printlogo


کد خبر: 273791تاریخ: 1402/10/13 00:00
نگاهی به منش شخصی و روش فرماندهی شهید سلیمانی در گفت‌وگوی «وطن امروز» با حجت‌الاسلام علی شیرازی، نماینده سابق ولی‌فقیه در سپاه قدس
هنر مردمی کردن الگوی مقاومت

مریم‌السادات آجودانی: سفارش همیشگی شهید قاسم سلیمانی به همه فرماندهان و در جمع همرزمان، توجه به رفتار بود. اگرچه پس از شهادت سردار سلیمانی برخی زوایای اخلاقی و رفتاری او بر همگان نمایان شد اما با این حال هنوز هم بسیاری از ابعاد شخصیتی این قهرمان ملی و فرمانده بزرگ جهان اسلام ناشناخته باقی ‌مانده است. در چهارمین سالگرد شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی، سراغ حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی شیرازی، نماینده سابق ولی فقیه در نیروی قدس سپاه پاسداران و جانشین سازمان عقیدتی - سیاسی وزارت دفاع که رفاقت دیرینه‌ای با این شهید داشت، رفتیم و پای صحبت‌هایش درباره این شهید بزرگوار نشستیم. 
***
* یکی از ویژگی‌های حاج‌قاسم شجاعت و تدبیر بود تا جایی که رهبر معظم انقلاب شخصیت ایشان را در قالب مکتب حاج‌قاسم تعبیر کردند. درباره آموزه‌های مکتب حاج‌قاسم و نحوه تبیین آن در محور مقاومت برای‌مان بگویید.
 حاج‌قاسم دائم در جلسات سفارش می‌کرد با رفتارمان بویژه در سوریه اثرگذار باشیم. در سوریه فرماندهان ما حتی با داعش انسانی - اسلامی برخورد می‌کردند به طوری که وقتی یکی از زنان داعشی در حال وضع حمل بود، یکی از فرماند‌هان ما با خودروی شخصی او را به بیمارستان می‌رساند و پس از اطمینان از سلامتش او را بازمی‌گرداند و وقتی متوجه می‌شوند او فرمانده میدان بوده، به روستا دعوت می‌شود. این فرمانده بدون ملاحظه جنگی و ترس از احتمال شهادت و دستگیری دعوت مردم روستا را می‌پذیرد و با استقبال روستاییان مواجه می‌شود و این همان اثرگذاری رفتاری است که حاج‌قاسم بر آن تاکید داشت. حاج‌قاسم با رفتار خود مردم سوریه را جذب کرده بود به طوری که مردم سوریه با همه وجود به او عشق می‌ورزیدند. این اثرگذاری به شکلی عمیق بود که در ارتش سوریه هم اگر شکایت داخلی وجود داشت، به طرف ایرانی بویژه حاج‌قاسم می‌گفتند، چرا که او را مأمن خود می‌دانستند. 
* در رابطه با روز شهادت سپهبد قاسم سلیمانی هم می‌فرمایید؟
سفر آخر با حاج‌قاسم نبودم و آنچه را دیگران تعریف کردند، بازگو می‌کنم. من آخرین بار حاج‌قاسم را یکشنبه‌ای که جمعه آن به شهادت رسید، در جلسه‌ای ملاقات کردم و صبح دوشنبه از تهران خارج شدم و ایشان سه‌شنبه به سوریه رفت. برعکس همیشه که سفارش کرده و امور را پیگیری می‌کرد، این‌بار هیچ دستوری نمی‌دهد؛ انگار می‌دانست سفر بی‌بازگشت است. صبح یکشنبه وارد اتاق حاج‌قاسم شدم. در طول عمر حضورم در نیروی قدس چنین رفتاری را از حاج‌قاسم ندیده‌ بودم. هر چه انگشتر داشت روی میز چیده بود و من هم عادت نداشتم از حاجی برای خودم انگشتر بخواهم اما آن روز چندبار خواستم درخواست انگشتر کنم؛ گویی از همه چیز دل کنده بود. قرار بود حاج‌قاسم به قم برود، من هم به یکی از استان‌ها سفر داشتم. گفتم «می‌خواهید سفر را لغو کنم با هم برویم با مراجع دیدار کنیم» گفت  «نه! بماند برای بعد» و پس از آن هم به سوریه رفت. حاج‌قاسم به همه گفته بود قصد فقط دیدار است و کاری ندارم و بعد به لبنان رفته و عصر پنجشنبه به دمشق بازگشته بود. پرواز تاخیر داشت تا بالاخره بامداد جمعه۱۳ دی ۱۳۹۸ این هواپیما به سمت عراق حرکت می‌کند. پس از شهادت حاج‌قاسم، شهید سیدرضی موسوی به آن ‌ساختمان می‌رود و دست‌نوشته شهید سلیمانی «از خدا می‌خواهم مرا بپذیرد» را پیدا می‌کند. از این دست‌نوشته، مشخص است می‌دانسته این رفتن متفاوت است. 
* 4 سال از شهادت حاج‌قاسم می‌گذرد و طبیعتا شما به عنوان دوست صمیمی ایشان مثل همه دوستداران این شهید مقاومت دلتنگ ایشان هستید و جای خالی‌شان را حس می‌کنید. اگر بخواهید در یک جمله  حاج‌قاسم را توصیف کنید، چه می‌گویید؟
حاج‌قاسم در زندگی‌اش حقیقتا مرد بود. شهید سلیمانی پای حرفش در هر میدانی ایستاد. حاج‌قاسم یک مکتب بود و همواره یک اصل را به عنوان اصل جدایی‌ناپذیر از مؤلفه‌های رفتاری خود لحاظ می‌کرد و آن رضای خداوند متعال بود.
* سردار سلیمانی تفکر انقلاب اسلامی را به جهان صادر کرد. درباره نقش حاج‌قاسم در مقاومت مردم فلسطین هم توضیح می‌دهید؟
 کاری که حاج‌قاسم در منطقه و محور مقاومت بویژه فلسطین، یمن، سوریه، افغانستان و عراق انجام داد و به نظر من از همه آنچه مطرح می‌شود، مهم‌تر است، اینکه تفکر انقلاب اسلامی را صادر کرد. اینکه ملت ایران چگونه شاه و آمریکا را از میدان به در کردند و موفق شدند پیروز شوند و پیروز بمانند و دشمنان این مردم در میدان‌های مختلف شکست خوردند، این را حاج‌قاسم در جلسات عمومی و خصوصی تبیین کرد. او عظمت قدرت نرم انقلاب اسلامی را ضمن تبیین در دنیا برای همه به نمایش گذاشت.
* چگونه شهید سلیمانی در محور مقاومت به عنوان فردی شاخص مطرح می‌شود؟ 
ایشان پس از 8 سال دفاع‌ مقدس، در دانشگاه شهید باهنر کرمان - در عین فرماندهی - دانشجو بود. استادی که تدریس می‌کرد، تحصیلکرده آمریکا بود و آموزه‌های مسیحیت روی او اثر گذاشته بود و زمانی که می‌خواست درباره خانواده بحث کند، از نگاه غرب مطرح می‌کرد. یک روز حاج‌قاسم سرکلاس بیان می‌کند شما ‌شناختی از زن و خانواده در نگاه اسلام ندارید و مثال‌های غربی مسیحی را بیان می‌کنید، اجازه دهید در این باره من توضیح بدهم که استاد در عین ناراحتی اجازه می‌دهد روز بعد ایشان کنفرانس بدهد. روز بعد حاج‌قاسم در کلاس به تبیین نقش خانواده در اسلام می‌پردازد. پس از یک ساعت و نیم صحبتی که می‌کند، استاد به نشانه تشویق دست او‌ را بالا برده و می‌گوید «من تا امروز نمی‌دانستم اسلام چیست و چه نگاهی به خانواده دارد» و آن شهید بزرگوار می‌گوید من حتی یک‌سوم حرف‌هایم را هم نزدم. حاج‌قاسم جاذبه بیانی داشت. بارها در لشکر و نیروی قدس شاهد بودم حاج‌قاسم 2 ساعت دسته‌بندی‌شده اعتقادی و اخلاقی، درباره مسائل داخلی و منطقه و تحلیل بین‌المللی صحبت می‌کرد و همه مشتاقانه می‌شنیدند. جاذبه‌ای در کلامش داشت که همه دوست داشتند ادامه دهد. اعتقاد دارم بسیاری از سخنان حاج‌قاسم از سوی خدا بر زبان او جاری می‌شد و برای همین اثرگذار بود. در میدان هم هیچ شخصیت و فرماندهی نبود که از همکلامی با او خسته شود. 
* حاج‌قاسم در تبیین مباحث هم قدرتمند عمل می‌کرد؛ این جاذبه کلامی چقدر در مقاومت فلسطین اثر داشت؟ 
ایشان در صحبت‌هایی که با فرماندهان مقاومت داشت، تاکید می‌کرد ما با دست خالی و توکل به خدا جنگیدیم و پیروز شدیم؛ پس برای شما هم پیروزی نزدیک است. شما هم می‌توانید موشک داشته باشید. لازم نیست سلاح بخرید، باید سلاح بسازید و حاج‌قاسم دانش ساخت اسلحه، موشک و پهپاد را به مقاومت هدیه کرد. او ایده آموزش فلسطینی‌ها برای ساخت سلاح را مطرح کرد و اکنون مقاومت فلسطین در ساخت سلاح نیز پیشرفت کرده است.
* شهید سلیمانی در بخش آموزش نظامی محور مقاومت چه نقشی داشت؟
حاج‌قاسم از حیث نظامی، شخصیتی ممتاز و بسیار باتجربه و فرماندهی عالی بود. حاج‌قاسم ایده آموزش رزمندگانی از غزه برای ساخت موشک‌های دوربرد را مطرح کرد و این دستاوردی بزرگ بود که غزه محاصره شده، سلاحش را خودش بسازد. پس از کسب و انتقال دانش تولید و ساخت تسلیحات نظامی، یکی از مهم‌ترین فعالیت‌های قابل بیان حاج‌قاسم تصحیح روش‌های نظامی در منطقه بود. بر اساس آموزش‌ها به چگونگی حفظ و نگهداشت تسلیحات برای جلوگیری از حملات تخریبی دشمن پرداخت و چطور جنگیدن را آموزش داد.
به اذعان خود مقامات فلسطینی، حاج‌قاسم چند بار به غزه سفر کرده و «ایده تونل‌ها» فکر و ایده «حاج‌قاسم سلیمانی» و «عماد مغنیه» بود. الان در بمباران، غزه همچون گذشته نیست و این بار فلسطین هم مقابله به مثل می‌کند. هر کاری شهید حاج‌قاسم سلیمانی برای فلسطین انجام داد؛ از تهیه سلاح گرفته تا انتقال دانش موشک‌سازی و پشتیبانی و تدارکات، تا ارائه تجربیات، توانمندی‌ها و بالا بردن روحیه فلسطینیان، همه را اکنون در نبرد غزه می‌بینیم. همه این نتایج، ارمغان راهی است که شهید حاج‌قاسم سلیمانی طی کرد.
* اینکه حاج‌قاسم الگوی انقلاب اسلامی را در کشورهای دیگر تعمیم داد، به چه شکل بود؟ در غزه هم شاهد حضور مردم در مقابل اسرائیل هستیم؛ هسته مقاومت فلسطین و همراهی مردم چگونه است؟
حاج‌قاسم بسیج را در عراق در قالب «حشد الشعبی» اجرا کرد. دفاع وطنی سوریه، زینبیون، فاطمیون و... همه بسیج مردمی است؛ مردم در عرصه هستند و تنها ارتش و نیروی نظامی وارد میدان نشده است. نیروی نظامی تعهد دارد ولی نیروی بسیجی می‌آید و هر زمان بخواهد می‌رود. اسرائیل شهروندانش را در قالب نیروی نظامی برای جنگ آماده کرده و به آنها اسلحه داده است اما در غزه روش انقلاب اسلامی پیاده شد و در نوع مدیریت و روش‌ها شاهد اعتماد به مردم هستیم. شکل‌گیری نهادی مردمی در گفتمان جمهوری اسلامی ایران به نام «بسیج» و تکرار این تجربه در سوریه با نام «نیروهای دفاع وطنی» و در عراق با عنوان «حشدالشعبی»، صرف نظر از معنای انتقال یک تجربه موفق، حکایت از زمینه‌های شکل‌گیری و نیتی دارد که حاج‌قاسم به دنبال آن بود.
* و اما انتقام سخت... موضوعی که همچنان مردم ایران منتظر آن هستند؛ این انتقام سخت به چه معناست و کی محقق می‌شود؟
ما در تبیین مسائل ضعیف هستیم. دشمن شبانه‌روز کار می‌کند و می‌گوید انتقام گرفته نشده، حتی خود ما هم می‌گوییم انتقام نگرفتیم، تعبیر از انتقام این نیست که 4 موشک به تل‌آویو بزنیم، این مدیریت هوشمندانه نیست. ضعیف کردن دشمن و بسته شدن دستش مفهوم اصلی انتقام است. رهبر معظم انقلاب فرمودند «آمریکا باید از منطقه برود»؛ رفتن از عراق، افغانستان و سوریه باعث تضعیف ارتش آمریکا شده است. زمانی که دنیا جرات حرف زدن به آمریکایی‌ها را ندارد، ما عین‌الاسد را موشک می‌زنیم؛ این قدرت نظامی ما و شکستن ابهت آمریکا در منطقه را نشان می‌دهد. قدرت آمریکا روزی که وارد عراق شد طوری بود که برای عبور یک ماشین آمریکایی همه اتوبوس‌ها و خودرو‌ها را متوقف می‌کردند اما حالا پس از شهادت حاج‌قاسم به برکت خون این شهید عزیز و آنچه در زمان حیاتش انجام داده، سفارت و مقر آمریکا را می‌زنند. پس آبرویی برای آمریکا نمانده اما ذات بشر عجول است و می‌خواهد انتقام سخت را به عینه ببیند. ما چون عمر کوتاه داریم، می‌خواهیم مثل سقوط صدام، سقوط آمریکا را هم ببینیم اما خداوند، دانای تواناست و صبر بسیار دارد و باید زمانش برسد. مقایسه اسرائیل گذشته و امروز همان انتقام است. در هفتاد و پنجمین سالگرد رژیم صهیونیستی، نفتالی بنت در نامه خود عموم صهیونیست‌های ساکن در سرزمین‌های اشغالی را «جمعیت خاموش» می‌نامد که به زعم بنت، از عملکرد دولت وی راضی هستند و می‌دانند نتانیاهو و متحدان سیاسی وی درباره دولت بنت و عملکرد دولت دروغ می‌گویند اما هیچ اقدام یا تحرک قابل توجهی در جهت دفاع از دولت ائتلافی بنت - لاپید انجام نمی‌دهند، چرا که به گفته نفتالی بنت، برای شهروندان صهیونیست روشن است واقعیت چیست و نیازی نیست به حرف‌های نتانیاهو و دوستانش توجه کنند. او ‌در این نامه می‌گوید در طول تاریخ، یهودیان 2 بار در این سرزمین صاحب یک کشور مستقل و یکپارچه بودند. نخستین‌بار به مدت ۸۰ سال یک حکومت یهودی وجود داشت و سپس به دلیل درگیری‌های داخلی تجزیه شد. بار دوم، حکومت یهودیان ۷۷ سال وجود داشت و سپس به دلیل درگیری‌های داخلی، حاکمیت آن توسط رومیان از بین رفت. اسرائیل سومین دوره حکومت یهودیان است. اکنون این رژیم در ۷۵ سالگی خود قرار دارد. همه ما در برابر این آزمون قرار داریم که آیا به عنوان یک کشور مستقل و متحد موفق خواهیم شد از دهه هشتم عمر خود عبور کنیم، یا به دلیل درگیری‌های داخلی دوباره شکست خواهیم خورد؟ چه اتفاقی افتاده که بنت برای دیدن ۸۰ سالگی اسرائیل شک و شبهه دارد؟ سال ۵۸ امام خمینی‌(ره) روز قدس را پایه‌گذاری کردند. سال ۶۷ امام در پیام قطعنامه، درباره شکل‌گیری بسیج جهانی اسلام صحبت کردند. پس این حرکت سیری دارد که توفان الاقصی بخشی از این سیر است. بایدن خود اعتراف کرده است در نظم آینده جهان، آمریکا نقشی ندارد. پس خودشان می‌دانند قدرت ندارند.

Page Generated in 0/0062 sec