مهدی بختیاری: «آلون بن داوید» خبرنگار و تحلیگر نظامی اسرائیلی در یادداشتش در روزنامه معاریو، وضعیت نیروهای ارتش رژیم صهیونیستی در فرماندهی جنوب را چیزی شبیه «گیوعات خلفون» (یک فیلم سینمایی طنز درباره وضعیت بد نیروهای احتیاط ارتش اسرائیل بعد از جنگ یوم کیپور) توصیف کرده و نوشته سربازهای مرد زیادی را با لباس زیر و بسیاری از سربازان زن را با لباس غیرنظامی دیده است که بر سر خدمت حاضر هستند و هشدار داده که شیوع بینظمی ذاتی اسرائیلیها در ارتش خطرناک است.
او البته رجزهایی هم درباره نحوه عملکرد ارتش اسرائیل در پیش از آتشبس و برنامه احتمالی آن در روزهای آینده خوانده و هشدارهایی هم درباره اسرای اسرائیلی که هنوز در بند حماس هستند داده است.
1ـ آتشبس میان حماس و رژیم صهیونیستی یک هفته طول کشید و پس از آن، مجددا درگیریها از روز جمعه از سر گرفته شد و اگرچه صهیونیستها سعی کردند حماس را آغازکننده مجدد جنگ معرفی کنند اما شواهد و قرائن نشان میدهد این صهیونیستها بودند که تمدید آتشبس را نپذیرفتند.
بن داوید در بخشی از یادداشتش هم مدعی شده «حماس از ادامه این نبرد نگران است». پس طبیعتاً کسی که نگران باشد، دست به حمله مجدد نخواهد زد.
اما چرا اسرائیل آتشبس را بهرغم پیشنهادات حماس برای ادامه تبادل اسرا با هدف پایان دادن به جنگ، ادامه نداد؟
بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، بزرگترین مقصر شکست در عملیات توفان الاقصی است؛ هم در آغاز این جنگ یعنی 7 اکتبر ضربات سختی خورد و هم در ادامه جنگ نتوانست هیچکدام از اهدافی را که بارها خود و دیگر مقامات دولتش اعلام کرده بودند محقق سازد.
مهمترین هدفی که از همان 7 اکتبر بارها اعلام شد، عملیات گسترده زمینی ارتش اسرائیل برای نابودی کامل حماس و تعیین یک رژیم امنیتی جدید برای غزه و البته آزادی اسرا آن هم بدون مذاکره بود اما هیچکدام از این اهداف محقق نشد.
ساختار رزم حماس (بهرغم بمبارانهای گسترده و وحشیانه هوایی اسرائیل که منجر به شهادت بیش از 15 هزار زن و کودک و انسان بیگناه شد) تقریباً دستنخورده باقی مانده است. رهبران اصلی حماس همچنان حاضر هستند و گروههای مقاومت فلسطینی نیز در نبرد زمینی آسیبهای زیادی به ارتش اسرائیل وارد کردهاند.
از طرف دیگر، حمله گسترده زمینی به غزه که از ابتدا هم با تردیدهای فراوان از سوی مقامات اسرائیلی مواجه بود، به حمله محدود و کُند در شمال نوار غزه تغییر کرد و اگرچه آنها توانستند بخشهایی از شمال این منطقه را اشغال و ارتباط آن با مناطق جنوبی را قطع کنند (هرچند این ارتباط در زیر زمین و از طریق تونلها برقرار بود و یکی از ابتکارات حماس هم تبادل برخی اسرا در همان منطقه بود) اما دستاورد نظامی ملموسی برای صهیونیستها محقق نشد.
نیروهای ارتش اسرائیل شبیه توریستها به ساختمانهایی نظیر پارلمان غزه، اداره پلیس حماس و ... سر زدند و عکس یادگاری گرفتند اما هیچ کدام اینها را نمیتوان دستاوردی محسوب کرد که نتانیاهو بتواند به واسطه آن قدری از فشار داخلی را کم کند.
اشغال بیمارستان شفا هم که چند روز قبل آن، بهشدت از سوی صهیونیستها به عنوان مقر فرماندهی حماس تبلیغ میشد، نهتنها نتوانست صدای مخالفان را کم کند، بلکه ارتش اسرائیل و سخنگوی آن را به مضحکهای در سطح جهانی تبدیل کرد. مصاحبه ایهود باراک (از رهبران مخالف نتانیاهو) با شبکه سیانان هم ضربه دیگری بود زمانی که گفت تونلهایی که زیر بیمارستان شفا قرار دارد و اینقدر روی آن تبلیغ شده، چند دهه قبل -وقتی غزه در اشغال اسرائیل بود - توسط خود صهیونیستها ساخته شده است. از همه اینها مهمتر، مساله اسرای اسرائیلی در دست حماس است که همچنان بیشترین فشار را به دولت نتانیاهو وارد میکند.
نتانیاهو احتمالا باید راضی باشد که جنگ همین جا تمام شود (البته به شرط اینکه بتواند لااقل اسرا را آزاد کند) اما خودش بهتر از هر کس دیگر میداند که با توقف جنگ باید شاهد تکهپاره شدن ائتلافش هم باشد. برای مثال ایتمار بنگویر یکی از وزرای کابینه و رهبر حزب «قدرت یهود» (یکی از احزاب تندرو مؤتلف با لیکود) تهدید کرده است در صورت توقف جنگ از این ائتلاف کنارهگیری خواهد کرد و این امر میتواند عمر دولت مستعجل نتانیاهو را حتی کوتاهتر هم کند.
2ـ برنامه تبادل اسرا هم البته اتفاقات زیادی داشت که حواشی آن شاید کمتر از ۴۸ روز جنگ قبل از آن نباشد.
فیلمهای منتشر شده از واکنشهای اسرای اسرائیلی پس از آزادی و اظهارنظرهای آنها آنقدر گل به خودی محسوب میشد که رژیم صهیونیستی بهشدت مصاحبه و انتشار اخبار از این افراد را محدود کرد و حالا که طعم آزادی اسرا زیر زبان ساکنان سرزمینهای اشغالی رفته، طبیعتاً فشار به دولت اسرائیل برای آزادی بقیه اسرا بیشتر هم خواهد شد.
این فشار بر دولت، ادامه جنگ (جنگی که بعید است برای نتانیاهو دستاورد خاصی داشته باشد) را برای آنها سختتر هم خواهد کرد.
نیروهای مقاومت در طول آتشبس به یک بازیابی کامل از توان خود دست یافتند و هنوز 170 اسیر اسرائیلی را هم در اختیار دارند؛ اسرایی که نتانیاهو و دولتش هیچ سرنخی از محل نگهداری آنها ندارند و میدانند برای آزادی بیشتر آنها، نهتنها باید با حماس مذاکره کنند، بلکه باید امتیازات زیادی هم بدهند (یادمان باشد هنوز کار به تبادل اسرای نظامی نرسیده است).
در یک کلام، نتانیاهو مجبور است با همانهایی وارد مذاکره شود که وعده نابودیشان را میداد، در حالی که شاید حتی عمر دولتش برای ادامه همین مذاکرات هم قد ندهد!