printlogo


کد خبر: 273758تاریخ: 1402/10/13 00:00
...ادامه حکمرانی شبکه‌ای جبهه مقاومت

نبود. همانگونه که با برادران شیعی انس داشت با برادران اهل سنت هم انس داشت و از ظرفیت آنها هم استفاده می‌‌‌‌‌‌کرد. اعتماد به نفس و خودباوری هم اصل دیگری است که در حکمرانی ایشان هست. مدیریت جهادی - که بارها شنیده‌اید و مردم‌داری و مشارکت حداکثری نخبگانی... حالا  می‌‌‌‌‌‌شود مردم‌داری و مشارکت حداکثری نخبگانی را 2 اصل مستقل ذکر کرد. 
* به نظر می‌رسد خود شخصیت شهید سلیمانی هم در شکل‌گیری این مدل حکمرانی تاثیر ویژه داشته باشد، به نظر شما مهم‌ترین وجوه شخصیتی سردار سلیمانی که در این امر موثر بود، چه اموری بود؟
یکی از ویژگی‌های هویتی حاج‌قاسم که حاصل آن 3 مبنا و 8 اصل بود اعتماد به نفس واقع‌بینانه بود. اعتماد به نفس داشتن تنها کافی نیست. اعتمادبه‌نفس واقع‌بینانه مهم است. تواضع و فروتنی و خاکی بودن که دیگر شما بارها شنیده‌اید و در تصاویر دیده‌اید. این تواضع و فروتنی که مثلا خبردار می‌‌‌‌‌‌شود فرزند یک شهید باردار است، در بیمارستان کسالت دارد، در بیمارستان است، می‌گوید حالا که پدرش نیست من بروم و جای پدر او را پر کنم. ببینید! چقدر شخص باید تواضع و فروتنی داشته باشد که فرمانده‌ رشید سپاه قدس با آن همه مشغله‌هایی که دارد اما کار یک فرزند شهید هم برایش به اندازه مسؤولیتی که در سپاه قدس دارد مهم باشد. سعه صدر داشت و دریادل بود. سعه‌صدر بالا و آرامش معنوی عجیبی داشت. آرامش معنوی عجیب  با آن همه هجمه‌ها و بار سنگین. شهید حاج‌قاسم می‌‌‌‌‌‌دانید نه جزء قبیله اصول‌گرایان بود نه جزء  قبیله اصلاح‌طلبان. اصلا حزبی نبود. یعنی در هیچ‌کدام از این دسته‌ها نمی‌گنجید اما حرمت همه را نگه می‌‌‌‌‌‌داشت. کار خوبی می‌‌‌‌‌‌کردند، تکریم می‌‌‌‌‌‌کرد. اگر یک حرکت غلطی انجام می‌‌‌‌‌‌دادند با ادب نقد می‌‌‌‌‌‌کرد. یک وقت‌ها مثلا یکی از همکاران‌شان که خب دوست ما بود و از دوران جنگ ایشان را می‌‌‌‌‌‌شناختیم و از رزمندگان فعال دوران دفاع‌ مقدس بود، ایشان یک بیانیه‌ای منتشر کرد؛ یک مقدار تند بود، شهید حاج‌قاسم می‌‌‌‌‌‌خواست نقد این را بنویسد هفت - هشت بار این را می‌‌‌‌‌‌نوشت و پاره می‌‌‌‌‌‌کرد، می‌گفت یک جوری ننویسم یک وقت مثلا یک شخصیتی تخریب شود. در عین حال که خطای او را به او نشان بدهد. چقدر مودب بود، چقدر  مراقب بود. عشق و توسل به اهل بیت از دیگر ویژگی‌های ایشان بود. مقید بود. ایام فاطمیه در منزل پدری‌شان روضه داشتند در کرمان،  خدا رحمت کند ایشان را شخصیت‌ها و روحانیون را آنجا دعوت می‌‌‌‌‌‌کرد خودش دم در می‌‌‌‌‌‌ایستاد به استقبال مردم و عاشقان اهل بیت. هم ایزدیان را  نجات داد، هم کردها را نجات داد، هم سنی‌ها را، هم مسیحی‌ها را و هم شیعیان را. هر جا مظلوم بود می‌‌‌‌‌‌رفت و دفاع و حمایت می‌‌‌‌‌‌کرد. یا مثلا همین سیل‌زده‌ها و... می‌‌‌‌‌‌رفت کمک می‌‌‌‌‌‌کرد. نه کمک فردی که بخواهد یک کار شخصی انجام بدهد؛ نه! کمک سیستمی، اما کمک سیستمی را در میدان می‌‌‌‌‌‌رفت انجام می‌‌‌‌‌‌داد نه اینکه پشت میز بنشیند و دستور بدهد. با همه  محبتی که داشت ابهت داشت، اقتدار داشت.  وقتی بعد از مشورت‌ها تصمیمی می‌گرفت همه دیگر باید تبعیت می‌‌‌‌‌‌کردند؛ اگرنه کار پیش نمی‌‌‌‌‌‌رفت. ثابت‌قدم ماندن خیلی مهم است. مشورت‌پذیری و استفاده  از تجربیات دوران دفاع‌ مقدس و انتقال آن به جبهه مقاومت، از دیگر هنرهای ایشان بود. یعنی 8 سال جنگ که ایشان فرمانده بود و سال‌های بعد که با اشرار مقابله کرد مجموع تجربیات خودش و دیگران را در جریان جبهه مقاومت استفاده کرد. دغدغه‌های فرهنگی، یکی از ویژگی‌های ایشان بود. مثلا مرتب جوان‌ها را به ازدواج تشویق می‌‌‌‌‌‌کرد. جوانان را تشویق می‌‌‌‌‌‌کرد به کار و فعالیت فرهنگی. طرحی را ایشان پیاده کرد،  یک عده جوان را جمع کرد به هرکدام‌شان یک دستگاه ضبط صدا داد، آن زمان به آنها گفت بروید این سوال‌ها را از پدر و مادرهای شهدا بپرسید. فرزندتان چطور بوده، چطور به دنیا آمده، چی خوردید که مثلا نطفه این بچه منعقد شد و این بچه به دنیا آمد. کودکی‌اش چه بود، نوجوانی و جوانی‌اش چگونه بود تا مرحله‌ شهادت. مجموع این اطلاعات را جمع می‌‌‌‌‌‌کرد که چقدر می‌‌‌‌‌‌تواند اینها دیتاهایی باشد برای بحث‌های نظریه‌پردازی. یک جوانی بخواهد جانش را در راه کشورش و در واقع اسلام بدهد. چطور این جوان شکل گرفته و شخصیت پیدا کرده،  هویت پیدا کرده، یک جوانی مثلا برای 10 میلیون تومان حاضر است برود یک بانک را آتش بزند، حاضر است مثلا برود جنایتی انجام بدهد. چون 10 میلیون تومان می‌‌‌‌‌‌خواهند به حسابش واریز کنند اما یک جوانی حاضر است جانش را بدهد برای اینکه این مملکت یک وجب از خاکش را از دست ندهد، چقدر فرق است میان این دو، چطور این این می‌‌‌‌‌‌شود و آن آن؟ این حتما یک فرآیند تربیتی متفاوتی داشته، آن فرآیند تربیتی متفاوت چه هست؟!  شهید سلیمانی اشرار را آورد تبدیل به کشاورز کرد. حاج‌قاسم می‌گفت فرصتی که در تهدیدها هست بیش از فرصتی است که در تهدیدها نیست. فرصت‌های آن بیشتر است؛ استفاده کنید. دشمن‌شناسی و دشمن‌ستیزی هدایت‌گرایانه هم از ویژگی‌های دیگر شهید حاج‌قاسم بود و آخرین ویژگی هم که اشاره کنم اخلاص بود. اخلاص او از توحیدش بود. حضرت زهرا(س) در خطبه‌ فدکیه یک جمله زیبایی دارند، خطبه‌ فدکیه که عزیزان مستحضر هستید اسمش خطبه‌ فدکیه هست اما در واقع خطبه‌ معارف اسلام است، از توحید شروع می‌‌‌‌‌‌کند، حمد و ثنای الهی، پیامبر‌شناسی دارد، قرآن‌شناسی دارد، فلسفه‌ دارد، احکام دارد، امامت‌شناسی دارد، امام‌علی‌شناسی دارد، آخرت‌شناسی دارد. بعد از حوادثی که برای فدک پیش آمد حضرت رفته مسجد یک خطبه بخواند. معلوم است مثلا یک ساعت حضرت زهرا معارف را بیان می‌‌‌‌‌‌کند؛ بعد به بحث فدک می‌‌‌‌‌‌پردازد. یک جمله معرفتی حضرت زهرا این است: «اشهد ان لا اله الا الله،  کَلِمَهٌ جَعَلَ الْاِخْلاصَ تَأْویلَها» خیلی جمله عجیبی است. شهادت به یگانگی خدا کلمه‌ای است که خدا قرار داده این کلمه را به گونه‌ای که اخلاص تاویل این کلمه است. تاویل اینجا یعنی عینیت... مثل برادران یوسف که سجده کردند. یوسف گفت «هذا تاویل الرویا». خوابی دید بعد برادرها سجده کردند. این تعبیر آن رویاست. یعنی عینیت آن رویای صادق است که دیده، می‌‌‌‌‌‌فرماید جعل الاخلاص تاویلا؛  اخلاص تاویل توحید است، عینیت توحید است. یعنی عزیزان اگر خواستید توحیدسنجی کنید خودتان را، ببیند هرکسی چقدر موحد است، چقدر مخلص است، چقدر اخلاص دارد. به اندازه‌ای که انسان اخلاص پیدا می‌‌‌‌‌‌کند توحید دارد. چون اخلاص ثمره‌ آن توحید است که  مهم‌ترین مبنای حکمرانی شهید حاج‌قاسم بود. 
* ممنون می‌شوم اگر نکته‌ای می‌خواهید اضافه بفرمایید. 
یک جمع‌بندی از عرایضم داشته باشم؛ مدل حکمرانی شهید حاج‌قاسم مبانی‌ای داشت، اصولی داشت، آثاری در شخصیت و هویت خود او داشت. دقیقا در بحث جبهه‌سازی مقاومت بین‌الملل سیاست‌گذاری داشت، مقررات را تعیین می‌‌‌‌‌‌کرد. ساختارها را مشخص می‌‌‌‌‌‌کرد، گفتمان‌سازی می‌‌‌‌‌‌کرد، بعد قوانین را اجرا می‌‌‌‌‌‌کرد. اینطور نبود که یک قانون  ابلاغ کند، بعد بگوید اجرایش نمی‌‌‌‌‌‌کنم برای اینکه ساختار مناسبی ندارد، برای اینکه گفتمان‌سازی مناسب انجام نشده. سیاست‌های جبهه مقاومت را مشخص می‌‌‌‌‌‌کرد، مقررات را تعیین می‌‌‌‌‌‌کرد، مقرراتی که حالا بر اساس قانون اساسی و مصوبات مجلس بود. اول مقررات، بعد ساختارها، بعد گفتمان‌سازی، بعد تازه تحقق قوانین، بعد از تحقق قوانین رصد و نظارت و ارزیابی داشت. بعد اصلاح قوانین می‌‌‌‌‌‌کرد. بعد خدمات در جبهه‌ مقاومت شکل پیدا می‌‌‌‌‌‌کرد... این الگوی گاورمنس یا به قول عرب‌ها  الحُکمه یک تکنولوژی نرم حل مساله است که به نظرم دانشگاهی‌ها باید به آن بپردازند و تحویل دولتمردان بدهند. چرا وضعیت مسکن ما این است؟ بنده عرض می‌‌‌‌‌‌کنم ضعف حکمرانی، نه حکومت‌داری! چون به وزارت مربوط هست. حکومت‌داری می‌‌‌‌‌‌کند اما حکمرانی نداریم.  عزیزان از این مساحت زمینی که در کشور ایران هست، 80 درصد زمین‌ها دست دولت است. 20 درصد دست غیردولتی‌هاست. از این 20 درصد 3 درصدش برای مسکن است، 15 درصدش کشاورزی و کارخانجات و اینهاست. 3 درصد مسکن است، 80 درصد زمین دست دولت است، چرا قیمت مسکن دست اختاپوس‌هاست؟ هر جور دل‌شان می‌‌‌‌‌‌خواهد  قیمت مسکن و اجاره‌بها را اضافه می‌‌‌‌‌‌کنند. دولت!  80 درصد زمین دست تو است. به هر خانواده‌ای 200 متر زمین بدهی این 3 درصد مسکن می‌‌‌‌‌‌شود 5 درصد، یعنی هنوز 78 درصد زمین در اختیار تو است، زمین رایگان به مردم بده. بعد می‌گویند خب! این زمین‌ها را بدهی امکانات گاز و آب و ... هم می‌‌‌‌‌‌خواهند. خب! شما الان دارید با هزینه‌ تقریبا یک‌سوم افزوده‌تر ارتفاع می‌‌‌‌‌‌سازید، اصلا معماری ایرانی - اسلامی را هم رعایت نمی‌‌‌‌‌‌کنید و هزار آسیب فرهنگی هم برای زندگی  خانواده‌ها دارد. بعد بعضی از آدم‌ها در همین تهران 2 هزار و 500 مسکن خالی دارند! تو از آنها مالیات نمی‌گیری، مالیات این خانه‌های خالی را‌ بگیر خرج جاده‌سازی و آب و برق این زمین‌هایی کن که در اختیار مردم گذاشته‌ای این را که من عرض کردم نظر استادان دانشگاه است، علم دارد این را می‌گوید. دولت باید حکمرانی مسکن را به دست بگیرد، تسهیل‌گری کند، مگر شهید حاج‌قاسم که حکمرانی جبهه مقاومت را داشت خودش گفت من باید بیایم خودم موشک بسازم، خودم چی بسازم... نه... این همه نهادهای مختلف بودند. حکمرانی جبهه‌ مقاومت را داشت. همه‌ کار را که خودش انجام نمی‌‌‌‌‌‌داد؛ حکمرانی می‌‌‌‌‌‌کرد. این تکنولوژی حکمرانی جواب می‌‌‌‌‌‌دهد. در دنیا جواب می‌‌‌‌‌‌دهد. آمریکا 40 سال است به این توجه دارد. در این 40 سال 200 جلد کتاب منتشر کردند. ما هنوز  یک کتاب در حوزه‌ حکمرانی ننوشته‌ایم.  هنوز داریم بحث‌های سنتی مدیریت را درس می‌‌‌‌‌‌دهیم. ما این الگوی حکمرانی حاج‌قاسم را استفاده کنیم. در حوزه امنیت غذایی، در حوزه‌ مسکن، در حوزه‌ علم و فناوری. ببینیم جواب می‌‌‌‌‌‌دهد یا نمی‌‌‌‌‌‌دهد. 
الگوی حکمرانی شهید حاج‌قاسم جواب می‌‌‌‌‌‌دهد، پاسخ می‌‌‌‌‌‌دهد  برای زمانه ما.

Page Generated in 0/0044 sec