مهدی متولیان: یک سال پیش، در یکی از نشستهای شانزدهمین دوره جشنواره فیلم مستند «سینماحقیقت» که درباره جایزه شهید آوینی بود، کارشناسان حرفهایی زدند که این ۳ برداشت را برای من ایجاد کرد:
- اول جایزهای در یک جشنواره به نام شهیدی هنرمند و متفکر قرار داده شده که تعریف و فلسفه وجودی آن مشخص نیست و ابهاماتی درباره آن مطرح است.
- دوم چقدر علاقهمندان و همراهان شهید آوینی، درباره این شهید تفاوت نگرش دارند و همچنان اصل «هر کسی از ظن خود شد یار من» حکمفرماست!
- سوم طرح یک پرسش است: آیا شهید آوینی را باید فقط فیلمساز سینمای مقاومت دانست، یا سینمای اجتماعی، سیاسی و... یا سینما حقیقت؟!
در این یادداشت به سوال آخر میپردازیم تا شاید کمک کند ۲ برداشت دیگر هم قدری روشن شوند. موضوع جشنواره سینماحقیقت، فیلم مستند است. مستند از آنجا که مستقیما با واقعیات سروکار دارد و روایتهای فیلمسازان از واقعیت را ارائه میکند، با حقیقت هم نسبتی دارد. در اصل این کیفیت روایت از واقعیت است که میتواند به کشف حقیقت منجر شود یا نشود. حقیقت، اکتشافی است که در ورای واقعیت به آن میتوان رسید؛ گذشته از آنکه واقعیت هم لایهلایه است و به سهولت خود را به بیننده نمایان نمیکند. پس کشف حقیقت و اظهار آن در یک اثر هنری، امری ساده و سهلالوصول نیست که بتوان به آن عمومیت داد و بر هر فرآیند مستندسازی اطلاق کرد. یعنی اینطور نیست که هر که حرفه مستندسازی را پیشه کرده، با حقیقت نسبت برقرار میکند. اگر مستندساز خود را کاشف و جستوجوگر بداند و اثر خود را یک اکتشاف یا محصول کشف بینگارد، میتوان به کشف حقیقت امید داشت اما وقتی مستندساز متکی بر نگاه ابژکتیو خود به سوژهها رو میآورد، دیگر نمیتوان روی محصول نهایی و نسبت آن با حقیقت چندان امید بست؛ شاید کشفی رخ دهد، شاید هم نه!
سیدمرتضی آوینی در مستندسازی خود یک ادعا داشت. اینکه تلاش در روایت جنگ تحمیلی، ظهور حقیقت است. او به یک «روش» برای بیان حقیقت جنگ رسیده بود و آن را در نوشتار خود با عنوان «نگاهی دوباره به روایت فتح» توضیح میدهد. او توضیح میدهد که چگونه مجموعهای از اعتقادات (پیشفرضها) در تدوین برنامههای روایت فتح تأثیر رکنی داشتهاند. در مجموع 11-10 مؤلفه از روش فیلمسازی او برمیآید که مبین برخورد و نگرش او با واقعیت هستند. او بر پایه این اعتقادات، بخشهایی از واقعیت را برمیگزیند و بخشهایی دیگر را حذف میکند... و مگر سایر مستندسازان جز این میکنند؟ روشهای استاد آوینی در مستندسازی الزاما مختص شرایط جنگ نیست و در برخورد با هر سوژه دیگری هم میتوان به کار بست. در اصل آوینی به فرمی در سینمای مستند جنگی دست یافته که به مستند اجتماعی، سیاسی، تاریخی، علمی و... هم قابل تعمیم است. اگر چه نیازمند پیشفرضهایی هم هست... اگر تصور کنید که وجود پیشفرض مانع کشف حقیقت میشود باید ۲ نکته را به یادتان بیاورم:
1- هیچ فیلمسازی بدون پیشفرض به موضوعی نگاه نمیکند و این تقریبا امری محال است. همه هنرمندان برحسب عقاید، جهانبینی، فرهنگ و... حامل پیشفرضهای خاص خود هستند.
2- در صورتی که بتوان بدون پیشفرض به سوژهای نگریست، جز ظاهر واقعیت را نمیتوان در اثر مستند بازتاب داد و این به دستاوردی برای تماشاگر نمیانجامد. پیشفرضها - بر خلاف تصور اولیه - نه مانع، که طرق یا امکانهایی برای کشف حقیقت و فرارفتن از واقعیت ظاهری هستند که البته ما معتقدیم جز اولیای خدا از این طرق و امکانها به توفیق وصال حق دست نمییابند و این در معنای هنر و فرآیند هنرمندی تعیینکننده است، اگر چه امروز حکم معتبری نیست!
اگر در جشنواره فیلم مستند به همین عنوانِ فیلم مستند بسنده میشد، دیگر ضرورتی به طرح این بحثها نبود اما آن عنوان سنگین و بسیار مهم، نشان میدهد بانیان و برگزارکنندگان این رویداد، به فیلم مستند، به عنوان امکانی برای کشف حقیقت نگاه میکنند و این از یک سو معرف یک نگاه بسیار بلندنظرانه است و در عین حال میتواند حاوی یک سهلگیری و سادهانگاری ناپسند درباره معنای «حقیقت» باشد. با این اوصاف، نقش و شأنی که شایسته منزلت هنری و فکری شهید آوینی در جشنواره سینماحقیقت باشد، آن بود که اساسا این جشنواره با این نام بهخصوص، بر پایه نظریه او شکل بگیرد و اگر چه شکی نیست که باید ویترین تمامیت سینمای مستند ایران باشد اما آکادمی این جشنواره با توجه به آرای این شخصیت درباره سینمای مستند و متأثر از آن به ارزشگذاری آثار مستند بپردازد. «سینماحقیقت» ادعای بزرگی است اما حالا به رویدادی اطلاق میشود که بی هر ایده و نظری، آثار مستند را جمع میکند و هر بار با معاییری متفاوت که سال به سال در کف گروههای داوری متفاوت و بیگانه از هم میچرخد، آثار جمع شده را ارزیابی میکند. این معاییر و آن داوران طبعا به ویژگیهای فنی توجه دارند و کمتر به مضامین توجه نشان میدهند. در این بین اما نام شهید آوینی در این رویداد تنها معرف یک بخش ویژه است که باز هم ارتباطی با ویژگیها و نظرگاههای فنی و هنری او و آثارش ندارد و تنها بر اساس مضمون تعیین شده است: آثاری که حاوی سوژههای گفتمان انقلاب اسلامی هستند. ولو اینکه دبیر محترم جشنواره امسال اعلام کرده که دامنه این گفتمان را توسعه داده و مثلا موضوعات عدالتخواهانه را هم به این گفتمان افزودهاند. در نهایت گروه دیگری از داوران، آثار این بخش را با همان معاییر متعارف بخش اصلی، داوری میکنند و از بین این دست آثار، اثر برتر را انتخاب میکنند. خب! سوال اینجاست که اگر بخشی به نام شهید آوینی وجود نداشته باشد، چه خلل یا خلأیی در برگزاری جشنواره پیش میآید؟ مسمای نام شهید آوینی در این بخش چیست و اگر مثلا نام یک شهید حوزه علمی یا نظامی بر آن گذارده شده بود، از نظر مناسبت با موضوعات گفتمان انقلاب چه اشکالی داشت؟ آیا این بخش در جشنواره مستند قرار است معرف جایگاه و اهمیت شهید سیدمرتضی آوینی در سینمای مستند باشد یا اثباتکننده یک بیاعتنایی مضاعف به این شخصیت؟!