گروه فرهنگ و هنر: سومین فیلم سینمایی سازمان هنری - رسانهای اوج در جشنواره امسال با محوریت زندگی استاد پرویز دهداری با بازی سعید پورصمیمی آماده حضور در چهل و دومین جشنواره فیلم فجر میشود. فیلم به کارگردانی علی ثقفی و تهیهکنندگی عطا پناهی در حالی روزهای پایانی تصویربرداری را سپری میکند که پیشتر سازمان هنری - رسانهای اوج با 2 فیلم «مجنون» با محوریت شهید زینالدین و به کارگردانی مهدی شاهمحمدی و «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجهپاشا، نشان داده با دست پر همراه با آثاری متفاوت در ژانرهای مختلف در فجر 42 حضور دارد.
اما «پرویز خان» فیلمی پیرامون پرویز دهداری متفاوتترین مربی فوتبال ایران است؛ مربیای که از او به عنوان مربی اخلاق و معلم تکرار نشدنی فوتبال نامبرده میشود. زندهیاد دهداری سال ۱۳۱۲ در شهرستان مرودشت روستای گلدشت شیراز چشم به جهان گشود و پس از عزیمت خانواده به آبادان، فوتبالش را در این شهر فوتبالخیز آغاز کرد و از این خطه به بازی در تیم ملی و سرمربیگری آن نیز رسید. پرویز دهداری از مهاجمان بزرگ تیم شاهین و نخستین سرمربی تیم پرسپولیس بود؛ مربی و مدیری که اخلاقمداری آنقدر برایش بر نتیجهگرایی مقدم بود که پایبندی و تاکید به اصول اخلاقی، او را در بین اهالی ورزش به عنوان معلم اخلاق مشهور کرد. مردی که با گذشت 31 سال از درگذشتش همچنان محبوب و دوستداشتنی است.
دهداری تجلی انسانیت و اخلاق در ورزش بود و این روزها که اخلاق در فوتبال یک حلقه گمشده است، جای خالی این معلم اخلاق بیش از پیش احساس میشود؛ معلمی که تاثیرات اخلاقی او بر شاگردانش فقط در مستطیل سبز نبود و توانسته بود تحول خوبی در زندگی شخصیشان نیز ایجاد کند.
دهداری حتی برای پررنگ کردن اخلاق در فوتبال از خود و خانوادهاش نیز گذشت؛ او در برههای که مستاجر بود، حتی کلید خانهای را که بابت ۲ سال سرمربیگری بدون دستمزد در یکی از تیمها به او داده شد نپذیرفت و آن را به شاگرد تازهداماد خود داد. وی حتی در قبال پذیرفتن مسؤولیت هدایت تیم ملی، نهتنها ریالی از بابت این سمت به عنوان دستمزد دریافت نمیکرد، بلکه از جیب خود و امکانات محدودی که داشت برای فوتبال هزینه میکرد. از طرفی حضور سعید پورصمیمی در نقش مرحوم دهداری در فیلم «پرویز خان» نیز بسیار قابل تحسین است. هنرمند 80 سالهای که آخرین حضورش در فیلم فجر برای فیلم «دوزیست» در دوره سیوهشتم بود اما آنچه او را به عنوان یکی از ماندگارترین هنرمندان این سرزمین بدل کرده است، ایفای نقش «ملول» در اثر بهیادماندنی ناخداخورشید است که سیمرغ بلورین نقش مکمل را برای او در پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر به ارمغان آورد؛ سیمرغی که از آن به عنوان سیمرغ ابدی برای این هنرمند یاد میشود.
او که در نخستین حضور سینماییاش با «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی ۱۳۶۵) چشمها را خیره کرده بود، به دلیل موج فیلمهای اجتماعی در دهه 60 و تمرکز بر نابازیگران در سطح بینالمللی کمتر در محافل جهانی دیده شد. بازیگری دوستداشتنی که در دوران انتصاب فلهای القاب، همواره به عنوان استاد در سینمای ایران ماندگار شد.
«ناخدا خورشید» ناصر تقوایی۱۳۶۵، «تحفهها» ابراهیم وحیدزاده۱۳۶۶، «پردهآخر» واروژ کریم مسیحی۱۳۶۹، «دلشدگان» علی حاتمی۱۳۷۰، «آبادانیها» کیانوش عیاری۱۳۷۱، «چهره» سیروس الوند۱۳۷۵، «سرزمین خورشید» احمدرضا درویش۱۳۷۵، «ایران سرای من است» پرویز کیمیاوی۱۳۷۷، «نسل سوخته» رسول ملاقلیپور۱۳۷۸، «عروس آتش»۱۳۷۸، «یه حبه قند» رضا میرکریمی۱۳۹۰ و... تنها گوشهای از شاهکارهای این هنرمند پیشکسوت سینمای ایران است. هنرمندی که همواره در سینما بدون ادا، ادعا و رفتارهای جلوهگرانه مرسوم و تمایل به دیده شدن جز برای هنرش قدم برنداشت تا جایی که حتی تصاویر حضورش روی فرش قرمز کن نیز حسرت و ستایش را معنا بخشید.
سادگی و صمیمیت پورصمیمی از دل فیلمنامهها و نمایشنامهها بیرون نیامده است که با پایان ضبط فیلم یا پایین آمدن پرده نمایش، تمام شود. او بازمانده همان نسل بیادعایی است که دیگر چندان اثری از آثارشان باقی نمانده است. پورصمیمی در تمام این سالها ثابت کرده نه اهل نمایش دادن است و نه مصاحبه و جنجال و شور و غوغای اضافه. ۳۷ سال پیش با اندوخته فراوانی از تئاتر، همراه ناصر تقوایی به سینما آمد و در همان نقطه شروع، با «ناخدا خورشید» قدرت بازیگریاش را به نمایش گذاشت. وی بعد از آن هم همیشه در جان بخشیدن به نقشها مثل همان روز اول ثابت قدم ماند و سعی کرد مثل یک بازیگر جوان پرانرژی روی تمام کارهایش اثر بگذارد. اکنون و پس از 4 دهه فعالیت در تئاتر و سینما میتوان امیدوار بود بازی دیگر با ایفای نقش مرحوم دهداری در «پرویزخان» پس از 4 دهه بازی شاهد روی صحنه رفتن این بازیگر در اختتامیه مهمترین هماورد سینمایی کشور باشیم.