printlogo


کد خبر: 274853تاریخ: 1402/10/17 00:00
بایدن با چالش‌هایی نظیر خیزش چین، جنگ اوکراین و شکست در خاورمیانه روبه‌رو است
سال بن‌بست هژمونی آمریکا

گروه بین‌الملل: اندرو باسویچ، استاد بازنشسته روابط بین‌الملل و تاریخ در دانشگاه بوستون آمریکا در گزارشی برای وبگاه اندیشکده کوئینزی، به طور خاص به این مساله پرداخته که چرا در سال 2024، جلوه‌های عینی‌تر سقوط هژمونی بین‌المللی آمریکا خود را نشان خواهد داد. 
باسویچ در گزارش خود می‌نویسد: «جو بایدن، رئیس‌جمهور کنونی آمریکا، نه یک متفکر اصیل و نه فردی عمیق در این کشور است. البته شمار معدودی از افرادی که در حوزه سیاست معاصر آمریکا در وضعیت کنونی فعالیت دارند، می‌توانند چنین ادعایی را داشته باشند. از این رو، اینکه شاهدیم برخی منتقدان در آمریکا، به فقدان عمق و اصالت تفکرات و رویه‌های بایدن اشاره می‌کنند، در واقع اشاره به یک امر بدیهی است. در این میان، مساله مشکل‌سازِ دیگر درباره جو بایدن این است که وی سعی می‌کند سخنان و مواضع دیگران را به تصاحب خود درآورد و البته هیچ ارتباطی نیز با افرادی که آنها را ارائه می‌کنند، ندارد. این عادت، شهرت و برجستگی را برای بایدن در عرصه سیاست داخلی و خارجی آمریکا به همراه نداشته است. با این حال، جو بایدن به تازگی در موضع‌گیری‌ای، آمریکا را یک ملت ضروری و مهم در جهان امروز توصیف کرده است. در این رابطه، او اندکی عادلانه‌تر رفتار کرد و منشأ به‌کارگیری این اصطلاح را به دوست و همکار سابق خود مادلین آلبرایت که پیش‌تر وزیر خارجه آمریکا بوده است، نسبت داد. اگر چه صداقت بایدن در این مورد خاص ستودنی است اما برخی آمریکایی‌ها احتمالا مشکلات جدی با موضع‌گیری اخیر رئیس‌جمهور کشورشان دارند. مادلین آلبرایت از این اصطلاح که آمریکا یک ملت ضروری و مهم برای جهان است در سال 1998 میلادی و در جریان یک خطابه تلویزیونی استفاده کرد تا بنیان‌های دکترین مد نظر خود را برای مردم کشورش تشریح کند. او در آن زمان با اعتماد به نفس گفت: اگر مجبوریم از زور و قوه قهریه استفاده کنیم، این مساله تا حد زیادی به دلیل اینکه ما آمریکا هستیم، مشروعیت دارد و درست است. ما ملتی ضروری و مهم برای جهان هستیم. ما با قدرت ایستاده‌ایم و البته آینده را نیز بهتر و بیشتر از دیگر کشورها می‌بینیم و پیش‌بینی  می‌کنیم. مادلین آلبرایت زمانی این سخنان را ایراد کرد که آمریکا و نخبگان سیاسی آن، پیروز یک نبرد فرسایشی و طولانی در قالب جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی شده بودند. در آن دوره، در چرخه‌ها و گروه‌های سیاسی آمریکا، حس غرور و پیروزی زیادی موج می‌زد. مجموع این حالت و وضعیت سبب شد در دهه 1990 میلادی، آمریکا و آمریکایی‌ها خود را به مثابه قدرت شماره یک جهان و منشأ رونق و شکوفایی به جهانیان معرفی کنند. با این حال، این قبیل سرخوشی‌های آمریکایی، خیلی زود به نقطه پایان خود رسید. در ابتدا شاهد وقوع حملات تروریستی 11 سپتامبر بودیم و البته چالش‌ها و آسیب‌های قابل تامل و جدی جنگ جهانیِ اعلامی دولت آمریکا علیه به اصطلاح تروریسم نیز خود را به نمایش گذاشت. شکست‌های سنگین آمریکا در عراق و افغانستان نیز تا حد زیادی اعتبار بین‌المللی متصور دولت آمریکا را در هم شکست و موجب ایجاد چالش‌های جدی برای آن شد. در عین حال، وقوع شمار زیادی از تحولات دیگر نیز تا حد زیادی این ادعای آمریکا را که این کشور از توانایی‌های زیادی جهت حدس زدن روند تحولات آتی جهان برخوردار است زیر سوال برد. در نهایت شاهد ظهور و قدرت‌گیری «دونالد ترامپ» در آمریکا به عنوان رئیس‌جمهور این کشور بودیم؛ رویدادی که به هیچ عنوان هیچ پیش‌بینی‌ای درباره تحقق آن در آمریکا وجود نداشت. باید بپذیریم آینده‌ای که دکترین آلبرایت سعی در ترسیم آن داشت، اکنون گذشته آمریکاست. اینکه می‌بینیم اکنون بایدن در حال استفاده از اصطلاحات مادلین آلبرایت است و می‌گوید آمریکا یک ملت ضروری و مهم برای جهان  است، حقیقتا نگران‌کننده است. انگار این فرد هیچ نسبتی با واقعیت‌های میدانی ندارد. مادلین آلبرایت -‌که سال 2022 مُرد‌- معتقد بود آمریکا هم می‌تواند آینده را ببیند و هم به روندهای آتی در جهان شکل بدهد. با این حال، اکنون که آمریکا با اما و اگرهای زیادی درباره حفظ دموکراسی خود در بحبوحه نزدیک شدن به زمان برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری 2024 این کشور روبه‌رو است، شاید بیراه نباشد اگر بگوییم دولت بایدن حتی نمی‌تواند حدس بزند پنجشنبه آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. اکنون آمریکا با چالش‌های جدی و عدیده‌ای برای حفظ موقعیت ادعایی برتر خود در قالب معادلات جهانی رو به رو است: خیزش چین، بن‌بست در جنگ اوکراین، تزلزل در سیاست‌های مرزی آمریکا و تهدیدات وجودی جدی از ناحیه بحران تغییرات اقلیمی، همه و همه فضایی بحرانی را برای آمریکا ایجاد کرده‌اند. با این همه، هیچ‌کدام از این تحولات به اندازه جنگ غزه، حامل آزمون‌های مهم و معنادار برای واشنگتن نیستند. درباره جنگ غزه، روند تحولات بیش از هر مورد دیگری آمریکا را فرا می‌خواند تا ادعای برتری جهانی خود را اثبات کند و به نمایش بگذارد؛ همین حالا و بدون تاخیر. در این رابطه، آمریکا باید از قدرت و نفوذ خود استفاده و هر چه سریع‌تر جنگ غزه را به سمت پایان آن رهنمون کند اما دولت بایدن عملا در مسیر مخالف با این موضوع حرکت کرده است. در این راستا، این دولت با ارائه مقادیر قابل توجهی مهمات و بمب به اسرائیل، عملا فرسایشی شدن جنگ غزه را تضمین و کشتار و قتل عام غیرنظامیان را تسهیل می‌کند. در عین حال، واشنگتن با وتوی قطعنامه‌های مختلف مطرح‌شده در شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت برقراری آتش‌بس در جنگ غزه، تا حد زیادی خود را در نقطه مقابلِ آنچه افکار عمومی بین‌المللی درباره جنگ غزه می‌اندیشند و می‌خواهند، قرار داده است. در این میان، فعالیت‌های گسترده دیپلمات‌های آمریکایی در اقصی نقاط جهان نیز حامل هیچ دستاوردی برای این کشور نیست. تحلیل من این است که مادلین آلبرایت اکنون از ایده خود که تاکید می‌کرد آمریکا یک ملت ضروری و مهم برای جهان است شرمنده است و البته جو بایدن نیز باید چنین باشد».

Page Generated in 0/0059 sec