مهدی بختیاری: ترور «صالح محمد سلیمان العاروری» نایبرئیس دفتر سیاسی حماس به همراه چند نفر دیگر از مسؤولان این جنبش در ضاحیه جنوبی بیروت، از مهمترین ترورهای فرماندهان و مسؤولان گروههای فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی در چند سال اخیر بود.
العاروری اگرچه یک مسؤول سیاسی در جنبش حماس بود اما کار خودش را از شاخه نظامی (القسام) آغاز کرد و در لیست ترور اسرائیل (خصوصا از چند ماه قبل از آغاز عملیات توفان الاقصی) قرار داشت که مقامات این رژیم از جمله بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی نیز به آن تصریح کرده بودند. العاروری سال 1966 در روستای عاروره در رامالله متولد شد و مدرک فوق لیسانس خود را در رشته شریعت اسلامی از دانشگاه الخلیل گرفت و از همان مقطع با عضویت در جنبش مقاومت اسلامی (حماس) نقشی مهم در مبارزه علیه اشغالگران ایفا کرد که منجر به دستگیری او شد. العاروری چند سال را در زندانهای رژیم صهیونیستی به سر برد تا اینکه در نهایت سال 2010 با آزادی از زندان، از سرزمین فلسطین تبعید شد و به دنبال آن، به عضویت دفتر سیاسی حماس درآمد و سال 2017 به عنوان نایب رئیس حماس تعیین شد.
العاروری به همراه شهید «احمد الجعبری» (جانشین فرماندهی گردانهای قسام) از اعضای اصلی تیم مذاکرهکننده برای مبادله اسرای فلسطینی با «گیلعاد شالیط» سرباز اسیر اسرائیلی در سال 2011 بود که در جریان آن، 1027 اسیر فلسطینی از جمله «یحیی سنوار» آزاد شدند.
با این حال به نظر میرسد تمرکز اسرائیل بر ترور شیخ صالح العاروری یک دلیل اصلی داشت و آن هم نقش پررنگ او در تسلیح کرانه باختری و تشکیل گردانهای القسام در کرانه بود. العاروری همچنین یکی از نزدیکترین فرماندهان جنبش حماس به جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان بود که نقشی اساسی در طراحی و اجرای عملیات توفان الاقصی (بزرگترین ضربه اطلاعاتی، امنیتی و نظامی به اسرائیل) ایفا کرد. او که نقشی معادل «یحیی سنوار» (رهبر شاخه حماس در نوار غزه) در کرانه باختری داشت، با آغاز برنامه بلندمدت و مهم تسلیح کرانه در سالهای گذشته، اگر نگوییم مهمترین فرد ولی حتما یکی از موثرترین افراد بود که ثمره کارش را در یکی دو سال گذشته - خصوصا پیش از عملیات توفان الاقصی- در این منطقه دیدیم.
تعداد بالای عملیاتهای استشهادی و خیزش گروههای جدید مقاومت در کرانه باختری از جمله ثمرات برنامههای صالح العاروری و دیگر فرماندهان گروههای مقاومت در کرانه باختری بود که همچنان یکی از چالشهای بزرگ رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
العاروری خودش در یکی از مصاحبههایش در این باره گفته بود: «ما در معادله جدیدی قرار داریم که هر روز به نفع مقاومت و متحدانش و گسترش آن علیه اشغالگری متغیر است. با وجود بسیج ۳۰ گردان نظامی در شمال کرانه باختری برای از بین بردن مقاومت، مقاومت در حال قویتر شدن و استحکام بیشتر است».
ترور العاروری در چارچوب تهدیدات مداوم اسرائیل درباره هدف قرار دادن فرماندهان حماس و دیگر گروههای مقاومت در داخل و خارج از فلسطین انجام شد اما این ترور - آن هم در پایتخت یک کشور عربی (بیروت) - میتواند صهیونیستها را وارد فاز جدیدی از درگیری با حزبالله لبنان کند.
حزبالله با آغاز عملیات توفان الاقصی به خصوص بعد از شروع عملیات زمینی اسرائیل در نوار غزه، وارد درگیری با ارتش اشغالگر صهیونیستی شد و یکی از عوامل اصلی عدم تمرکز کامل صهیونیستها بر غزه نیز همین مشغول نگه داشتن آنها توسط حزبالله در مرزهای شمالی سرزمینهای اشغالی است.
حزبالله در گذشته تا حد زیادی نشان داده ترورهای اسرائیل در خاک لبنان را بیپاسخ نمیگذارد و این را در بیانیه خود پس از ترور العاروری هم اعلام کرد.
ترور فرمانده عالیرتبه حماس، چند روز بعد از ترور سردار شهید «سیدرضی موسوی» فرمانده حوزه پشتیبانی و لجستیک جبهه مقاومت در سوریه انجام شد که با توجه به مسؤولیت هر دو آنها در حوزه پشتیبانی، به نظر میرسد صهیونیستها علاوه بر اینکه به دنبال باز کردن جبهههای درگیری جدید خصوصا با ایران هستند، ترورهای هدفمند خود را بر تضعیف پشتیبانی گروههای مقاومت از سوی ایران متمرکز کردهاند.
جنبش حماس با گذشت 3 ماه از آغاز عملیات توفان الاقصی همچنان کمابیش مانند روز اول میجنگد و به گفته فرماندهان گروههای مقاومت فلسطینی، انبارهای آنها مملو از تجهیزات نظامی برای ادامه دادن به جنگ تا چند ماه آینده است و همه اینها ثمره تلاشها و مجاهدتهای افرادی نظیر شهیدان موسوی و العاروری است.
اگر حاج قاسم مردی بود که دست فلسطینیها را پُر کرد، فرماندهانی مثل «سیدرضی موسوی» و «شیخ صالح العاروی» مهمترین بازوهای او بودند.