8 سال قبل در روزهای آغازین دیماه «جواد شریفیراد» یکی از متخصصترین اساتید جلوههای ویژه کشور در صحنه انفجار یک فیلم درگذشت. همان روزها حاتمیکیا درباره او گفت: من جواد را در خیلی از فیلمها دیدم. بارها شده بود وسط برخی کارها خاطراتی را برایم جسته و گریخته گفته بود. البته هیچ وقت به قیافهاش نمیخورد اینقدر حرف برای گفتن داشته باشد ولی همیشه بیادعا بود. تازه میخواست در حوزه اسپشیال افکت سینمایی سری در سرها در بیاورد. ما برای ساختن آثار سینمایی در ایران همیشه به بچههای اسپشیال افکت مشکوک بودیم و به این فکر میکردیم چقدر میشود به کار آنها اطمینان کرد اما وقتی جواد در همان اوایل کار به این حوزه وارد شد، امنیت بالایی را هم با خودش آورد. بارها دیدم فلان بازیگر وقتی اسم او را میشنید حاضر میشد در یک فیلم بازی کند.
درگذشت جواد شریفیراد باعث شد نگاهها بیش از پیش به سمت جلوههای ویژه جلب شود و اهالی سینما مطالبهای معقول در زمینه لزوم بهبود وضعیت جلوههای ویژه داشته باشند. حالا اگرچه بعد از 8 سال، وضعیت جلوههای ویژه دچار تغییر جدی شده است اما همچنان سینمای ایران در زمینه جلوههای ویژه یک گام از سایر بخشها عقبتر است.
یکی دو روز قبل در جریان بازدید رئیس سازمان صداوسیما از پشت صحنه مجموعه «موسی کلیمالله» آنچه بیش از همه جلب توجه میکرد، تمرکز و اهمیت جلوههای ویژه بود.
حاتمیکیا البته در فیلم «چ» و خروج هم نشان داده بود علاقه زیادی به جلوههای ویژه دارد و میداند نه تنها نباید با مقاومت بیجا مقابل تکنولوژیهای مربوط به جلوههای ویژه، حرکت رو به جلوی سینما را کند کرد، بلکه با استفاده درست از این بخش میشود سینما را در مسیر تحولی اساسی قرار داد.
محسن روزبهانی که رکورددار بیشترین تعداد سیمرغ است، میگوید: جلوههای ویژه میدانی یکی از کلیدیترین عناصر تولید فیلم در سینمای امروز محسوب میشود. در جهان کنونی جلوههای ویژه میدانی پیشرفتهای متعدد و گستردهای را تجربه کرده است و به موازات آن خروجی و کیفیت تولیدات سینمایی نیز افزایش یافته است.
جلوههای ویژه میدانی گستره متکثر و متنوعی از وقایع را دربرمیگیرد؛ از حرکت جعبه دستمال کاغذی روی میز ناهارخوری تا انفجارهای بزرگ در میدان جنگ، همه و همه توسط گروه طراحان جلوههای ویژه انجام میشود؛ گروهی که شاید زحمات و تلاشهایشان در سینمای ایران آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته و به آن پرداخته نشده است.
وی معتقد است: جلوههای ویژه در فیلمهای هالیوودی بیشتر به صورت کامپیوتری انجام میشود اما در ایران جلوههای ویژه به صورت میدانی انجام میشود و بسیار خوب از کار درمیآید. به عقیده من باید نویسندگان فیلمنامهها و کارگردانان با طراحان جلوههای ویژه جلساتی داشته باشند تا شاهد کارهای خلاق و زیبایی در این حوزه باشیم.
محسن روزبهانی که با 11 بار دریافت سیمرغ بلورین بهترین طراحی جلوههای ویژه میدانی از جشنواره فیلم فجر، رکورددار این رشته است، در کارنامه خود سابقه حضور در پروژههای دفاع مقدسی بسیاری را دارد که از جمله آنها میتوان به «عقابها»، «سجاده آتش»، «دوئل»، «تنگه ابوقریب»، «23 نفر» و «سرو زیر آب»، «معراجیها»، «زیباتر از زندگی»، «33 روز» و «خداحافظ رفیق» اشاره کرد.
* گرایش فیلمسازان جوان به جلوههای ویژه
این روزها چنین رویکردی در میان فیلمسازان جوانتر هم دیده میشود. برای نمونه در جشنواره فیلم رشد که چند روز قبل به کارش پایان داد، دستکم 5 فیلم خوب وجود داشت که روی جلوههای ویژه تمرکز جدی داشتند. از این میان مهمترین فیلم در حوزه جلوههای ویژه فیلمی بود به نام «بشقاب پرنده».
فیلم کوتاه «بشقاب پرنده» محصول انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس، بنیاد فرهنگی روایت فتح و دفتر تولید فیلم کوتاه انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس با مشارکت اداره حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان کرمان است. در این فیلم کوتاه، فاطمه نعمتی، احمد دهقانرحیمی، آرزو جعفری، صالح اگیباوی، محمدحسین اگیباوی، ارسلان ایرانمنش، حدیث سعدونی، کوثر محسنی و مسعود ایوبی ایفای نقش دارند.
محمدعلی طهرانی، طراح و مجری جلوههای ویژه این فیلم که در آینده از او زیاد خواهیم شنید، درباره جلوههای ویژه فیلم میگوید: این فیلم دفاع مقدسی بود و در کرمان فیلمبرداری شد. طبیعتا برای آن فضا و داستان جلوههای ویژه سنگینی لازم بود. فیلم درباره یک پسر خیالپرداز است که به صورت تصادفی به یک مین برخورد کرده و آن را برمیدارد. او همیشه خیال میکرد روزی بشقاب پرندهای خواهد دید که او را سوار کرده و به فضا میبرد. او با همین خیال مین را برمیدارد و قاعدتا بعد از آن مین باید منفجر شود اما منفجر شدن مین نشان داده نمیشود و ما انفجار مین را نمیبینیم.
طهرانی که ساخت جلوههای ویژه چند فیلم کوتاه از جمله «زهر»، «زلزلهای در دشت» و «غریبهها» را انجام داده است، درباره شکل انجام جلوههای ویژه کار میگوید: جلوههای ویژه کار بسیار سخت بود. حتی چند بار تهیهکننده فیلم میخواست داستان را به خاطر کم کردن حجم و میزان جلوههای ویژه عوض کند. در نهایت تصمیم گرفتیم هر طور شده این کار را انجام دهیم. بعضی اکسسوریها را خودمان ساختیم. یک سفینه را به صورت سهبعدی طراحی کردیم و با جلوههای ویژه به صورت کامل طوری طراحی کردیم که حتی چند بخش دیگر هم از جلوههای ویژه به داستان اضافه شد. از طرفی شکل سفینه هم قرار بود فانتزی و کودکانه باشد، نه یک سفینه ماتریکسی سیاه که حس رئال بودن به مخاطب دست دهد. همین موضوع، کار را سختتر میکرد. این، شکلی از جلوههای ویژه بود که در بسیاری کشورها با پیشرفتهترین ابزارها از انجامش ناتوانند.
طراح و مجری جلوههای ویژه «بشقاب پرنده» معتقد است: بسیاری از ابزارهای مربوط به جلوههای ویژه در کشور نبود و ما ناچار بودیم از وسایل بسیار ساده استفاده کنیم و آنها را به صورتی طراحی کنیم که شبیه نمونههای اصلی باشد. ما جتفنهای پرتابل خوب نداشتیم. نورهای پرتابل خوب وجود ندارد و باید از قبل آنها را با سادهترین وسایل میساختیم. بعد هم به خاطر اینکه با محیط تلفیق شود، باید تست گرفته میشد و....
وی درباره چرایی اهمیت جلوههای ویژه میگوید: با توجه به وجود مین در فیلم، یکی از مسؤولان برای نظارت آمده بود. میگفت چند سال قبل فیلمی آنجا ساخته شده و مسؤول انفجار به شهادت رسیده بود. این بسیار ناراحتکننده بود که وقتی میشود انفجار را با کامپوزیت خوب به صورت جلوههای ویژه حتی بهتر از شکل واقعی آن طراحی و اجرا کرد، چرا باید به این شکل ریسک خطرات جانی را بپذیریم و همچنان در این بخش خطرات جانی وجود داشته باشد.
به گفته وی، در سینمای ما بچههای بااستعدادی هستند که متاسفانه جدی گرفته نمیشوند. حتی آنقدر برایشان غیرجدی است که گاهی فیلم را میسازند و بعد دنبال جلوههای ویژه میروند که از اساس اشتباه است. وقتی فیلمی قرار است از جلوههای ویژه استفاده کند، نوع فیلمبرداری و فضاسازی و همه چیز باید متناسب با همان فضای جلوههای ویژه باشد. در غیر این صورت جلوههای ویژه مصنوعی و نامتناسب میشود و مخاطب آن را پس میزند، در حالی که اگر این بخش جدی گرفته شود، سینمای ایران یک تحول اساسی را تجربه خواهد کرد.