printlogo


کد خبر: 273247تاریخ: 1402/9/30 00:00
برد پرگل استقلال و تغییراتی که به تیم نکونام جان داد
در مسیر تعالی

عبدالله دارابی: در روزی که سپاهان به بردهای پرگلش ادامه داد و پرسپولیس به زور استقلال خوزستان قعرنشین را متوقف کرد، استقلال تهران هم با ۴ گل نساجی را مغلوب کرد تا کماکان صدر جدول آبی بماند.
آبی‌پوشان تهرانی به رغم زدن یک گل در نیمه اول، برتری خاصی بر حریف خود نداشتند و بازی خوبی در این نیمه ارائه نکردند اما توفان بازیکنان استقلال در ۲۳ دقیقه ابتدایی نیمه دوم فرا‌ رسید و ۳ گل دیگر درون دروازه شاگردان مهدی رحمتی جای دادند. مهم‌ترین نکته این برد ۴ گله، ریکاوری خوب آبی‌پوشان پس از آن همه حواشی و هجمه داربی بود؛ مساله‌ای که جواد نکونام بخوبی آن را تشخیص داد و برایش به‌درستی برنامه ریخت و تیمش را جهت عبور از آن برهه مهم آماده کرد تا از تبعات آن بازی به سلامت بگذرد؛ نکته‌ای که در تیم پرسپولیس، عکس آن رخ داد و آبی‌پوشان خوزستانی که اصلا حال و روز خوبی ندارند یقه این تیم را به سختی گرفتند. در پس این برد استقلال تهران اما 2 نکته نباید نادیده گرفته شود؛ وضعیت بغرنج تیم نساجی و ایرادات فردی و تیمی استقلال. آبی‌پوشان این پیروزی شیرین را برابر تیمی کسب کردند که آنها نیز حال و روز خوبی ندارند و شکست در برابر صدرنشین برای‌شان از قبل محتمل بود، لیکن با همین شرایط در نیمه اول استقلال را به زحمت انداختند و بخوبی تمام راه‌ها را بر آنان بسته بودند و دروازه استقلال را نیز با تهدیداتی مواجه کردند. نکته دوم ایرادی است که طی ۳ فصل اخیر استقلال را رنج می‌دهد، هر چند در برهه‌هایی شدت و ضعف آن متغیر است. البته برخی از این ایرادات به کمبود مهره و برخی نیز به عملکرد بازیکن و مربی بازمی‌گردد. قسمت اول تقویت تیم است که گویا قرار است در نیم‌فصل اتفاق بیفتد، حال سقف بودجه این امکان را بدهد یا نه، بحثی دیگر است ولی قسمت دوم نیازمند تلاش مضاعف کادر فنی و بازیکنان است؛ هر چند برخی بازیکنان استقلال در حد و اندازه این تیم بازی نمی‌کنند اما بیشتر این بازیکنان همان بازیکنانی هستند که هنگام حضور در استقلال، از تیم‌های دیگر نیز پیشنهاداتی داشته‌اند، یا برخی از آنان سابقه حضور در تیم ‌ملی را دارند یا در تیم‌های سابق خود جزو نفرات تاثیرگذار بوده‌اند؛ پس اینطور نبوده که همگی به عنوان بازیکن ضعیف به استقلال آمده باشند؛ حال اینکه چرا اینها در استقلال آن عملکرد بایسته را ندارند به ظرفیت آنان و میزان آمادگی ذهنی‌شان بازمی‌گردد. برای رفع این کمبود یا تقویت آن آمادگی، کادر فنی و خود بازیکن نقش مهمی دارند و ناتوانی یا ضعف یکی یا هر دو، در تداوم این نقیصه تاثیر داشته و دارد. حسین مرادمند را ببینید؛ در زمان ساپینتو به یک  بازیکن نیمکت‌نشین یا سکونشین تبدیل شده بود و کسی نیز خرده‌ای بر سرمربی سابق استقلال به دلیل ناآمادگی فنی و روحی مرادمند نمی‌گرفت ولی خود این بازیکن فعل خواستن را با تلاش و ممارست و به دور از حاشیه صرف کرد و هنگامی که در فینال جام حذفی و بالاجبار توفیق حضور در میدان را یافت به مراتب از دوران فیکس بودنش در زمان فرهاد مجیدی نیز بهتر ظاهر شد، حتی موفق به زدن گل تساوی در دقیقه پایانی آن داربی هم شد؛ در کل عملکرد مطلوبی داشت که کمتر از او دیده بودیم و همگی اینها به دلیل انگیزه و تلاش سالم و مضاعف وی برای بازگشت به ترکیب بود تا جایی که امسال او را خواستند ولی عارف غلامی که فصل قبل از مدافعان اصلی بود را نه! نمونه دیگر صالح حردانی است که به‌رغم بازی در پستی غیرتخصصی، در این ۲ دیدار سربلند از این آزمون بیرون آمده است. حردانی امروز کجا و حردانی قبل از داربی کجا؟ حال چرا امثال مهدی‌پور، نیک‌نفس و رضاوند همچنان در مسیر یکنواخت معمولی بودن سیر می‌کنند یا مهری کماکان اصول شوت‌زنی و تصمیم‌گیری در شرایط مختلف بازی را نمی‌داند، بابایی هنوز آن بازیکن موثر در تیم‌های قبلی خود نشده، یا سهرابیان به لحاظ فکری و ذهنی اشتباهات قابل ذکری مرتکب می‌شود که می‌تواند بهای سنگینی برای تیمش داشته باشد و رمضانی، جلالی و محمدی به رغم گلزنی، هنوز ضعف‌هایی دارند که مانع بروز  پتانسیل کامل آنها شده، سوالی است که باید کادر فنی و خود بازیکنان به دنبال جوابش آن هم نزد خویش بگردند که اگر به‌درستی شناخته، رفع یا اصلاح شود، خیلی از ایرادات استقلال نیز برطرف می‌شود.

Page Generated in 0/0052 sec