printlogo


کد خبر: 273711تاریخ: 1402/10/12 00:00
صدراعظمی که از آینده می‌ترسد

حنیف غفاری: اولاف شولتس نمی‌تواند نگرانی‌اش را بابت کاهش شدید محبوبیت دولت ائتلافی خود (متشکل از ۳ حزب سبز، سوسیال دموکرات و دموکرات‌های آزاد) کتمان کند. این نگرانی درست زمانی تشدید شده که به واسطه حمایت مستقیم و غیرقابل توجیه دولت آلمان از جنایات رژیم اشغالگر قدس، صهیونیست‌ستیزی نیز در آلمان تشدید شده و اکثر شهروندان آلمانی این نارضایتی را در نظرسنجی‌ها منعکس ساخته‌اند. 
صدراعظم آلمان در نطق سال نو میلادی خود با توجه به بحران‌ها و درگیری‌های متعدد خواستار آمادگی بیشتر آلمانی‌ها برای «تغییر و سازش» شد. شولتس خطاب به مردم آلمان گفت هیچ‌کس نباید از آینده بترسد، البته بهترین مخاطب برای سخنان وی، خود دولت آلمان تلقی می‌شود؛ دولتی که به نظر افکار عمومی ژرمن‌ها درباره مواردی مانند جنگ غزه اساسا احترام نگذاشته و بازی در زمین صهیونیست‌ها را نسبت به هر مولفه دیگری ارجح می‌داند! نتیجه این روند، چیزی جز شکست دولت ائتلافی ضعیف آلمان نخواهد بود. شولتس در پیام سال نو میلادی خود، فرار به جلو را در دستور کار قرار داده است. صدراعظم آلمان در پیام سال نو میلادی خود در روز یکشنبه ۳۱ دسامبر (۱۰ دی) با خوشبینی ابراز داشت آلمان آماده است با چالش‌های زمانه مقابله کند. او افزود: «هر کسی در آلمان مورد نیاز است از محقق گرفته تا پرستار سالمندان، مامور پلیس، کارمند پست، مستمری‌بگیر و همچنین کارآموز جوان، همه به یک اندازه مورد نیاز هستند، این بینش ما را توانمند می‌کند». 
همان‌گونه که از اظهارات شولتس بر می‌آید، وی از یک‌سو تلاش کرده تاثیر سیاست‌های مخرب دولت خود در نظام بین‌الملل را بر شکل‌گیری شرایط و بحران‌های داخلی نادیده انگارد و از سوی دیگر، این‌گونه به مخاطبان القا کند که «چالش‌های زمانه» معلول عوامل دیگری جز ناکارآمدی دولت وی است! شولتس مدعی شده «دنیای ما خشن‌تر» شده و «با سرعتی تقریبا خیره‌کننده در حال تغییر است»، به همین دلیل آلمان نیز باید تغییر کند. به گفته شولتس این تغییر و تحول باعث نگرانی و نارضایتی برخی‌ خواهد شد اما اطمینان داد آلمان از این چالش‌ها عبور خواهد کرد! 
بهتر است این موضوع مورد توجه قرار گیرد که برلین، خود عامل خشونت است نه قربانی آن! به عبارت بهتر، شولتس باید با توجه به رویکرد خود در عرصه سیاست خارجی و تلاش مستمر برلین برای خلق و استمرار بحران‌های انسانی در جهان، به عنوان یک «متهم» سخن بگوید نه «مدعی»! 
شولتس نسبت به وقوع بحرانی هشدار می‌دهد که خود و برخی سیاستمداران غرب مانند بایدن، مکرون و سوناک در خلق و تشدید آن پررنگ ترین نقش ممکن را ایفا کرده‌اند. هیچ‌کس از یاد نمی‌برد صدراعظم آلمان در هفته‌های ابتدایی جنگ غزه، با انعقاد هرگونه تفاهم آتش‌بس میان طرفین مخالف بود. شولتس مانند بایدن و نتانیاهو تصور می‌کرد رژیم اشغالگر قدس در سایه ادامه جنگ و نسل‌کشی کودکان بیگناه نوار غزه قادر به از بین بردن حماس و تسلط بر نوار غزه خواهد بود اما در ادامه، نسبت به خطای دهشتناک و جبران‌ناپذیر محاسباتی خود آگاه شد. اکنون نیز دولت ژرمن‌ها به جای عبرت‌گیری از گذشته، درصدد پیمودن مسیر خشونت و ترور در نظام بین‌الملل (از جمله در قبال حوادث فلسطین و جنگ غزه) است. بدون شک شولتس در آینده نزدیک، قربانی سیاستی خواهد شد که خود در اجرا و پیاده‌سازی آن نقش داشته است. به طور کلی، جابه‌جایی مرزهای مفهومی و مصداقی در حوزه روابط بین‌الملل، تبدیل به یک فرمول همیشگی از سوی سیاستمداران غرب شده است. در چنین مفهوم‌سازی و مصداق‌یابی مشعشعی، آمریکا و اتحادیه اروپایی خود را متعهد به مواجهه با بحران‌هایی جلوه می‌دهند که اساسا مصدر آنها در اتاق‌های فکر غرب بوده است. گویا امثال شولتس متوجه از بین رفتن کارایی این فرمول و الگوی رفتاری و تاکتیکی نخ نما در عصر کنونی نشده‌اند. پس زدن روایت‌های یکطرفه و کاذب سیاستمداران و رسانه‌های غربی از سوی شهروندان آنها در جنگ غزه، واقعیتی است که هنوز مقامات 
آمریکایی - اروپایی قادر به هضم آن نیستند. در چنین شرایطی مقامات غرب از یک سو نسبت به نظرسنجی‌هایی که نشان‌دهنده بی‌اعتمادی و خشم افکار عمومی نسبت به حمایت آنها از صهیونیست‌هاست بهت‌زده هستند و از سوی دیگر، همچنان ذهن آنها حول مدار جنگ دوم جهانی و قواعد بازی پس از نیمه قرن بیستم می‌چرخد. قطعا غرب زمانی متوجه خلط گذشته با حال و آینده خواهد شد که زمانی برای جبران تباهی‌های ساخته و پرداخته دست خود ندارد.

Page Generated in 0/0064 sec