محمدحسین مهدویزادگان: نسلکشی سیستماتیک و مستمر رژیم اشغالگر و کودککش صهیونیست در غزه و خانیونس ادامه دارد. با توجه به شکست سنگین و همزمان صهیونیستها در جنگ میدانی و شناختی، دستکاری عوامل فرامتنی نبرد به یکی از اصلیترین راهبردهای آنها برای تقلیل بار شکست امنیتی - نظامی و روانی در جنگ غزه تبدیل شده است. یکی از مصادیق آشکار این راهبرد، حضور مقامات رژیم صهیونیستی در محافل و مجامع بینالمللی به عنوان سیاستمدار و ایدهپرداز است. به عبارت بهتر، صهیونیستها در راستای تطهیر چهره منفور خود در میان جهانیان، قصد دارند حضور خود در قالب یک عضو عادی جامعه بینالمللی را با کمک شبکه حامی-پیرو خود رسمیت بخشند. قبلا نیز سیاستمدارانی مانند ایهود اولمرت (در زمان جنگ 33 روزه سال 2006 میلادی) و آریل شارون، قصاب صبرا و شتیلا تلاش کردند از این روش برای عادیسازی جنایات بیحد و حصر خود استفاده کنند، هر چند آنها نیز راه به جایی نبردند. در این میان صهیونیستها به توان ۲ گروه اتکا و استناد کردهاند؛ یکی دولتهای غربی که از آغاز جنگ غزه تلاش کردند نسلکشی تمامعیار این رژیم را تحت عنوان دفاع مشروع یا اقدام برای امنیت توجیه و تفسیر کنند. حتی اولاف شولتس، صدراعظم آلمان در یک موضعگیری وقیح، مدعی شد اسرائیل در بمباران غزه ـ که تاکنون به شهادت 16 هزار فلسطینی انجامیده است ـ قواعد بینالمللی و حقوق بشری را به صورت کامل رعایت کرده است(!)
شبکه رسانهای ـ سیاسی حامی صهیونیسم در غرب، از طریق واژهسازیهای جعلی و جایابی این واژهها در عرصه حقوق بینالملل، تلاش میکند راهی برای نجات اسرائیل از بحران کنونی بیابد. بسط دامنه منازعات داخلی، منطقهای و بینالمللی علیه رژیم اشغالگر قدس، تلاش وابستگان این رژیم را در این راستا تشدید کرده است. گروه دوم، کشورها و بازیگران منطقهای هستند که به جای حمایت از فلسطینیان، از حضور سران رژیم اشغالگر قدس در کشورهایشان استقبال کرده و پروژه عادیسازی جنایات صهیونیستها در غزه را تکمیل میکنند. یکی از این کشورها، امارات است. خاندان بنزاید نهتنها از ابتدای جنگ غزه کمترین اقدامی در راستای حمایت از کودکان و زنان فلسطینی بیدفاع انجام ندادهاند، بلکه به جای کریدورهای بشردوستانه، کریدور تطهیر نسلکشی در غزه را برای تلآویو باز کردهاند! دعوت از اسحاق هرتزوگ، رئیس تروریست رژیم اشغالگر قدس به اجلاس آب و هوا در امارات، گرم گرفتن بنزاید با وی و مصافحه امیر قطر با رئیس رژیم اشغالگر، اشمئزاز مردم ۲ کشور را برانگیخت.
حمایتهای نظامی، امنیتی، منطقهای و سیاسی ابوظبی از تلآویو نیز به اندازهای مشمئزکننده است که حتی اعتراض برخی سران عرب منفعل در جنگ غزه را نیز خطاب به بنزاید برانگیخته است.
اما سوال اصلی این است: آیا پروژه عادیسازی و تطهیر نسلکشی صهیونیستها در غزه واقعا به سرانجام خواهد رسید؟
پاسخ این سوال قطعی منفی است. موج ضدصهیونیستی شکل گرفته در جهان امروز، نهتنها معطوف به جنایات این رژیم در غزه، بلکه ناظر بر ماهیت غاصب و کودککش این رژیم ترسیم شده است. زمانی که موجودیت یک رژیم از سوی افکار عمومی دنیا به چالش کشیده میشود، تاکتیکهای تبلیغاتی ـ سیاسی برای تطهیر یا وارونهنمایی جنایات آن راه به جایی نخواهد برد. البته در اینجا قاعده دیگری نیز وجود دارد که نمیتوان از آن غافل شد؛ اینکه حامیان و مهرههای رژیم اشغالگر قدس نیز به واسطه همراهی با تاکتیک تطهیر جنایات این رژیم، در تمام آنها دخیل و شریک بوده و خواهند بود. بنابراین دولتهای منطقهای و فرامنطقهای که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در صدد دادن تنفس مصنوعی به رژیم در حال زوال اسرائیل هستند، قطعا هزینههای هنگفت و سختی را بابت بازی در زمین تلآویو دریافت خواهند کرد.
تلآویو در این معادله تبدیل به متغیری مستقل شده که متغیرهای وابسته به خود را نیز به ورطه سقوط و زوال خواهد افکند. در این میان، اهمیتی ندارد که آن بازیگر در کسوت حامی یا پیرو صهیونیسم سینه خود را در دفاع از نتانیاهو، گالانت، گانتس و دیگر مقامات این رژیم سپر کرده باشد!