printlogo


کد خبر: 274860تاریخ: 1402/10/17 00:00
چریکم، نسخه از چگوارا آن هم زنانه

این قسمت: کادوی روز مادر
من هم مثل همه مادرهای دیگر توقع هیچ کادویی از بچه‌هایم ندارم همان‌قدر که آنها خوب و سالم باشند و به درس و مشق‌شان برسند برای من بهترین کادو است. البته خودشان می‌دانند که اگر کادویی مثل انگشتر یاقوت کبود و الماس ۲۸ عیار کشمیر، یا ست آیفون و آیپد و آی‌واچ ۲۰۲۳ یا سرویس کریستال چک (همانی که سال پیش برای هدیه روز پدر میوه‌خوری و شیرینی‌خوریش را خریدم) هم نخرند، من هم ناگزیرم به سلامتی‌ام خیلی اهمیت بدهم و تا یک ماه از خورد و خوراک و لباس و تمیزکاری خبری نباشد‌. 
تا جایی که یادم می‌آید، هم‌نسل‌های من از بچگی قبل از روز مادر چنان عملیات مخفیانه‌ای جهت سورپرایز کردن مادرها انجام می‌دادند که حماس برای مخفی کردن تونل‌هایش انجام نمی‌دهد.
یک‌سال پول عیدی تمام اعیاد و انواع و اقسام پول توجیبی‌ها را روی هم جمع می‌کردیم تا روز مادر برسد و همه را یکجا خرج کنیم. به آینده‌نگری برای خرید کادوی روز پدر هم اعتقاد نداشتیم بالاخره مادر آنقدر تدبیر داشت یک پارچه کت و شلواری از بقچه درمی‌آورد و به عنوان هدیه به پدر می‌داد و همان پارچه می‌رفت داخل بقچه برای سال بعد.
اما بچه‌های امروز که از بازماندگان دوران پارازوییک هستند و از تیراناسوروس رکس‌ها الگوبرداری می‌کنند، قضیه‌شان متفاوت است.
هر سال به همه اعضای خانواده تاکید می‌کنم به شازده پسر بگویند روز مادر است و باید برای مادرش کاردستی‌ای یا حداقل چیزی مشابه کاردستی درست کند. آخرین ورژن کاردستی که از پسر ۸ ساله‌ام برای روز مادر گرفتم (آن هم با کلی تاکید بر اینکه وبالوالدین احسانا) یک تکه کاغذ آدامس بود که رویش با ماژیک نیمه‌خشک نوشته بود مادر روزت مبارک. 
تازه بعد از دادن کادو نشست روی مبل و قیافه ناله به خودش گرفت و وقتی علت را جویا شدیم گفت چرا روز همه اعضای خانواده داریم غیر از روز پسر. یعنی انتظار دارد غیر از تولد شمسی و قمری و میلادی و کادوی اولین روز مدرسه و کادوی کارنامه و کادوی یادگیری شعر یه توپ دارم قل‌ قلیه و کادوی تمیز کردن اتاق و کادوی مسواک‌زدن و کادوی به‌موقع مشق نوشتن، کادوی روز پسر هم داشته باشیم.
خلاصه! در تقدیر از کادوی گرانبهای‌شان باید تا حداقل سه ماه آن تکه کاغذ آدامس را به یخچال بچسبانیم و هر هفته یک‌بار به خاطر احترام به پدر و مادر با یک کادو از ایشان تقدیر به عمل آوریم. باز جای شکرش باقیست که کاغذ آدامس موزی بود و هروقت زندگی فشار می‌آورد می‌رفتم یک بو می‌کشیدم تا به یاد آدامس موزی‌های بچگیم که آنقدر نخوردم‌شان تا خشک شد، بیشتر فشار زندگی را حس کنم.
نتیجه اخلاقی‌مان هم این بود که مسؤولین در کنار افزایش فاصله توان‌مان برای خرید و جنس مورد نظر، یک فاصله‌ شش ماهه‌‌ای هم بین روز مادر و روز پدر بیندازند که بتوانیم با پس‌انداز‌های‌مان سایر تکه‌های کریستال را برای روز پدر هدیه بدهیم.

Page Generated in 0/0058 sec