اظهارات اخیر گروسی علیه برنامه هستهای ایران و اثبات مجدد قضاوت ناعادلانه آژانس بینالمللی انرژی اتمی
علیرضا حجتی: مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی هستهای اصرار فراوانی به شتاب بخشیدن به بیحیثیت کردن این نهاد بینالمللی دارد. رافائل ماریانو گروسی گویا دیگر خود را ملزم به تحفظات کاری و حرفهای در اصل رعایت بیطرفی خود و مجموعهاش نمیبیند.
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در ادامه رویکرد غیرسازنده خود علیه تهران، از دنیا خواست توجهاتش را از جنگ غزه به سوی برنامه هستهای ایران منتقل کند. گروسی در اظهارنظر دیگری که مغایر و بیربط با اصول کاری اوست با بیفایده خواندن برجام، خواهان یک توافق با چارچوب جدید با ایران شد؛ چیزی که گروسی آن را «برجام 2» خواند. رافائل گروسی پنجشنبه در مصاحبه با نشریه «فایننشال تایمز» مدعی شد به دلیل معطوف شدن تمام توجهات جهانیان به جنگ رژیم صهیونیستی علیه نوار غزه و حماس، دنیا نباید خطرات تمایلات اتمی ایران را دستکم بگیرد. دیپلمات آرژانتینی از سران قدرتهای جهانی خواست گفتوگوها با ایران را از سر بگیرند و به خطراتی که انباشت اورانیوم غنیشده ایران دارد بیشتر توجه کنند. مدیرکل آژانس اتمی اظهار داشت: «باید به نحوی سیستم گفتوگو با ایران را بازآفرینی کرد. البته قطعا ممکن است توجهات به چیز دیگری [جنگ غزه] باشد ولی این، مساله [ایران] را حل نمیکند. حتی ممکن است آن را به دلیل بیتفاوتی، وخیمتر کند».
گروسی مدعی شد شاید گفتوگوها با ایران به یک چارچوب جدید نیاز داشته باشد تا اینکه بخواهند همان توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) را احیا کنند. به نوشته فایننشالتایمز، وی در این باره گفت: «تلاش برای قرار دادن یک توافق هستهای در چارچوب برجام، فایدهای ندارد. میتوانید دوباره به آن برجام بگویید ولی باید برجام شماره ۲ یا چیز دیگری باشد، زیرا نیاز به تطبیق [با شرایط جدید] دارد». مدیرکل آژانس اتمی در این مصاحبه با ادعای اینکه وضعیت پیرامون برنامه هستهای ایران «بسیار نامشخص» است، خواستار آمدن کشورها پای میز مذاکره و تعامل دوباره با تهران شد. گروسی همچنین گفت که موانع دیگر بر سر راه گفتوگوهای هستهای با ایران، شامل عوامل انحراف توجه در داخل کشورهای مختلف از جمله شرایط سیاسی است که باعث میشود برخی از آنها نتوانند به صورت کامل با تهران تعامل داشته باشند. او در پایان گفت: «ما از کسی نمیخواهیم به ایران فشار بیاورد، بلکه میخواهیم تهران با ما تعامل کند. برای موفقیت این منظور، به حداقل اجماع بینالمللی بر سر اینکه ایران باید واقعا با ما همکاری کند نیاز است». مواضع مدیرکل در شرایطی است که از زمان تکیه زدن گروسی به صندلی آژانس، این نهاد بینالمللی و حساس که وظیفه منع اشاعه سلاحهای کشتار جمعی را بر عهده دارد با سرعت زیادی به سمت سیاسیکاری و دخیل شدن در روندهای خارج از محدوده مرتبط با آژانس حرکت کرده است. گروسی به تنهایی آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به ابزاری در دست اهداف برخی کشورهای غربی تبدیل کرده است و آقای مدیرکل ابایی ندارد چنین گزارهای را به طور علنی افشا کرده و بر آن صحه بگذارد. گروسی با نگرانی به جای توجه جهان به جنایات جنگی بیسابقه و رفتارهای شنیع رژیم صهیونیستی، خواستار توجه به اورانیومهای ایران میشود، درست در هنگامی که مقامات ارشد اسرائیلی غزه را تهدید به استفاده از بهکارگیری سلاح هستهای کردند و به صراحت بیان کردند باید غزه را با بمب اتم هدف قرار داد. آیا کسی از رافائل گروسی صدایی در محکومیت این تهدید معتبر اتمی شنید؟ پاسخ منفی است؛ همانطور که پیش از توفان الاقصی که نتانیاهو نخستوزیر این رژیم، ایران را تهدید هستهای کرد. در مدت زمانی اندک، موجودیتی که عضو انپیتی (پیمان منع سلاحهای کشتار جمعی) نیست و حداقل چندده یا چندصد کلاهک اتمی در اختیار دارد 2 تهدید معتبر هستهای انجام داده است و مدیر کل آژانس فقط به تماشای این تهدیدات نشسته است. وی درباره اسرائیلی که هر بار رسانههای بینالمللی درباره آن - در مقایسه با توجه زیاد آژانس به ایران - سوال کردهاند، از پاسخ شفاف طفره رفته است و گفته به او ربطی ندارد چه کسی عضو انپیتی است و چه کسی نیست.
گروسی البته قبل از اینها ثابت کرده بود در کدام سو ایستاده است؛ وقتی در بحبوحه مذاکرات وین میان ایران و 1+4 در اقدامی بحثبرانگیز و خارج از هرگونه چارچوب حرفهای و عرف سیاسی، به سرزمینهای اشغالی سفر کرد تا دستورالعمل مقامات اسرائیلی را درباره برنامه هستهای ایران اخذ کند. البته مواضع روز پنجشنبه گروسی هم بیارتباط با درخواست رئیس سازمان انرژی هستهای ایران نیست که از ناظر هستهای سازمان ملل خواسته بود تمرکز خود را بر زرادخانه هستهای اعلامنشده اسرائیل معطوف کند. با این وصف، این گونه رفتارهای خارج از عرف دیپلماتیک از سوی مدیرکل آژانس، قبل از هر مسالهای اعتبار این نهاد بینالمللی را زیر سوال میبرد، کما اینکه در ماجرای پیمان اوکاس (قرارداد میان آمریکا، انگلستان و استرالیا مبنی بر فروش زیردریاییهای هستهای به کانبرا با هدف تهدید چین) و نقض فاحش NPT، این اتفاق افتاد. اتفاق قابل انتظار درباره رفتارهای گروسی این است که تهران نسبت به همکاریهای خود که با حسننیت ایران فراتر از تکالیف و وظایف خود است تجدیدنظر خواهد کرد؛ وقتی داوری در طرف مقابل ایستاده و از قضا در طرف اشتباه هم ایستاده است. آژانس گروسی در حال از دست دادن تمام صلاحیتهای خود است؛ درست شبیه وضعیت بقیه نهادهای نظم کنونی و در حال کهنه شدن پساجنگ سرد.