع را که شاعران فکر میکنند جشنواره انحصارگرایانه است عوض کند و بگوید جشنواره متعلق به عدهای خاص و با موضوعی خاص نیست. این جشنواره جشنوارهای ملی است، همچنین چندصدایی بودن جشنواره رقم بخورد که تا پیش از هشتمین دوره جشنواره شعر فجر مورد توجه نبوده؛ شاید در فکر دبیران پیشین جشنواره هم بوده اما زمان مناسب آن فراهم نبوده است اما از دوره هشتم به بعد تلاش شد صداهای گوناگون شاعران از هر جریان و شکل و رنگی نشان داده شود، زیرا اگر جشنواره ملی است، همه شاعران ملی که به ارزشها و موازین اخلاقی کشور پایبند هستند حق دارند در آن حضور داشته باشند. هدف سوم هم نوعی وفاق و ارتباط میان شاعران است که تا آن دوره احساس میشد میان شاعران گسست ایجاد شده است. در واقع از دوره هشتم بود که جشنواره شعر فجر مهمترین هدف خود را به منصه ظهور گذاشت؛
وفاق شاعران.
طبق آییننامه مصوب سال 94، هدف جشنوره فجر جریانسازی ادبی و بالندگی گونههای شعر امروز و ایجاد انگیزه و رقابت بین شاعران و در نتیجه تقویت و اعتلای شعر در کشور بیان شده است. این جشنواره به داوری آثار شاعران میپردازد و در خلال آن نشستهای شعری در داخل و خارج کشور برگزار میکند. این جشنواره در هجدهمین دوره خود که امسال برگزار میشود، آثاری را که برای نخستینبار در سال ۱۴۰۱ به زبان فارسی و با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در داخل کشور منتشر شده باشد، در ۳ گروه ادبی مجموعه شعر بزرگسال (شعر کلاسیک، شعر نو و شعر محاوره)، شعر کودک و نوجوان و درباره شعر (پژوهشهای حوزه شعر) ارزیابی میکند.
آثار ارسالی به این جشنواره باید تألیفی و به زبان فارسی باشد و مجموعه شعر به صورت مستقل منتشر شده باشد؛ مجموعههای مشترک و آثاری که در سالهای قبل با عنوان دیگر یا توسط ناشر دیگر به چاپ رسیده یا به صورت گزیده آثار قبلی باشد، داوری نمیشود.
* دبیران شعر فجر در یک بیت
نخستین دوره جشنواره شعر فجر به دبیری علیرضا قزوه برگزار شد. او که از اواسط دهه 60 تنها منتقد سیاستهای وزارت ارشاد در قبال شاعران بود، بر برگزاری این جشنواره بسیار پافشاری داشت. انتخاب او به عنوان شاعری که اشعارش از مقبولیت عام و خاص برخوردار بود و از طرفی مدافع حقوق شاعران بود، انتخاب مناسبی به نظر میرسید. محمود اکرامیفر، دبیر دومین دوره انتخاب شد. او از شهرت ادبی به مراتب کمتری نسبت به دبیر دوره اول برخوردار بود اما توانست این دوره را به سرانجام برساند. با گذشت ۲ دوره از جشنواره و آشکار شدن برخی ضعفهای آن، در دوره سوم وقت آن رسیده بود سکان برگزاری دست فرد صاحب تجربه بیفتد. علی معلم، انتخاب بجای آن دوره از جشنواره بود. اما دوره چهارم جشنواره با رویدادهای برخاسته از انتخابات سال 88 و شرایط ملتهب کشور مقارن شد. سیدعلی موسوی گرمارودی به دبیری آن دوره جشنواره انتخاب شد و علیرغم آنکه انتظار میرفت بتواند تحولی ایجاد کند، آن دوره هم بدون تحول چشمگیری به پایان رسید. در آن دوره برای نخستینبار، برخی شاعران انقلاب و شعر آیینی، با رویکرد کیفی جشنواره به مخالفت برخاستند. گرمارودی در این باره گفته بود: «این حق آزادی افراد است که شرکت نمیکنند؛ هرکس آزاد است هر تصمیمی که میخواهد برای زندگیاش بگیرد. در ضمن این جشنواره هنوز نوپاست، اجازه دهید بلوغ پیدا کند، به ثمر برسد و شما عروسیاش را ببینید». پرویز بیگی حبیبآبادی نخستین دبیری بود که تصدی ۲ دوره از جشنواره را بر عهده میگرفت. او که دبیر دورههای پنجم و ششم بود، توانست ارتباط موثری با شاعران داشته باشد. دوره هفتم با اتفاقات خاصی همراه بود. انتخاب رضا حمیدی که کمتر نامی از او در حوزه شعر بود، تعجب همگان را به همراه داشت. از طرفی یک عنوان تازه به جشنواره اضافه شد؛ رئیس شورای علمی که محمدعلی بهمنی عهدهدار آن شد. اضافه شدن بخش انتخاب شاعر مردمی که معادل بخشی مشابه در جشنواره فیلم فجر بود، انتقادات زیادی را در پی داشت؛ به هر حال با وجود این انتقادات، علیرضا قزوه و حمیدرضا برقعی به عنوان «شاعران مردمی 10 سال اخیر» در آن دوره انتخاب و معرفی شدند. سیدعبدالجبار کاکایی، اسماعیل امینی، محمدکاظم کاظمی، جواد محقق، بهمن ساکی، مهدی قزلی، مصطفی راضیجلالی، قربان ولیئی و رضا اسماعیلی دبیران دوره هشتم تا هفدهم این جشنواره بودند؛ افراد نامآشنایی که هر کدام تلاش داشتند در هر دوره قدمی در راستای اعتلای فرهنگ شعر و ادب پارسی بردارند. اگرچه انتقاداتی در این مسیر پس از برگزاری هر دوره مطرح شد اما با نگاهی به مسیر طی شده شاهد رشد شعر در میان ادبدوستان و عموم مردم جامعه بودهایم.