اما دوره چهلویکم تئاتر فجر با اصلاح جزئی برخی از معایب موجود و البته به واسطه تعطیلی ۲ ساله سالنهای تئاتر به دلیل شیوع ویروس کرونا، به عنوان تنها بستر فعالیت با موجی از اقبال و استقبال علاقهمندان و اهالی تئاتر در سراسر کشور روبهرو شد که نشان از بارقههای امید برای بازگرداندن ظرفیت از دست رفتهای بود که سالهای سال حرف اول را در هنرهای نمایشی کشور میزد. بیتردید در میان انبوهی از نظرات مختلف و متعدد پیرامون چرایی وضعیت فعلی، سکانداران دبیری به دلیل تجربه حضور در متن و بطن این رویداد، کارشناسانهترین نظرات را میتوانند پیرامون اصلاح وضع موجود ارائه کنند.
در حالی که کمتر از یک ماه تا برپایی دوره چهلودوم زمان باقی مانده است و با توجه به انتصاب مهدی حامدسقاییان به عنوان چهره دانشگاهی و پژوهشگر، تصمیم گرفتیم با رحمت امینی، دبیر دوره سیام جشنواره تئاتر فجر که از لحاظ سوابق دانشگاهی و پژوهشی قرابت بسیاری با دبیر فعلی دارد، به گفتوگو بنشینیم.
* آقای امینی! لطفا درباره خاستگاه جشنواره تئاترفجر و تاثیر و نقش آن در بدنه تئاتر کشور بفرمایید.
راه افتادن جشنوارههای فجر در اوایل انقلاب در واقع نمایانگر این مهم بود که انقلاب اسلامی نه تنها به هنر بیاعتنا نیست، بلکه اولویتش نیز هست. بنیانگذار انقلاب اسلامی در آن شرایط هم درباره سینما و هم درباره سایر هنرها سخنرانی داشتند و رهنمودهایی بیان کردند. این اتفاق مهمی بود برای اینکه اگر گفته نمیشد، مسیر بسیار مبهم و سختی برابر هنر شکل میگرفت. این جشنوارهها و رویدادها به وجود آمدند تا ضمن پاسداشت انقلاب، هنر را پوشش دهند و به نظر من تا حد زیادی هم موفق شدند. در ادامه هم پیشرفت هنر باعث شد جشنوارههای دیگر هم به نقاط خوبی برسند و به این ترتیب جشنوارههای فجر، سایر رویدادهای هنری نیز فرصتی برای ظهور پیدا کردند.
* نکتهای که وجود دارد این است این جشنواره در دهههای60 و 70 به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای تئاتری کشور به شمار میرفت اما هرچه جلوتر آمدیم جایگاه واقعی این جشنواره متزلزل شد و بسیاری از اهالی تئاتر حاضر به حضور در این رویداد نیستند؛ نظر شما راجع به این موضوع چیست و چرا این اتفاق افتاده؟
البته بخشی از آن به نظر من به واسطه وجود یا حضور رقبای متعددی است که به عنوان جشنوارهها یا رویدادهای مختلف به وجود آمدند. مثلا فرض کنید زمانی بود که ما جشنواره تئاتر دانشجویی نداشتیم. پس از برپایی جشنواره دانشجویی، چهرههای برجستهای از جمله آقای علیرضا نادری، عبدالحی شماسی و فرهاد ناظرزادهکرمانی بروز پیدا کردند و طوری شد که جشنواره تئاتر دانشگاهی سکویی شد برای ورود به سایر جشنوارهها و جشنواره تئاتر فجر و در این شرایط شاید بعد اولیه ماجرا کمی به حاشیه برود.
البته این تمام دلایلش نیست. شاید بتوانم بگویم کجسلیقگیها و سوءمدیریتها چه در کلیت تئاتر یا مرکز نمایشی و چه در برگزاری جشنواره آن را به سمت و سویی برد که الان داریم میبینیم. البته یکسری تحولات اجتماعی و سیاسی هم رخ داد، همچنین سیاستهای متغیر و ناپایدار که مثلا باید آثار اول اجرای عمومی بشوند و بعد به جشنواره بیایند. یا در جشنواره یک سال داوری داشته باشیم و سال دیگر نداشته باشیم و عواملی مثل این هم موثر بود. به نظر من دلیلش عدم سیاستگذاری گام به گام و یکپارچه بود که به دلیل رسوخ سلیقههای متفاوت بود، به گونهای که هرکه آمد عمارتی نو ساخت، بنابراین اگر بخواهم خلاصه کنم باید بگویم تحولات اجتماعی، فرهنگی و هنری جامعه و فقدان تفکر و مدیریت گام به گام، ما را الان به این وضعیت رسانده است.
* خود شما ابتدای دهه 90 در حالی به عنوان دبیر جشنواره تئاتر فجر انتخاب شدید که در دانشگاه فعالیت پررنگی داشتید. نوع مواجهه دانشجویان با جشنواره تئاتر فجر بویژه الان در سال 1402 با سال 1390 تغییر کرده است. این مواجهه هنرجویان و دانشجویان با تئاتر را چطور میبینید؟
ببینید! ما در چند سال اخیر دچار یک سیاستزدگی عجیب و غریب شدهایم، یعنی خیلی چیزهایی که شاید ذاتا به تولید هنری ربطی ندارند، تولید هنری را تحت تاثیر قرار داده است. چیزهایی که باعث شده جامعه ما تحت تاثیر دوقطبیها و حتی چندقطبیها سیاستگذاری به اصطلاح درست و اساسی نداشته باشد. فکر کنید بعد از 4 دهه یک مدیریت باید آنقدر قدرتمند و دقیق و قوی باشد که از چندپارگی سیاستگذاری چه در تئاتر و سینما بری باشد، یا اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد آنقدر مدیران و آدمهای باتجربه و ریشسفید باشند که اشتباه آن مسؤول را جمع و جور کنند. آدمهایی که در برابر اتفاقات موضع درستی بگیرند، تعدادشان روزبهروز در حال کم شدن است. من خودم وقتی دبیر بودم، دقیقا یادم هست که یکی از آثار دچار مشکل شده بود. باور کنید بیش از 70 درصد انرژیم صرف این شد که برای همه توضیح دهم تا بالاخره به درستترین تصمیم رسیدیم و آن اجرا روی صحنه رفت. اگر یادتان باشد وقتی مسؤولیت دبیری جشنواره تئاتر دانشگاهی را به عهده گرفتم، یکسری آدمها آنقدر اذیت کردند که من تصمیم گرفتم نباشم. خب! نتیجه چه شد؟ کار به جایی رسید که اصلا جشنواره تعطیل شد. من آمده بودم تا حاشیهها را کم کنم ولی چند تا دوست با اسم و رسم که بعدا خودشان را کنار کشیدند، آن ضربه را به تئاتر دانشگاهی زدند.