2 انفجار به فاصله 20 دقیقه در مسیر منتهی به گلزار شهدای کرمان در بعدازظهر روز چهارشنبه (13 دی) رخ داد و 89 انسان در چشم برهمزدنی بر خاک افتادند؛ عملیات تروریستی وحشیانهای که بعد از 24 ساعت داعش آن را
به عهده گرفت اما در این 24 ساعت صعود و سقوطهای بسیاری بود که مردم ما در عالم مجازی آن را نظاره کردند. علی کریمی تنها ورزشکار و فوتبالیست سابقی بود که همانند همیشه از سر اشتباه و جهل، طرف جلاد و تروریست را گرفت. یک استوری وهنآمیز و بسیار مشمئزکننده که باعث شد بسیاری از نزدیکان و همفکرانش دستکم در یک سال اخیر، علیه او موضعی سفت و سخت بگیرند. چه از جامعه فوتبالیستها و ورزشکاران، چه دیگر اهالی هنر و سینما، همه برخلاف بازیکن سابق تیم ملی فوتبال ما، این حرکت تروریستی را محکوم کردند. وقتی این همه انسان بیگناه روی زمین به خون میغلتند، چه چیزی میتواند باعث خوشحالی یک مثلا ایرانی شود؟ سقوط علی کریمی دیرزمانی است آغاز شده و مشخص نیست تا کجا قصد فرو رفتن در باتلاق بیانتهای بیشرفی را مدنظر دارد. اپوزیسیون و مخالف بودن با هر نظام سیاسی هم آداب خاص خودش را دارد که بدون هیچ شک و تردیدی امثال علی کریمی در هیچ یک از تقسیمبندیهای آن قرار نمیگیرند. هموطن تو توسط تروریستها در بمبگذاری شهید شده و تو آن وقت آن ادبیات شنیع و مشمئزکننده را به کار میگیری تا بگویی در مسابقه بیشرفی، هیچ رقیبی نداری. از هادی چوپان تا علی دایی، گلمحمدی، قلعهنویی و نکونام، همه و همه بزرگان این ورزش و فوتبال با مردم حادثهدیده و بازماندگان این بمبگذاری تروریستی همدردی کردند اما علی کریمی و علی کریمیسانان، درست 180 درجه آن طرفتر تمام قد مقابل مردم خود ایستادند و با پوزخند تکراری و چندشآور مدعی شدند تقصیر خودشان است که رفتند نذری بخورند! بعید است دیگر مرحلهای از رذالت و بیشرفی مانده باشد که علی کریمی قفل آن را باز نکرده باشد. شاید اگر فردا روزی در جایی از کشور زلزله یا یک بلای طبیعی دیگر بیاید باز او بنویسد حقتان است که بمیرید چون آنجا ماندید و پیشبینی نکردید قرار است فلان اتفاق رخ دهد! شاید این نوع ادبیات سخیف باشد اما تردید نکنید علی کریمی و حسابهای کاربری کرایه داده شدهاش در همین راستا حرف میزنند و منطق میآفرینند.
هلهله برای کشته شدن بچه 2 ساله؟ بگذارید کاملترش را بنویسیم. درست آنچه در ساختمان پزشک قانونی کرمان برای شناسایی جسد کودک 2 ساله آمده است؛ جنسیت زن، سن حدود 2 سال. کاپشن صورتی و گوشوارههای قلبی.
بمیرد قلبی که این را میبیند و میخواند و بغض گلویش را نمیفشارد. اگر شادی و هلهله برای شهادت این بچه 2 ساله که حتی نامش را هم سازمان پزشکی قانونی دقیق نمیدانست، اوج بیشرفی نیست، پس دیگر باید چه کرد تا بتوان در جرگه وطنفروشان بیشرافت جای گرفت؟ ۲ بمب در کرمان به فاصله 20 دقیقه منفجر شد، 89 انسان جان خود را از دست دادند، 280 نفر زخمی شدند و صدمه دیدند اما جمعیت بزرگتری بودند که با مردم خود همدردی کردند. در جامعه ورزش میشود صریحا گفت اکثر قریب به اتفاق ورزشکاران بویژه فوتبالیستها در صف مردم قرار گرفتند و با مردم ایران همدردی کردند، البته همانطور که گفته شد افراد قلیل دیگری هم بودند که مسیر وارونه را پیش گرفتند و با سقوط آزاد به سوی حضیض وطنفروشی پیش رفتند.
* همدری ملیپوشان فوتبال با مردم کرمان
اعضای تیم ملی فوتبال کشورمان با آسیبدیدگان حمله تروریستی ابراز همدردی کردند و خواستار برخورد سریع با مسببان این حمله وحشیانه شدند. در ابتدای تمرین اعضای تیم ملی به دلیل حملات تروریستی در گلزار شهدای کرمان و شهادت تعدادی از هموطنان با قرائت فاتحه یاد و خاطره شهدای این حملات را زنده کردند. سپس مهدی طارمی، سیدپیام نیازمند و امید ابراهیمی هرکدام در گفتوگو با دوربین شبکههای تلویزیونی، در این مورد صحبت کردند.
جواب دندان شکن سامره به کریمی
عملیات تروریستی کرمان موجی از واکنشها و ابراز احساسات ایرانیها و همدردی با شهدا و آسیبدیدهها را در پی داشت. ساعتی پس از انتشار خبر انفجارهای کرمان و وسعت حادثه بود که چهرههای مختلف به همدردی با حادثهدیدگان پرداختند. از جمله فوتبالیستها و چهرههای شناختهشده ورزشی ایران در شبکههای اجتماعی به این حادثه واکنش نشان دادند. جواد نکونام، علی دایی، یحیی گلمحمدی و امیر قلعهنویی از نخستین چهرههایی بودند که به این واقعه تروریستی واکنش نشان دادند. عبارت «کرمان تسلیت» در بیشتر پیامها و استوریهای فوتبالیستها و ورزشکاران به چشم میخورد و موجی از همراهی و همدلی را ایجاد کرد.
علی سامره از چهرههای شناختهشده استقلالی که اصالتی رفسنجانی دارد از جمله چهرههایی بود که پیامی مفصلتر از «کرمان تسلیت» در شبکههای اجتماعی منتشر کرد. سامره ابتدا با ابراز همدردی با بازماندگان شهدای این حادثه به محکومیت هرگونه حرکت تروریستی پرداخت و در ادامه نوشت: «تلختر از این غم، لجنپراکنی افراد به اصطلاح وطنپرست و اسطورهای است که در این ساعات با نمک پاشیدن روی زخم مردم داغدیده، برای دشمنان خوشرقصی میکنند. باورم نمیشود یک انسان تا این حد وقیح و بیرحم و بیشرف باشد». اگرچه سامره نامی از کسی نبرده اما قطعا کنایه او به توئیتی است که حساب توئیتری علی کریمی ساعتی پس از حادثه منتشر کرده بود.
***
جامعه ورزش داغدار ماتم کرمان
شرافتمندان کنار مردم
عبدالله دارابی: هموطنان کرمانی بار دیگر مصیبتی بزرگ را تجربه کردند و این بار در سالروز شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی، ددمنشان داعشی با عملیاتی تروریستی 89 نفر را به شهادت رساندند و ۲۸۰ نفر را مجروح کردند تا ایران و ایرانی داغدار این ماتم جانسوز شود.
این حادثه دلخراش قلب هر آزادهای را فارغ از رنگ و نژاد و دین و سرزمین به درد آورد. جامعه ورزش ایران نیز که از شهادت مظلومانه دهها نفر از هممیهنان عزیزمان متاثر شد، همدردی خویش را با مردم کرمان اعلام کرد و به انحای مختلف در فضای مجازی این تاثر را ابراز داشت. افرادی چون امیر قلعهنویی، علی دایی، جواد نکونام، علی سامره و هادی چوپان با انتشار استوریهایی به ایران و ایرانی بویژه مردم کرمان تسلیت گفتند و این حرکت سبعانه را محکوم کردند. جامعه هنری کشور نیز با محکوم کردن آن، با مصیبتدیدگان همدردی کردند. علاوه بر این در سطح جهانی نیز این عملیات تروریستی محکوم و با مردم ایران اعلام همدردی شد؛ حتی از سوی سازمان ملل و شورای امنیت که بیشتر در خدمت منافع دشمنان ایران هستند، تا جایی که دبیرکل سازمان ملل خواستار پاسخگویی عاملان این عملیات تروریستی شد.
متاسفانه اما برخی که زاده همین آب و خاکند، با دشمنان ایران و ایرانی و کودککشان داعشی همنوا شدند و وقیحانه از شهادت هموطنان بیگناه خود ابراز شادی کردند! وقاحت و بیشرفی تا کجا...؟! شرمآورتر اینکه برخی از اینان، ادعای حامی وطن و هموطن بودن نیز دارند و انسانیت را فراتر از هر دین و سرزمینی نیز میدانستهاند ولی در عمل خیانت به وطن، جفا به هموطن و بیشرمی را آیین خویش کردهاند! یکی از آنها که طی یک سال اخیر در خدمت به دشمنان وطن از هیچ خباثتی دریغ نکرده است، علی کریمی است. کسی که با امکانات همین مرز و بوم و با حمایت همین مردم به نان و نوا و آوازهای رسید و اکنون در قلب دشمن سرسخت این ملت، برای آنها خوشرقصی میکند و نمک بر زخم هموطنان داغدیده خود میپاشد. البته او با جواب تند برخی اهالی جامعه ورزش و هنر ایران مواجه شد ولی چگونه میتواند قساوت خود را در قبال هموطنان شهید خویش توجیه کند؟ آیا لحظهای زن و بچه خویش را جای آن به خاک و خون غلتیدگان و خود را به جای پدر و مادران داغدیده قرار داده است تا معنای عمل غیرانسانی و وقیح خود را درک کند؟ البته اگر وجدانی برایش باقی مانده باشد... سقوط اصول انسانی در وجود یک فرد نشانه چیست؟ آیا جز این است که ریشه در عقدههای روانی و حقارتهای آن فرد، ولو مشهور دارد؟ او دیگر روی بازگشت به جمع هموطنان خویش را خواهد داشت؟