محمدامین علیدوست: اگر چه عمر ظاهری حضرت زهرا(س) کوتاه بود اما ایشان پس از شهادت حیات تازهای را در قلب و ذهن شیعیان آغاز کردند؛ حیاتی که نقش جهتدهی و هدایتگری را در تاریخ تشیع ایفا کرده است. یکی از مهمترین ویژگیهای حضرت زهرا(س) که الهامبخش جامعه شیعیان بود، زهد و وارستگی ایشان است که تاثیر چشمگیری در تاریخ عرفان و معنویت شیعی ایفا کرده است.
شهید مطهری درباره زهد و وارستگی حضرت زهرا میگوید: «بهترین علامت رستگی و وارستگی از غیر خدا، وابستگی به حق و اینکه اساسا برای آنها هیچ چیز غیر از خدا مطرح نبوده است ... شما میبینید تاریخ برایش (حضرت زهرا(س)) ۵ صفحه بیشتر باقی نگذاشته اما همان ۵ صفحهای که زندگی دیگران دارد. همین قضیه یک تاریخچهای در زندگی آنها بود. شما در نظر بگیرید که آنها بشرند، نه اینکه بشر نیستند، اگر بشر نبودند که برایشان فضیلت نبود. وقتی بشر هستند احساسات بشری دارند، اگر نمیداشتند که برایشان فضیلت نبود ولی به این احساسات بستگی ندارند، یعنی یک احساسات عالی دارند که نمیگذارد آنها بسته باشند.
خوشبختانه جزئیات جهاز حضرت زهرا(س) مشخص است. قرار میشود عروسی حضرت علی(ع) با حضرت زهرا(س) را بگیرند اما چیزی ندارد جز زرهش، میرود آن را به ۴۰۰ درهم میفروشد. بعد با یک یا 2 نفر دیگر مامور میشوند بروند یک جهیزیه تهیه کنند که قلم به قلمش مشخص است. یک پیراهن برای عروس تهیه میشود. پیراهن را میپوشد. خدای تعالی وقتی که میخواهد یک ارزش واقعی انسانیت را ظاهر کند چنین میکند. آن روزی که آدم را میخواست بیافریند فرشتگان گفتند: «أتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء؟». خدا جواب داد: من میدانم در انسان چیزی را که شما نمیدانید. آنچه خدا میخواست این جور چیزها بود.
یک زن فقیر برهنهای به عنوان یک سائل میآید و خطاب به اهل بیت میگوید: من عریانم و لباس ندارم. در آن گرفتاری کسی نبود که اصلا متوجه شود این زن هم آمده، غیر از حضرت زهرا(س). ایشان پیراهن اولی خودش را میپوشد و لباس عروسی خود را به این زن انفاق و ایثار میکند. بعد که زنها میآیند، میگویند پیراهن عروسی کجا رفت؟ میگوید: زنی به اینجا آمد و کسی به او رسیدگی نکرد، من به او انفاق کردم. بشر این است، تا این مقدار آزادگی و رهایی! انما نطعمکم لوجهالله لانرید منکم جزاء ولا شکورا. یعنی یک «متشکرم» هم از کسی توقع نداریم، فقط خدا و خدا».
همین زهد و وارستگی و جنبه باطنی حضرت زهرا موجب شد شخصیت معنوی ایشان به عنوان دستگیر سالکان جلوه کند. مرحوم آیتالله العظمی محمدعلی شاهآبادی معروف به «فیلسوف فطرت» از اساتید بارز عرفان و معنویت بودند. در صفحه 47 کتاب «آسمانی» (زندگینامه حضرت آیتالله العظمی محمدعلی شاهآبادی) مرحوم آیتالله نصرالله شاهآبادی از قول این عالم ربانی چنین نقل میکند: «سالک الیالله در صورتی میتواند به جایی برسد که در ضمن سیر، اول مرتبه اتکا به خانم حضرت صدیقه(س) داشته باشد و این محبت خانم حضرت صدیقه(س) است که انسان را به راهی که باید برود هدایت میکند و اگر نباشد اصلا سیری وجود نخواهد داشت. ایشان از ائمه علیهمالسلام روایت میکردند که شما هر وقت محتاج میشوید دست به دامن ما میشوید و ما هر وقت گرفتار میشویم دست به دامن مادرمان میشویم. گرفتاری و احتیاج ائمه علیهمالسلام همان مقامات قرب الهی است که حد یقف ندارد و لذا ایشان میفرمود محال است سالک سیر و سلوک کند و به جایی برسد مگر از طریق خانم حضرت زهرا(س) و البته منظور از اینکه به جایی برسد، نه این امور که مثلا افکار را بخواند یا هر چیز میخواهد برای او مهیا باشد؛ نه! آنها اصلاً ارزش ندارد. آن چیزی که ارزش دارد مقام قرب پروردگار است و این مقام محقق نمیشود؛ مگر از طریق خانم حضرت زهرا(س)».