محمد رشوند: شاید خیلیها به واسطه فضای مجازی و وایرال شدن گیلکی خواندن «صادق بوقی»، تازه با این نوع آوازخوانی فولکوریک گیلکی آشنا شده باشند اما آنهایی که در گیلان با فوتبال رابطه نزدیکتری دارند، میدانند قبل از اینکه این پیرمرد حالا محبوب فضای مجازی این شعرها را بخواند، نمونه مشابهش را میشد روی سکوهای ورزشگاه انزلی شنید. اگرچه صادق تجدد معروف به صادق بوقی خودش میگوید سالهاست لیدر تیم فوتبال سپیدرود رشت است اما از آنجا که در چند دهه اخیر همواره ملوان در سطح یک فوتبال ایران حضور داشته، اکثرا این آهنگهای گیلکی را با محمدعلی حسنیباقی به یاد دارند؛ لیدر معروف ملوان که خودش میگوید از دهه 50 خورشیدی تا به حال یعنی 50 سال است، برای تیمش میخواند و لیدری میکند. محمدعلی که به «زیتون» در سکوهای ملوان معروف است، خیلی پیشتر و قدیمیتر از صادق، بسیاری از این اشعار گیلکی را روی سکوهای فوتبال میخواند تا جایی که در یک دهه گذشته بارها برنامههای معروف ورزشی تلویزیون سراغش رفتند و با او مصاحبه کردند. اما سوال این است: با اینکه محمدعلی حسنیباقی معروفتر و قدیمیتر از صادق بوقی است، چرا نتوانست همانند او در عرصه فضای مجازی وایرال شود؟ شاید یکی از دلایل اصلیاش این است که محمدعلی زیتون بیشتر روی سکوها و در بازیهای ملوان، اشعار گیلکی را میخواند و کمتر شاهد شعرخوانی یا رقص او در میادین شهر بودیم. محمدعلی زیتون در این 5 دهه همیشه لیدر باقی ماند و به عشق ملوان همه صدا و توانش را روی موفقیت تیم شهرش گذاشت. اگرچه صادق تجدد هم در حمایت از سپیدرود و دیگر تیمهای رشتی، فیلمهایی را در ورزشگاه دارد اما بدون تردید معروفیت و مشهوریت او به واسطه همین ترانهخوانی در خارج از ورزشگاه است. با این وجود قسمت آخر از ترانهخوانی او که مربوط به قطعه «هلهله کن» است، همان شعر معروفی است که محمد علی زیتون 5 دهه در ورزشگاه انزلی خوانده و قدیمیترها میدانند نسخه اصلی و اورجینال این ترانه فولکلوریک برای او است. با این وجود فضای مجازی و دیده شدن در این فضا بیشتر از آنکه وابسته به قدمت و اصالت باشد، به المانهای دیگر وابسته است. البته در این بین شاید محمدعلی حسنیباقی هم خودش کمی مقصر باشد، چرا که هرگاه دوربینهایی از تهران برای ضبط تشویقهای او روی سکوهای ورزشگاه انزلی رفتند، عوض آنکه با همان گویش و لهجه شیرین گیلکی بخواند، به زبان فارسی تیمش را تشویق کرد و برای همین، موفق نشد ذائقه متفاوتپسند مخاطب را به اندازه کافی جذب کند. البته باید یک واقعیت بزرگ دیگر را هم در نظر گرفت، ممکن است یک نفر به دلایل خاصی در این فضا معروف شود و به همان سرعت هم محو میشود. راننده اتوبوس رونالدو در تهران را خاطرتان است؟ همانی که به واسطه سوار کردن تیم فوتبال النصر و سلام دادن به رونالدو موفق شد صفحهاش در اینستاگرام را بالا بیاورد اما بعدش خیلی زود فراموش شد. این خاصیت اصلی این فضای بیرحم و گولزننده است.