printlogo


کد خبر: 273671تاریخ: 1402/10/11 00:00
زن تراز از نگاه اسلام ناب

دکتر فریبا علاسوند: بسترسازی برای حضور زنان در مجاری  تصمیم‌سازی‌ها و مدیریت‌های کلان کشوری که رهبر انقلاب در ۲ دیدار اخیرشان با بانوان بر آن تاکید داشتند ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. رهبر انقلاب یک روشنگری فوق‌العاده‌ای در این عرصه دارند که کمتر به آن پرداخته شده است. ترکیب حضور زنان در عرصه تصمیم‌سازی و مدیریت کلان به معنای فمینیستی آن برای اینکه زنان در جنگ قدرت عقب نمانند، نیست، بلکه در واقع برای استفاده بهینه از همه انرژی و توانایی عملیاتی و مهارتی که زنان ایرانی به دست آورده‌اند، است.
این اسراف است یک بخش عمده‌ای از ذخایر و منابع کشور، صرف یکسری استعدادهای زنان شده باشد و بعد، استفاده بهینه‌ای از آنها نشود. تعداد بسیار بالای زنانی وجود دارند که می‌توانند اثرگذار، رهبری‌کننده و پیش‌برنده باشند و در پروسه پیشرفت بسیار کمک کنند اما نظام استفاده‌ای را که باید، از این ظرفیت نمی‌کند. اینکه عده‌ای گمان کنند انقلاب اسلامی دنبال این است الگوی قدیمی زن سنتی را همواره تداوم ببخشد، غلط است. اگر اینگونه است، پس چرا حضرت امام و رهبر انقلاب و متفکران اصلی انقلاب، اینقدر زنان را به حضور ممتد در قله‌ها تشویق کرده و می‌کنند. اگر قرار است از این ظرفیت به عنوان دستاورد انقلاب استفاده شود، طبیعتا زنان باید در جاهایی که حضورشان کمک می‌کند، به تقویت بسته فکری مسؤولان در حوزه زن، خانواده و مسائل مختلف بپردازند. 
رهبر انقلاب بر مدیریت و تصمیم‌سازی کلان زنان تاکید کردند و این خیلی مهم است. نهادهای مهم تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در حد کلان مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت و تمام شوراهایی که در کشور وجود دارد و کارهای اساسی و راهبردی انجام می‌دهند، مثل تمام کمیسیون‌های متعددی که در وزارتخانه‌ها هستند و در آن کمیسیون‌ها و ادارات و جلسات و نشست‌های کارشناسی، برای مسائل آن وزارتخانه تصمیم‌گیری می‌شود، باید از ظرفیت‌های خانم‌ها استفاده کنند. در هر وزارتخانه‌ای که انسان می‌رود و در هر زمینه تخصصی که ورود می‌کند، تعداد زنان متخصص در آن بسیار زیاد است که برخی ممکن است از مردان هم باسوادتر یا در حد آنها باشند. بنابراین ما طبیعتا باید یک بسته‌ای برای حضور نخبگی زنان در عرصه تصمیم‌سازی باز کنیم.
نقش‌های متعدد و چندگانه‌ای برای زنان وجود دارد و زنان از این توانایی خدادادی برخوردارند که این نقش‌های چندگانه را برعهده بگیرند، منتها اینکه اولویت‌های زنان چه باشد باید مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آنچه برای زنان ما در رسانه و خانواده و توسط برخی گویندگان مذهبی برساخت می‌شود، این است که «خانه‌داری» مهم است. 
رهبر انقلاب تعبیری به کار بردند که کلیشه مفهوم خانه‌داری در ذهن‌ها شکست. فرمودند خانه‌داری یعنی خانه را داشتن، مراقبت کردن، از این حیثیت و حریم و سنگر دفاع کردن، یعنی برپا داشتن آن. یکسری شؤون مختلف در خانه انجام می‌شود و ممکن است یک خانمی کار خانه را به کارگر بسپارد. ممکن است که در یک خانه‌ای همسر بسیار با خانم مشارکت می‌کند و کارهای خانه تقسیم می‌شود. ممکن است کار خانگی زن، زیاد نیست اما معلوم است که پاسبان این سنگر خانواده زن است. پاسبان یعنی یک عرصه خصوصی آرامبخش عاطفه‌گستری که ارزش‌ها، سنت‌های درست، عقاید سالم و صحیح در آنجا دارد، نسل به نسل بازآفرینی و منتقل و درونی می‌شود. یعنی یک انسان قدر قدرتی ایستاده و می‌گوید تا من هستم، اجازه نمی‌دهم ارزش‌های دینی، ملی و فرهنگی و هویت‌های ما از بین برود.
این آدم قدرتمند یک بانوست که باید این خانه را حفظ کند. این نکته را هم باید در نظر داشت که ما در یک چارچوب سیاسی می‌اندیشیم که آحاد یک ملت در مقابل کشور و حاکمیت و نظام و اسلام و تشیع وظیفه دارند. گاهی ضمن اینکه زن، خانه را مراقبت می‌کند، یکسری کارهای اجتماعی هم باید انجام دهد که این کارهای اجتماعی با تمام تنوع‌شان با توجه به شرایط آن زن و تحصیلات و... او می‌تواند صرفا جزو علایق یا جزو ضرورت‌ها باشد.
از طرفی در بین وعاظ و سخنرانان مذهبی، کسانی را داریم که ممکن است انقلابی هم باشند ولی با دکترین امام و رهبر انقلاب در بحث زنان همراه نیستند و شدیدا به خانه‌نشینی زنان معتقدند و از نظر آنها تنها کاری که زنان باید انجام دهند، خانه‌داری و فرزندآوری است. این افراد تلقی‌ای از حجاب، عفاف و پاکدامنی دارند که با بروز و ظهور اجتماعی مخالفت می‌کنند. یک تصوری از مرد و مردانگی دارند که واقعا بین زنان و مردان جنس اول و دوم قائل هستند. افراد انقلابی اگر واقعا تمام منظومه فکری امام و رهبر انقلاب را قبول دارند، باید همه مسائل را قبول کنند.
در تمام سال‌های بعد از انقلاب اسلامی تعداد نمایندگان زن مجلس از ۱۵-۱۴ نفر بالاتر نرفته است. رقابت آزاد است اما چرا باید اینگونه باشد؟ این اتفاق چند دلیل دارد. یکی اینکه هنوز مردم ما به این باور نرسیده‌اند یک زن می‌تواند مسائل آنها را نمایندگی کند، لذا اگر کاندیدا مرد باشد، غالبا به زنان رای نمی‌دهند. دلیل دیگر مساله جناح‌بندی‌های سیاسی و انتخابات لیستی است. وقتی سردمداران یک جریان باور ندارند به مساله زنان و تأثیر آن در پیشرفت انقلاب اسلامی، هنگامی که برای انتخابات لیست می‌دهند، مثلا از تهران 30 نماینده می‌خواهند بفرستند، طوری لیست می‌دهند که 4 خانم در لیست باشند. در نهایت اگر مردم به تمام لیست رای دهند، 4 خانم هم از تهران 10 میلیونی به مجلس راه پیدا می‌کنند که این قابل قبول نیست. 
کتابی که فرمایشات رهبر انقلاب در آن جمع‌آوری شده، آمده است، زمانی نمایندگان مجلس خدمت ایشان رفته بودند، رهبر  فرمودند من نمی‌گویم بر بحث سهمیه‌بندی تأکید شود اما معتقدم 40 نماینده زن بهتر مسائل زنان کشور را نمایندگی می‌کنند تا 4 زن! این یک واقعیت است. بنابراین گاهی موانع به این مسائل هم بازمی‌گردد، یعنی ممکن است موانع قانونی نداشته باشیم اما موانع فرهنگی و موانع ساختاری اینچنینی داشته باشیم.

Page Generated in 0/0054 sec