printlogo


کد خبر: 272746تاریخ: 1402/9/15 00:00
معرفی و بررسی کتاب «دلم تنگِ تنگ است»
حس مبهم رهایی از پیله‌ نوجوانی

مریم زندی: کتاب «دلم تنگ تنگ است» سروده خانم طیبه شامانی(طناز) با تصویرگری آقای امین سلمانی است که در انتشارات مهر زهرا  با تیراژ 1000 نسخه و قیمت8000 تومان به چاپ رسیده است و نامزد بهترین کتاب  سیزدهمین جشنواره شعر فجر شد.

کتاب «دلم تنگ تنگ است» مجموعه شعر نوجوان است که شامل ۵ شعر در قالب نیمایی و ۱۰ شعر در قالب چهارپاره است. 
شاعر نگاه خود را به دنیای نوجوانان نزدیک می‌کند و از دلتنگی‌ها، بلوغ، حس تنهایی و لحظات عاطفی نوجوانان می‌گوید. شاعر دنیای نوجوان را در احساس، عاطفه و عشق خلاصه نمی‌کند و خدا و طبیعت را نیز در کلماتش جاری می‌کند. 
 در شعر «آرزوهای ساده» به سادگی  از طبیعت الهام می‌گیرد تا حسی انسانی را منتقل کند و در شعر «نهال کوچک دعا» زیبایی ایستادن درخت‌ها و پریدن پرنده‌ها و طبیعت را به عظمت پروردگار پیوند می‌زند.
شاعر از آرایه «تکرار» در تعدادی از شعرها بهره برده است، در شعر «تو» صفحه ۸ «حرف حرف، واژه واژه، خط به خط» یا در شعر «پروازی به اندازه قفس» صفحه ۲۶ «راه راه، خط خطی» و در شعر «نهال کوچک دعا» صفحه ۳۰،  ۴ بار  «تو را» پشت سر هم آمده است و همچنین در شعر «یک حس شاعرانه» صفحه ۲۰، «آزاد آزاد، تک تک».
تکرار کلمات، جهت مهم بودن و در اولویت بودن آن حس و تصویر، ایجاد موسیقی و آهنگ در شعر و زیباتر کردن کلام است‌.
مراعات‌النظیر از جمله آرایه‌هایی است که شاعر در شعرهایش بسیار استفاده کرده، مثل شعر «پروانه شو» در صفحه ۲۴: ابر و باد و نسیم یا پروانه، پیله و رها.
 و در شعر «قطره قطره می‌چکد» صفحه ۲۲ کوه، رود، برگ، درخت و... که نوعی موسیقی معنایی و تناسب معنایی به وجود آورده است.
شاعر دغدغه‌های اجتماعی‌اش را در شعر «قصه بی‌پناهی» که برای کودک کار است نشان می‌دهد و در شعرهایی مثل «پروانه شو» و «یک حس شاعرانه»، پر از امید و انرژی و سرزندگی است.
زاویه دید شاعر، گاه یک حوض است که دلتنگ ماه می‌شود و با شیوه‌ای غیرمستقیم روابط انسانی را در محیط پیرامون منعکس می‌کند و گاه درباره خود «شعر» و لحظه‌های شاعرانه سخن می‌گوید.
شاعر برای ایجاد صمیمیت بیشتر با مخاطب، گاهی از کلمات روزمره و عامیانه در شعر استفاده کرده است. مثلا: گیر دادن، کله، هی، کز کردن و...
اگرچه مخاطب این کلمات را در گفت‌وگوی روزمره به کار می‌برد و شاید همزادپنداری بیشتری با شعر داشته باشد اما این کلمات فخامت زبانی و ارزش ادبی پایینی دارند و قدرت زبان شعری را کم می‌کنند.
برخی شعرها روایتی خطی و ساده دارد و از کشف و خلاقیت کمی برخوردار است و صرفا یک لحظه و حس، بدون خلق تصاویر ناب شاعرانه است، مثل شعر «فکر می‌کنم» یا شعر «رد بال».
 شاعر در ساده‌ترین شکل ممکن کلمات را کنار هم قرار داده و وجه شاعرانه و خلاقانه شعر کمرنگ‌تر شده است. در حالی که  شعرهای «حوض کاشی» و «قطره قطره می‌چکد» دارای غافلگیری و پایان‌بندی قوی هستند. 
استفاده از قافیه‌های درونی و موسیقی درونی به ریتم‌ و گوش‌نوازی شعر کمک شایانی می‌کند. شاعر در شعر «آرزوی ساده» صفحه ۳۲ «مهربان، آسمان و جان» را به عنوان قافیه درونی استفاده کرده است، در حالی که «ناب و آفتاب» و «من و روشن» قافیه‌های کناری هستند.
شاعر درک صحیح از حال و هوا و اقتضائات روحی نوجوانان را در شعر «حس مبهم» نشان می‌دهد درباره بلوغ و دوران نوجوانی صحبت می‌کند. در این شعر، شاعرانگی و تصویرسازی قوی است و دارای اندیشه و مفهوم مناسب برای نوجوان‌هاست.
 همچنین در شعر «تا لحظه آخر» صفحه ۱۸، با مخاطب به مدرسه می‌رود و پشت میزهای کلاس، عاشقانه‌ای را رقم می‌زند.
بسامد کلماتی مثل ابر، رود، پرواز، درخت و کلماتی برگرفته از طبیعت در مجموعه بالاست.
در شعر «خوش به حال من» صفحه ۳۶ که در قالب نیمایی سروده شده، مخاطب در انتهای شعر با سوالی روبه‌رو می‌شود: شعر عاشقانه بود یا نیایشی؟ همین تردید و علامت سوالی که در ذهن مخاطب به وجود می‌آید شعر را  زیباتر می‌کند.
شاعر در این شعر، با کمترین کلمات و استفاده از ایجاز، شعری دلنشین را برای مخاطب به نمایش می‌گذارد:
زیر گنبد کبود
از پرنده، از درخت
از ستاره، ماه، رود
از هرآنچه هست و بود
مهربان‌تری
خوش به حال من...
تصویرگر از رنگ قهوه‌ای برای تصویرگری این مجموعه استفاده کرده است و فضایی اندوهگین و کم‌نشاط به مخاطب ارائه کرده است، در حالی که شعرها حرف از نشاط و زندگی می‌زنند. بهتر بود از رنگ سبز یا آبی استفاده می‌شد. همچنین خلاقیت کمی در فرم و ساختار به کار رفته است. تصویرگری در شعر نوجوان باید مکمل شعر باشد و خود تصویر، فضای تازه و متفاوتی به نوجوانِ جست‌وجوگر ارائه دهد و همراه شعر، اندیشه‌ای عمیق را پیش روی مخاطب بگذارد.
در بخش‌هایی از متن، ممکن است شاعر سکوت کند و اینجاست که تصویرگر باید خلأ و سکوت را پر کند و تصویر به کمک‌ متن یا شعر بیاید.
در پایان شعر «حوض کاشی» را که عنوان مجموعه هم از این شعر گرفته شده با هم می‌خوانیم:
سلامی پر از عشق
پر از نقش کاشی
الهی همیشه
پر از نور باشی
 
نمی‌دانم الان
کجا، در چه حالی؟
چه سمتی؟ چه سویی؟
جنوبی؟ شمالی؟
 
برای تو امشب
دلم تنگ تنگ است
به چشمم، نگاهت
همیشه قشنگ است
 
بیا «ماه» خوبم
به عشقم نکن شک
خداحافظ! امضا:
منم «حوض کوچک»

Page Generated in 0/0051 sec