مجید گودرزی*: بورس ایران در سالهای اخیر فراز و فرودهای غیرعادیای را پشت سر گذاشته است و تقریبا هیچکدام از شاخصها درست نیست.
بازار بورس تقریبا به هیچ کنشی، واکنش مناسب نشان نمیدهد. مثل بازاری که به کما رفته باشد نه به شوک پاسخ میدهد و نه به درمان؛ حتی 12 برابر شدن نرخ ارز هم نتوانست حاشیه سود شرکتها، بویژه شرکتهای صادراتمحور را بهبود بخشد و شرکتها، سهامداران را در این رانت تاریخی سهیم و شریک نکردند.
نرخ ارز به بهانه قاچاق و تحریم تا جایی بالا رفت که قاچاق آن صرفه اقتصادی نداشته باشد و شرکتهای بزرگ صادراتمحور، بدون یک ریال ارزش افزوده بیشتر به حاشیه سود افسانهای دست یافتند اما هرگز این سود باد آورده در صورتهای مالی شرکتهای بورسی منعکس نشد.
برخی دولتها از استقبال عمومی به بورس نهایت سوءاستفاده را کردند و امیدها را برای قرار گرفتن سرمایهها در مسیر توسعه و اقتصاد مولد، به یأس تبدیل کردند. آنها تمام اعتماد به بورس را با برداشت 75 درصدی سرمایههای مردم از بین بردند.
در سال 1974 پس از آنکه تورم در آمریکا به 13 درصد ناقابل رسید، تمام شرکتهای بورسی آمریکا اقدام به تجدید ارزیابی داراییهای خود کردند. اما با وجود تورم دو رقمی، سالهای زیادی است بسیاری از شرکتهای بورسی سرمایههای مردم را بهروز نکردهاند و باعث انحراف شدید و کلان در سرمایههای کشور به سمت بازارهای بهروز، اما با ارزش افزوده صفر شدهاند. حالا هم که تجدید ارزیابیها شروع شده است، به علت ضربه شدید به اعتماد مردم در سال 99، هیچ اتفاق دندانگیری در بورس نیفتاد. گویا شرکتهای بورسی ماموریت دارند تمام تحولات مثبت را خنثی کنند و شاید هم تصور میکنند مردم مجبورند در این بازار بمانند.
دستکاری شاخصها، سوء مدیریت، عدم کنترل بازارهای موازی مثل بازار مسکن، عدم نظارت صحیح، صورتهای مالی غیرقابل اعتماد و کذب، عدم شفافیت، نفوذ، نهادهای ناظر ناآگاه و ... بورس ایران را کاملا ناکارآمد و ناکارا کرده است.
بورس اکنون بیشترین ظرفیت را برای جهش دارد و میتواند مشکلات زیادی از جمله جذب نقدینگی، مهار تورم، مولد کردن داراییها، تبدیل کردن ثروت به دارایی و بهبود تمام شاخصهای کلان اقتصادی را رفع کند.
ما سرمایه کم نداریم اما سرمایههای کشور به بدترین شکل ممکن مدیریت میشود و بخش بزرگی از سرمایههای کشور هنوز جذب بازارهایی میشوند که ارزش افزوده صفر دارند و اکنون «بحران ارزش افزوده صفر بزرگترین چالش اقتصاد ایران است».
عدم مهار قیمت در بازار مسکن باعث شده است بخش بزرگی از سرمایههای کشور - حدود 40 درصد کل سرمایهها - با ارزش افزوده صفر در مسکن دپو شود و بورس قادر به رقابت با جهشهای قیمتی شدید مسکن نیست و رقابت بازار سرمایه با بازار وحشی مسکن، غیرممکن شده است.
نرخ بهره نامتعارف و بسیار بالا رقیب ویرانگر بورس است. وقتی نظام بانکی 23 درصد سود بدون ریسک میپردازد، برای خروج سرمایه از بانک ما نیازمند بازدهی بیش از 38 درصدی هستیم تا هم سود بدون ریسک پوشش داده شود و هم صرف ریسک حداقل 15 درصدی که به نقطه سربه سر تورم سالانه برسیم.
معاف بودن پول از مالیات و مالیاتهای چندگانه از بازار سرمایه و اقتصاد مولد یک چالش جدی و یک روش غلط اندر غلط است. این دقیقا دمیدن در سرنا از سرگشاده آن است. آن چیز که باید مشمول بیشترین مالیات شود پول و کنز مالی و خروج سرمایه از اقتصاد و رسوب سرمایه در بانک است، نه سرمایهگذاری.
کارشناس بازار سرمایه *