printlogo


کد خبر: 273320تاریخ: 1402/10/3 00:00
یادداشت روز
انقلابی‌گری از مسیر مردم‌سالاری

 
علیمحمد هنرمند: 1- بیانات روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار مردم کرمان و خوزستان را باید فراتر از یک موضع‌گیری زمانی که در آستانه انتخابات اتخاذ می‌شود، به عنوان یک دستورالعمل سیاسی برای موقعیت حال حاضر کشور به حساب آورد؛ دستورالعملی که هم وضعیت موجود را تحلیل می‌کند و هم چشم‌اندازی برای تغییر و اصلاح شرایط دارد. عصاره موضع رهبر انقلاب درباره انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی حول 2 محور «مشارکت قوی‌» و «رقابت واقعی جناح ها» تعریف می‌شود. 2 محوری که در عمل پیوندی گسست‌ناپذیر از همدیگر دارند اما می‌توان خاستگاه‌های متفاوتی را برای هر کدام تعریف کرد. «مشارکت» به عنوان بایسته‌ای در جهت تقویت جمهوریت نظام تعریف می‌شود، به همین خاطر هرچه «مشارکت»، افزایش یابد ضریب مردمی انتخابات نیز ارتقا می‌یابد. طبیعی است هرچه وجه مردمی نظام تقویت شود قدرت ملی ایران نیز افزایش می‌یابد. از سوی دیگر با افزایش «مشارکت» جامعه ایران به سمت رفتار سیاسی هدفمند حرکت می‌کند. «رقابت» با پسوند «واقعی جناح‌ها» که از سوی رهبر انقلاب تعریف شد به معنای رشد الگوی مشارکت سیاسی است. به عبارت دیگر هرقدر در «مشارکت» صرف حضور در پای صندوق رای واجد اهمیت است و معیاری کمی دارد اما «رقابت» ناظر بر کیفیت این «مشارکت» است. در فضای رقابت حداکثری است که ایده‌ها به مصاف همدیگر می‌روند و یکدیگر را به سنجه نقد می‌کشانند، نقایص یکدیگر را برملا می‌کنند و برای اثبات کارآمدی خود ادله ارائه می‌دهند. از سوی دیگر همین رقابتی بودن فضای یک انتخابات است که مردم را برای حضور پای صندوق رای و افزایش مشارکت قانع می‌کند. آنچنان که مردم نیز بیش از چهره‌ها به ایده‌ها توجه دارند و در جست‌وجوی انتخاب بهینه‌ای هستند که شرایط را دچار تحول کند. با مجموع این اوصاف 2 محور «مشارکت قوی» و «رقابت واقعی جناح‌ها» را که از سوی رهبر انقلاب طرح شد باید برای موفقیت‌آمیز بودن امتحان 11 اسفند مورد توجه قرار داد و از امروز تا روز انتخابات هر تصمیمی را در نسبت با این 2 محور سنجید. نهادهای مختلف از دستگاه‌های نظارتی گرفته تا رسانه‌ها به عنوان اهرم‌های موثر به تصمیم سیاسی جامعه باید تصمیمات خود را در این چارچوب اتخاذ کنند.
2- یکی از کلیدواژه‌هایی که رهبر انقلاب در بیانات روز گذشته‌شان بر آن تاکید داشتند «تحول» بود. پذیرش لزوم تحول از سوی ایشان گواهی روشن بر این واقعیت است که کشور نباید در شرایط رکود رها شود. انعطاف در سیاستگذاری و قانونگذاری کشور نیازمند آن است که هیچگاه وضعیت موجود را با هیچ استدلالی به عنوان یک موقعیت تغییرناپذیر تصور نکنیم. با این حال ایشان به درستی بر میدان انتخابات به عنوان گلوگاه اصلی این تحول اشاره کردند. تحول باید برآمده از اراده مردم و در چارچوب قانون باشد که انتخابات نیز مهم‌ترین محل تلاقی این دو به حساب می‌آید. واقعیتی که درباره وضعیت موجود وجود دارد این است که در سال‌های گذشته و در سایه تغییراتی که در مراجع اجتماعی و سیاسی، گسترده و مجازی شدن حوزه عمومی و... به وجود آمده است جامعه با انبوهی از مطالبات و الگوهای سیاسی مواجه شده است اما به موازات این تغییرات، فضای سیاسی کشور تحرک مطلوبی نداشته است. به همین خاطر نقد به نفی، اعتراض به آنارشی و ایده به هیجان تبدیل شده است. در این فضا تاکید رهبر انقلاب بر تقویت میدان انتخابات به عنوان مجرایی که در آن اراده مردم و قانون با یکدیگر تلاقی پیدا می‌کند نشان از یک افق بلندمدت برای عقلانی، چارچوب‌مند و مردمی کردن سیاست دارد، چراکه در فقدان این فضای عقلانی، مسیر مطالبات جامعه و سیاستگذاری دولت از یکدیگر بیگانه می‌شود. ایشان در چارچوب به رسمیت شناختن اصل تحول و دعوت به میدان انتخابات از  «صاحبان دیدگاه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی» دعوت کردند تغییر را از مجرای انتخابات پیگیری کنند. تاکید رهبر انقلاب بر اینکه «میدان باید برای حضور جناح‌های سیاسی و گرایش‌های گوناگون سیاسی - اقتصادی - فرهنگی در مسابقه بزرگ انتخابات باز باشد تا همه دیدگاه‌ها و نگاه‌ها در این میدان فعال باشند» نشان از ضرورت برگزاری انتخابات با پذیرش تکثر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دارد. نهادهای نظارتی را باید نخستین مخاطبان این مبحث دانست، چرا که در نبود این تکثر سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، جامعه نیز به سختی میدان انتخابات را به عنوان ابزار تحول انتخاب خواهد کرد. اگر حاضران در انتخابات به سطحی از همگونی برسند که یافتن تفاوت‌های‌شان تنها به وابستگی‌های پشت پرده جناحی‌شان محدود شود اساسا تصویری از امکان تحول برای مردم شکل نمی‌گیرد که بخواهند گزینه مشارکت فعال را انتخاب کنند.
از سوی دیگر در بلندمدت رکود سیاسی به‌وجودآمده عملا جریان منتخب را وارد یک حاشیه امن می‌کند که میل به جسارت در تحول نداشته باشد. رهبر انقلاب در بیش از 3 دهه‌ای که از رهبری‌شان می‌گذرد همواره تقویت جمهوریت نظام را از نتیجه انتخابات مهم‌تر دانسته‌اند، چرا که یک رویه صحیح حتی پس از انتخاب‌های غلط به تحول مثبت کمک می‌کند اما یک رویه معیوب حتی در صورت کسب نتیجه مثبت نیز در بلندمدت به رکود و ناکارآمدی ختم می‌شود. ایشان روز گذشته بار دیگر جمهوریت و اسلامیت نظام را به انتخابات وابسته دانستند تا مشخص شود حتی انقلابی‌ترین ایده‌ها نیز بیگانه از مشارکت و تایید مردم توان رشد ندارد. از این منظر این بیانات را باید اعلان مخالفت با قرائت‌هایی دانست که به دنبال انقلابی‌گری از مسیری غیرمردمسالاری دینی هستند.
3- کمتر از 70 روز تا انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری زمان مانده است؛ 2 انتخاباتی که هم کرسی مهم‌ترین مجالس کشور را برای قانونگذاری و انتخاب رهبری تعیین می‌کند هم افقی از آینده سیاسی کشور را عیان می‌سازد. ائتلاف تمام‌قد ضدانقلاب و جریان‌های برانداز در آشوب‌های سال1401 که با یک شکست فضاحت‌آمیز همراه بود این واقعیت را حتی برای لایه‌های خشمگین جامعه برملا ساخت که کارآمدترین و کم‌ضررترین روش برای هر تغییری را باید در چارچوب قانون جست‌وجو کرد. برای نمونه برخی جریان‌های شکست‌خورده سیاسی که پارسال وسوسه همراهی با براندازان رهای‌شان نمی‌کرد و به‌ندرت در گفتار و رفتارشان چیزی متمایز از براندازان پیدا می‌شد هم‌اکنون هرچند با لکنت اما اقرار می‌کنند تنها مسیر صندوق‌های رای است. در این فضا جریان‌های موثر بر افکار عمومی از جمله صاحبان جراید و رسانه‌ها نقشی محوری در تبیین این واقعیت دارند. به همان میزان که باید شرایط «مشارکت قوی» و «رقابت واقعی جناح‌ها» فراهم شود، مراجع سیاسی و اجتماعی نیز وظیفه دارند با عقلانی کردن گفتار و رفتار سیاسی، زمینه‌ساز یک انتخابات سازنده باشند. بلوغ سیاسی جامعه در لحظه‌ای شکل می‌گیرد که هم نخبگان امکان فعالیت بیابند و هم قواعد این فعالیت را بپذیرند تا مانند برخی تجربیات تلخ گذشته (از جمله انتخابات ریاست‌جمهوری سال 88) شاهد قدرناشناسی نخبگان سیاسی از امکان فراهم‌آمده نباشیم.

Page Generated in 0/0081 sec