printlogo


کد خبر: 273394تاریخ: 1402/10/4 00:00
نگاهی به جایگاه و نقش زنده‌یاد استاد ناصر طهماسب در دوبله ایران
این صداست که می‌ماند
گفت‌وگو با ناصر ممدوح و سعید شیخ‌زاده

گروه فرهنگ و هنر: 24 تیر 1401 به بهانه درگذشت حسین عرفانی گزارشی منتشر شد که اگرچه تلخ بود اما خواندنش عجیب می‌چسبید. ته حرف هم این بود که اگرچه حسین عرفانی با آن لحن و صدای عجیب و خاص رفته است اما هنوز 7 دوبلور شاخص در جمع‌مان هستند، دوبلورهایی بزرگ‌تر از اندازه‌های جهانی که البته شرایط برای فعالیت حرفه‌ای‌شان مساعد نیست و باید تلاش کنیم شرایط آنها بهتر شود.
بعد هم اسم آن 7 نفر را آورده بود. یک بار با هم این اسم‌ها را مرور کنیم:
1- منوچهر اسماعیلی صدای پرطنین و عجیبی که قیصر را قیصر کرد و به شخصیت‌های خان‌مظفر (عزت‌الله انتظامی)، رضا تفنگچی (جمشید مشایخی) و شعبان جعفری (محمدعلی کشاورز) در «هزاردستان» جانی دیگر بخشید. صدای اکبر عبدی و جمشید هاشم‌پور در مادر و صدای داریوش ارجمند در امام علی و  ناخدا خورشید.  
2- جلال مقامی که همچنان یاد و خاطره صدای زلالش در «دیدنی‌ها» فراموش نمی‌شود. درست مثل فیلم‌هایی که در آن به جای فرامرز قریبیان حرف می‌زد.
3- خسرو خسروشاهی، صدای جوان اول‌های سینمای ایران و هند از ابوالفضل پورعرب و بیژن امکانیان تا آمیتاباچان.
4- منوچهر والی‌زاده، صدای رئیسعلی دلواری و کلی شخصیت در فیلم‌ها و انیمیشن‌های خارجی.
5- ابوالحسن تهامی‌نژاد که به بسیاری چهره‌ها از اکبر زنجانپور تا چنگیز وثوقی جانی دیگر داد.
6- ناصر ممدوح، صدای راوی مارکوپولو
7- استاد ناصر طهماسب که بی‌نظیر بود و این اواخر و زمانی که خیلی از همدوره‌ای‌ها و دوستانش نبودند، جور آنها را هم می‌کشید؛ صدای هارولد لوید، جک نیکلسون، فرمانده کسلر در سریال ارتش سری و ابوالفتح با بازی علی نصیریان در سریال هزاردستان.
حالا که یک سال و نیم از آن زمان گذشته، بد نیست دوباره نگاهی به آن لیست بیندازیم و ببینیم از آن نسل طلایی چند نفر دیگر باقی مانده‌اند.
منوچهر اسماعیلی 2 ماه بعد از نوشتن این گزارش از دنیا رفت و جایش برای همیشه در دوبله خالی ماند. جلال مقامی 4 ماه بعد در آبان همان سال سینما و دوبله ایران را تنها گذاشت و رفت. خسروشاهی حال و روز جسمی چندان مساعدی ندارد. منوچهر والی‌زاده که از پرکارترین و پرانرژی‌ترین دوبلورهای ایران است، یک سال بعد به علت عارضه قلبی در بیمارستان بستری شد و حالا هم به دلیل عوارض بیماری کم‌کار شده است. ناصر ممدوح و ابوالحسن تهامی‌نژاد اگرچه از وضعیت دوبله و مواجهه با این هنرمندان ناراحتند اما همچنان تلاش می‌کنند نسل درخشان دوبله ایران ادامه یابد. 
و در انتها استاد ناصر طهماسب، مردی که 3 روز قبل به رحمت خدا رفت و در سکوت خبری به خاک سپرده شد.
می‌بینید؟ به همین سرعت و در یک و نیم سال از آن 7 نفر فقط 3 نفر باقی مانده‌اند؛ ۳ نفری که حالا باقیمانده‌های نسل بزرگ دوبله هستند؛ 3 نفری که دیگر کوتاهی در قبال آنها هیچ توجیهی ندارد.
اگرچه بعضی حمایت‌ها و کارها مثل اعطای مدرک دکترای افتخاری به این بزرگان را می‌شود به فال نیک گرفت اما کیست که نداند اگر هر کدام از این بزرگان را  هر کشوری می‌داشت، مجسمه طلای‌شان را می‌ساخت و وسط میدان‌های بزرگ شهرها نصب می‌کرد.
اصلا مگر چند نفر مثل ناصر طهماسب داشته‌ایم؟ یا اینکه اصلا ممکن است یک نفر دیگر با شاخصه‌هایی شبیه او در آینده بیاید و تاریخ دوبله را درخشان‌تر از همیشه کند؟
شاید شما هم اگر تجربه صاحب این قلم را داشتید، می‌دانستید چرا او یگانه و دردانه صدای ایران بود. 
چند سال قبل قرار شد به بهانه‌ای - گمانم بازی و اجرای او در یک سریال بود - با او گفت‌وگو بگیریم. روزی که از خبرگزاری اصولگرا با او تماس گرفتیم و دعوتش کردیم، باورمان نمی‌شد تا این اندازه نگاه روشنی داشته باشد. انگار ویرمان گرفته باشد منصرفش کنیم، پرسیدیم: برای‌تان مهم نیست که ما اصولگرا هستیم و ممکن است مصاحبه شما با این رسانه برای‌تان دردسر شود؟
با همان خنده کوتاهی که گاهی نمونه‌اش را در هارولد شنیده بودیم، گفت: پسرم! ارزش رسانه برای من بسیار بیشتر از این دسته‌بندی‌هاست. رسانه کارکردی بسیار بالاتر و والاتر از این حرف‌ها دارد. عمری از من گذشته و می‌دانم که چپ و راست هرکدام محاسن و معایبی دارند و وظیفه ما اصلاح معایب و گفتن محاسن است.
باورکردنی نبود؛ نگاهی تا این اندازه باز و اصولی از یک پیشکسوت دوبله. روز مصاحبه هم کمی زودتر آمد. ساده و بی‌آلایش اما مرتب و اتوکشیده و با لبخندی که از همان اول پیام دوستی و رفاقت می‌داد.
ناصر طهماسب از نظر ظاهر و اخلاق و شخصیت، شباهت زیادی با استاد غلامحسین بنان داشت. بسیار منظم و با دقت بود و برای کاری که می‌خواست انجامش دهد کلی تحقیق می‌کرد و همه چیز را می‌سنجید و بعد می‌نشست پای میز دوبله. اینها چیزهایی بود که برایش مهم بود و درباره‌شان حرف می‌زد.
ناصر طهماسب از بیان نظراتش نمی‌ترسید. اگر بنان در چند سال قبل از انقلاب در اعتراض به ابتذال موسیقی از رادیو کناره گرفت و نترسید از اینکه دستگاه رسانه‌ای پهلوی او را پیش مردم تخریب کند و هزار و یک انگ به او بزند، مرحوم ناصر طهماسب هم بدون هیچ ترسی می‌نشست و تلاش می‌کرد تحلیلی منطقی از شرایط داشته باشد. او که 8 دهه از زندگی را گذرانده بود، بدون ترس از درد دل‌های مردم می‌گفت و اینکه شرایط مالی آنها باید بهتر باشد اما این نگاه باعث نمی‌شد او خوبی‌ها را نبیند و انگیزه جوان‌ها را برای پیشرفت فراموش کند. مرحوم طهماسب حتی بسیار بیشتر از بعضی مدیران از کارکرد «مارپیچ سکوت» مطلع بود و تلاش می‌کرد اسیر این حربه پرقدرت نشود.
یکبار گفت‌وگو با او کافی بود تا بدانی دلیل انجام کارها و گرفتن تصمیم‌هایش چیست؛ اینکه به یک‌باره از کار دوبله فیلم و سریال کم کرد و رفت سراغ گفتن نریشن فیلم‌های سیاسی، تاریخی و... اینکه چرا جوان‌های معتقد و مذهبی برایش مهم بودند و تلاش می‌کرد کمک‌شان کند.
بعضی‌ها این اواخر وقتی می‌دیدند مرحوم طهماسب نریشن مستندها و فیلم‌های سیاسی و تاریخی را می‌گوید و به جوان‌ها بویژه جوان‌های متعهد کمک می‌کند تا چیزی به فیلم آنها اضافه کند، چند بار به او هشدار داده بودند؛ اول با احترام و لبخند، بعد با تندی و بعد هم با عصبیت و حمله به شخصیت او.
بعضی‌ها گمان می‌کردند شاید طهماسب به دلایل مالی حاضر می‌شود صدای بعضی فیلم‌ها را بگوید بعضی دیگر هم دلیل و مدرک را کنار گذاشته بودند و بی‌هیچ منطقی شروع کرده بودند به حمله و زدن انواع و اقسام انگ‌ها به او اما برای من و دوستانی که او را می‌شناختند، مثل روز روشن بود نگاه او بی‌شک نگاهی است مبتنی بر کمک به جوان‌ها و کمک به حفظ ثبات کشور. نگاهی که در آن تلاش می‌کند با تحلیل درست، فریبکاری دشمنان کشور و فرصت‌طلبی آنها را خنثی کند و کنار بگذارد و اجازه ندهد هیچ اندیشه پلیدی به فکر آسیب رساندن به کشور باشد.
حالا ناصر طهماسب از میان ما رفته است. بعضی‌ها عوض آنکه برای این گوهر نایاب هنر مرثیه بسرایند، دارند در کمال وقاحت به او حمله می‌کنند و از مهم نبودنش می‌گویند اما حرف‌های او هنوز توی گوشم زنگ می‌خورد: ادای روشنفکری این جماعت را باور نمی‌کنم. آنها به محض اینکه بفهمند نظرت مخالف آنهاست، تا جایی که بتوانند به تو حمله می‌کنند. من یاد گرفته‌ام فریب نقاب شیک و محترمانه آنها را نخورم.
***
ناصر ممدوح از مرحوم طهماسب می‌گوید
نامش در تاریخ دوبله خواهد ماند
* اگر ممکن است درباره استاد طهماسب و نقش ایشان در دوبله بفرمایید.
آقای طهماسب از بزرگان دوبله ایران بودند که نام‌شان همیشه به عنوان یکی از بزرگان در تاریخ دوبله ایران باقی خواهد ماند. ایشان کارهای بسیار درخشانی دارند. ۳ دهه فعال بودند اما رفته رفته دور شدند. در منزل نشستند و دستگاه ضبط گرفتند و شروع کردند به انجام کارهای انفرادی.
* ایشان نسبت به  نسل جوان و آینده دوبله ایران چقدر نقش و سهم داشتند.
دوبله ایران که البته دیگر مرده است. دوبله برای وقتی بود که فیلم‌های درخشان وجود داشت و نه فیلم‌های کیلویی که ارزشی ندارد. دوبله برای وقتی بود که فیلم‌های درخشان ساخته می‌شد. حالا اما بعضی جوان‌ترها چون ممکن است کار دیگری نداشته باشند، جلو می‌آیند و به دوبله می‌پردازند. سودی هم البته نمی‌برند و واسطه‌ها و دلال‌ها هستند که سود می‌برند.
* چه کنیم که دوبله به دوران طلایی بازگردد؛ و دورانی که شما هم از بزرگانش هستید؟
جوان‌ها اغلب تحصیلکرده هستند اما متاسفانه کاری که می‌کنند دلی نیست. قبلا تست گرفتن و آموزش آنچنانی نبود. جوان‌ها می‌آمدند و در حین کار که بسیار سخت بود یا می‌توانستند بمانند یا کلا کار را می‌بوسیدند و کنار می‌گذاشتند و می‌رفتند پی یک کار دیگر. البته ممکن است بعضی‌ها با پارتی به جایی برسند اما همین جوان‌ها حتی یک ماشین ساده نمی‌توانند داشته باشند. یک کامپیوتر می‌آورند و کارهای دم‌دستی انجام می‌دهند. در عوض استفاده از این تکنولوژی بسیار بسیار خوب، از آن به عنوان یک ابزار دم‌دستی استفاده می‌کنند که دوبله را کوچک و کوچک‌تر کرده است. گمان نمی‌کنم دیگر دوبله دوبله شود.
* اگر بخواهید نسل طلایی دوبله را بگویید به کدام دوره اشاره می‌کنید؟
دهه 40 دوران طلایی دوبله بود و در رأس‌شان جناب اسماعیلی. حالا بزرگان ما دیگر رفته‌اند و انگشت‌شمارهایی که مانده‌اند بسیار کم و به ندرت کار می‌کنند.
* شما تلاش کردید به سمت تئاتر بیایید.
الان در تئاتر اتللو نمایشنامه‌خوانی می‌کنم که البته با نمایشنامه‌های گذشته فرق می‌کند و کار ارزشمندی است.
این کار البته قبلا در رودکی هم اجرا شد و مورد استقبال قرار گرفت.
* با توجه به اینکه تعداد اندکی از بزرگان دوبله ما باقی مانده‌اند، چه کارهایی می‌شود برای استفاده درست و صحیح از وجود آنها و بزرگداشت‌شان کرد؟ مدیران فرهنگی ما چه وظیفه‌ای دارند؟
تنها انجمنی که در ارشاد و خانه سینماست انجمن ما است. از سویی وقتی آن بزرگان نیستند، طبیعتا آثار هم درخشان نیست. با این همه این نکته را هم لازم است بگویم که استاد ناصر طهماسب از آن بزرگانی بودند که فقدان‌شان و رفتن یک‌باره‌شان بسیار آزاردهنده بود و همه ما را ناراحت کرد.
***
گفت‌و‌گو با سعید شیخ زاده درباره نقش ناصر طهماسب در دوبله 
کاشف دوبلورهای نسل جدید
* لطفا کمی درباره آقای طهماسب به عنوان یکی از هنرمندان مطرح و سرشناس هنر دوبله ایران بفرمایید؟
بدون شک آقای طهماسب یکی از تاثیرگذار‌ترین هنرمندان دوبله بودند و من می‌توانم بگویم نه تنها در دوبله، بلکه در سینما و تلویزیون نیز حضور ایشان بشدت تاثیرگذار بود. در فیلم‌های بسیار مهم سینما و تلویزیون ایران مانند «هزاردستان» و «مادر»، استاد طهماسب نقش مدیر دوبلاژ را داشتند و دیالوگ‌های ماندگاری که از این آثار وجود دارد، جزو شاهکارهای آقای طهماسب است.
حضور ایشان برای حرفه و نسل ما بسیار چشمگیر بود، چرا که ما همه شاگردان آقای طهماسب هستیم و نسلی که الان در حال کار هستند، همگی در کنار ایشان کار کرد. ایشان اهل مطالعه و فلسفه بودند و بشدت می‌توانستند روی سایر عزیزان تاثیرگذار باشند. همیشه دست  نسل جدید گویندگان را باز می‌گذاشتند تا بتوانند پیشرفت کنند. خودم به شخصه از آن دست کسانی هستم که استاد طهماسب در روند شغلی‌ام بسیار تاثیر گذاشتند. 
* نقش و سهم استاد ناصر طهماسب در پرورش نسل جدید دوبله با توجه به اینکه خودشان از نسل طلایی این حرفه بودند چیست و آیا می‌توان امیدوار بود دوبله فعلی ایران نیز رنگ و بوی نسل طلایی را داشته باشد؟
قطعا حضور افرادی مانند استاد طهماسب و سایر عزیزان قدیمی و پیشکسوت باعث خوشبختی نسل بعد دوبله است که کنار این عزیزان آموزش دیدند و کار کردند. افراد نابی مانند استاد طهماسب آنقدر کارشان را بلد بودند که انتقال تجربه کردند و تعداد بسیاری از نسل جدید دوبله را پرورش دادند. به هر حال این راه مانند بازیگری، موسیقی و سینما ادامه خواهد داشت و خدا را شکر ما دنباله‌رو همان تفکر هستیم و سعی می‌کنیم با وقت گذاشتن و تمرین زیاد دوبله کشور را سر‌زنده نگه داریم.
* اگر بخواهید یکی از ویژگی‌های بارز و مشخص آقای طهماسب را برشمرید، به چه موردی اشاره می‌کنید؟ 
آقای طهماسب خیلی اهل سخنوری نبودند اما با آرامشی که داشتند همواره تاثیر بسزایی داشتند و می‌توانستند کشف کنند یک نفر استعداد خوبی برای نقش‌گویی دارد یا خیر. نفرات بسیار زیادی را کشف کردند. ایشان خیلی عمیق می‌توانستند این استعدادها را کشف کنند و کاشف بسیار خوبی در جایگاه مدیر دوبلاژ بودند. ایشان در نقش گوینده جای هر شخصیتی که صحبت می‌کردند، اصلا احساس نمی‌کردید شخصیت دوبله شده و استاد طهماسب همیشه یک قدم جلوتر از بازیگری بود که جای او حرف می‌زد. می‌توانم بگویم صدای اصیل و فهم اصیل‌شان بسیار تاثیرگذار بود.

 


Page Generated in 0/0054 sec