printlogo


کد خبر: 274864تاریخ: 1402/10/18 00:00
برخلاف سینما، حوزه نشر توجه بیشتری به ترویج فرهنگ حجاب نشان داده است
از پوشش سطرها تا پرده‌های بی‌حجاب

تا حالا به این موضوع فکر کرده‌اید که چرا گاهی مثلا تولیدات سینمایی ما حول محور یک موضوع می‌چرخد و مثلا در طول 10 سال چند اثر درباره آن تولید می‌شود؟ یا اینکه چرا گاهی عکاسی از یک موضوع خاص مورد اقبال عکاسان قرار می‌گیرد یا نویسندگان در دوره‌ای به سمت نوشتن داستان و رمان درباره یک موضوع کشیده می‌شوند؟
بعضی‌ها معتقدند سیاست و گرایش مدیران فرهنگی و هنری و میزان حمایت آنها از یک یا چند موضوع خاص می‌تواند موجب گرایش هنرمندان به آن موضوع شود. برای مثال سیاست و البته سلیقه مدیران سینمایی در مقطعی موجب می‌شود چند فیلم درباره ترورهای سازمان منافقین ساخته شود یا اینکه علاقه‌مندی مدیران حوزه کتاب به مساله حجاب می‌تواند موجب شود آنها بستر و شرایطی فراهم کنند که نویسندگان به سمت نوشتن کتاب‌هایی با موضوع حجاب سوق داده شوند.
بعضی دیگر شرایط اجتماعی و انتخاب‌های انجام‌شده توسط بدنه حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر را پیکان نمایش مسیر می‌شمارند. برای مثال ناشران در بخش کتاب یا تهیه‌کنندگان سینما و... از شرایط جامعه متوجه نیاز مردم به فیلم‌های کمدی با موضوعات مختلف می‌شوند و شرایط ساخت‌شان را مهیا می‌کنند یا ناشران به این نتیجه می‌رسند که باید درباره فلان دوره خاص اطلاعات مردم افزایش یابد و... در نتیجه یک همکاری نسبی برای تولید کتاب درباره آن دوره شکل می‌گیرد.
دلایل دیگری هم برای این موضوع وجود دارد که شاید مجالی مفصل‌تر برای پرداختن نیاز داشته باشد اما گاهی عکس این ماجرا اهمیت دارد و باید دید دلایل نپرداختن به بعضی موضوعات چیست. 
چطور می‌شود بحث حجاب و نوع پوشش اسلامی و ایرانی را چنان ندید که در طول 45 سال نشود ردی از 10 فیلم یا حتی 5 فیلم و حتی کمتر در این باره گرفت؟! صد البته این موضوع را هم نمی‌شود نادیده گرفت که گاهی دلیل بی‌توجهی عامدانه هنر به یک موضوع  به این دلیل است که اهمیت آن موضوع به قدر واقع نشان داده نشود و صرفا به عنوان موضوعی ساده و معمول تلقی شود. 
برای مثال نمی‌شود ساده از این موضوع گذشت که چرا در سینمای ما و در طول بیش از 40 سال تنها یک فیلم درباره ماجرای کشف حجاب در دوره رضاخان ساخته شده است؟ چرا با وجود اهمیت فراوان این موضوع  به عنوان یکی از جرقه‌های اصلی انقلاب تا این اندازه نادیده گرفته می‌شود و با وجود تاکید مدیران فرهنگ و هنری،  چنان ذهن مدیران توسط سایر موضوعات منحرف می‌شود که مدیران ابتدای هر سال تصمیم می‌گیرند چند فیلم با این موضوع مهم بسازند اما درباره هر چیزی فیلم ساخته می‌شود جز همین مورد و بعد دوباره پایان سال و وعده ساخت چند فیلم در سال آینده و تکرار چهل‌وچند ساله این چرخه بی‌هدف و پرایراد.
در بخش کتاب اما شرایط بسیار بهتر از سینماست. تاکنون چندین کتاب داستان و رمان و غیرداستانی با این موضوع منتشر شده است.
رضا پهلوی ۱۷ دی ۱۳۱۴ در جشن فارغ‌التحصیلی دختران بی‌حجاب در دانشسرای مقدماتی رسما بر کشف حجاب تأکید کرد. در این روز تاج‌الملوک آیرملو، همسر رضاشاه و دختران‌شان شمس و اشرف بدون حجاب به دانشسرای تربیت معلم رفتند. این نخستین‌بار بود که خانواده شاه بدون حجاب و روبنده در مجمعی عمومی ظاهر می‌شدند. کشف حجاب دارای سلسله وقایعی است که به دنبال تصویب قانونی در ۱۷ دی ۱۳۱۴ شمسی در ایران رخ داد و به موجب آن، زنان و دختران ایرانی از استفاده از چادر، روبنده و روسری منع شدند. این قانون اوج سیاست‌های رضاخان در زمینه تغییر لباس بود که از سال ۱۳۰۷ شمسی آغاز شده بود. این سیاست‌ها واکنش‌هایی از جمله قیام مسجد گوهرشاد را در پی داشت. با درخواست علما، این قانون سال ۱۳۲۳ شمسی در دوره حکومت محمدرضا پهلوی لغو شد.
* مجموعه داستان «کشف الغرور او مفاسد السفور»
این کتاب که به مساله حجاب و کشف حجاب پرداخته، برای درک بهتر، احادیث، روایات، داستان‌ها و اشعاری را نیز به نثر آن دوران قید کرده است. این کتاب به قلم ذبیح‌الله محلاتی 4 سال پیش از فرمان کشف حجاب تالیف شد، به دلیل آماده نبودن شرایط، چاپ آن برای سال‌ها به تعویق افتاد و بعد از چند بار هجرت از مشهد به سامرا و دوباره به مشهد در نهایت سال 1328 در کویت به چاپ رسید و بعدها در تهران توسط شرکت سهامی طبع کتاب تجدید چاپ شد.
* داستان بلند «دختران آفتاب»
این داستان توسط امیرحسین بانکی، بهزاد دانشگر و محمدرضا رضایتمند سال 1382 از طریق نشر سروش  به چاپ رسید. شخصیت اصلی این داستان، دختر دانشجویی به نام مریم است که مادرش یک هنرپیشه سینماست و تمام هم و غم خود را برای پیشرفت در کارش به کار می‌برد که باعث کشمکش‌هایی در خانواده می‌شود و مریم برای دوری از درگیری‌های خانوادگی با اردوی دانشجویی عازم مشهد می‌شود و با دوستانش روی مسائل مربوط به زنان همچون ارث، شهادت و دیه، تعدد زوجات، اشتغال، طلاق، حجاب، فمینیسم، ارتباط دختر و پسر، قضاوت و حکومت زن، کنوانسیون و جنبش زنان به سبک داستانی به مباحثه و گفت‌وگو می‌پردازد. تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «دختران آفتاب» عصر 21 مهر 1394 در نخستین همایش «حیات طیبه؛ پاسداشت ادبیات هنر و ادبیات انقلاب اسلامی» رونمایی شد؛ تقریظی که به استقبال بسیار گسترده مخاطبان از این کتاب منجر شد.
در بخشی از تقریظ رهبر انقلاب  آمده است: پس از نزدیک ۳ سال توانستم در این روزها - ایام شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها - این کتاب را بخوانم. در میان کتاب‌های داستانی که هدفش طرح مسائل فکری است، این بهترین کتاب از نویسنده‌ای ایرانی است. طرح کلی داستان و درونمایه‌های داستانی آن خوب و شیرین است. حرف‌ها هم قوی و منطقی است.
* داستان بلند «پنجشنبه فیروزه‌ای»
این داستان که توسط سارا عرفانی نوشته شده، یک عشق خاص و عرفانی میان دختر و پسر دانشجویی را ترسیم می‌کند و نهایتا در حرم امام رضا(ع) به اوج خود می‌رسد. اردویی از میان دانشجویان برگزیده و نخبه یکی از دانشگاه‌های تهران عازم مشهد می‌شود که آنها هم به عنوان شاگرد اول دانشکده خود در این اردو حضور دارند. شخصیت اصلی داستان با سلمان در یک کلاس هنری کاشی‌کاری آشنا می‌شود، به دلیل ادامه تحصیل و آماده نبودن شرایط مالی سلمان و مخالفت خانواده دختر که خواهان خواستگاری از قشر ثروتمند بودند وصال آنها به تعویق افتاد.
در این سفر اتفاق ناگواری برای یکی از دختران دانشجوی مذهبی و چادری رخ می‌دهد. دختر از خانواده بسیار متعصبی است و یکی از پسرها که از قضا آقازاده و دارای کسب و کار موفقی هم هست عاشق این دختر می‌شود و در گوشه‌ای از حیاط حرم با او به صحبت می‌نشیند، عکاسی از این صحنه عکس می‌گیرد و آن را در روزنامه و اینترنت به عنوان مصداق روابط نامشروع دختر و پسر منتشر می‌کند که باعث جلب آنها به حراست و بازداشت آنها در کلانتری می‌شود که به‌رغم مداخله مسؤول اردو، به دلیل انتشار عکس‌ها، خانواده دختر مطلع می‌شوند و پدر دختر عازم مشهد می‌شود و در هتل با دخترش درگیر می‌شود که از آنجایی‌ که دخترخانم دارای مشکلات قلبی است، دچار سکته قلبی شده و فوت می‌کند و آن پسر هم غمگین، آشفته و  پریشان به تهران بازمی‌گردد.
* داستان بلند «رستاخیز عاشقی»
این داستان توسط محمد سرشار  با طرح جلد مشت گره کرده پیرمردی که برای احقاق حق خود کشته شده تالیف شده است. این کتاب درباره طلبه جوانی است که برای زمین‌خواری و مسؤولان فاسد شهر قیام می‌کند و به زندان می‌افتد. بعد از او همسرش آمنه که یک زن محجبه و انقلابی است راه او را ادامه می‌دهد و وقتی شوهرش در زندان است شکایات روستاییان را برای احقاق حق‌شان دنبال می‌کند.
* مجموعه داستان  «خاطرات حجاب من»
این کتاب مجموعه داستان‌هایی از خاطرات ارائه شده در زمینه حجاب به جشنواره کشوری «حجاب زینت آفرینش» است که سال 1391 در  شهرستان بابل و با حمایت اداره کل کتابخانه‌های عمومی کشور به چاپ رسیده است.
در این کتاب خاطرات بانوانی که برای حفظ حجاب خود تمام تلاش‌شان را به کار برده بودند و دختران جوانی که به سمت حجاب رفته‌اند نقل شده است.
* مجموعه داستان  «چی شد چادری شدم»
این کتاب که مجموعه داستان‌هایی از خانم‌هایی است که چادر را به عنوان پوشش خود انتخاب کرده‌اند توسط عالیا نراقی عراقی سال 1391 به چاپ رسید.
یکی از داستان‌هایی که تیتر آن به عنوان کتاب انتخاب شده داستان دختر جوان دانشجویی است که به خوش‌تیپی معروف است و از این رو به خود می‌بالد. روزی در مراسم شهادت امام صادق (ع) در حسینیه نزدیک خوابگاه دانشگاه حدیثی می‌شنود با این مضمون: «همیشه سعی کن ظاهرت طوری باشد که دیگران با دیدنت به یاد خدا بیفتند».
از فردای آن روز، چادر سر می‌کند و ابتدا نگران حرف‌ها و قضاوت‌های اطرافیان بوده، با اطرافیانش مشکل پیدا می‌کند، او را سرزنش و نصیحت می‌کنند که دست از چادر سر کردن بردارد. به او طعنه و کنایه می‌زنند. او را امل و قدیمی صدا می‌زنند. به گفته خودش با خیلی‌ها می‌جنگد ولی از سبک پوشش خود دست برنمی‌دارد تا اینکه بعد از چند سال خداوند مهربان عزتی که در فامیل داشت حتی بیشتر از قبل، به او بازمی‌گرداند.
* مجموعه داستان  «خودت انتخاب کن»
این کتاب، مجموعه داستانی برای دختران نوجوان است که توسط محمد رضاخانی تالیف شده و نشر جمکران سال 95 آن را به چاپ رسانده است. فهرست داستان‌های این کتاب عبارت است از:
« قرار دارم...، کیسه جادو، دیوار قلعه، اون یکی خدا، خودت انتخاب کن، هنر خرید کردن، تو چقدر خوبی، خانم دکتر، من چی کم دارم، یک دوست خوب».
* داستان کودکانه  «لینا و لونا»
«لینا ولونا» در قالب داستانی تخیلی ماجرای دختربچه‌ای را بیان می‌کند که با آدم کوچولویی آشنا می‌شود که وسط جنگل کاج زندگی می‌کند و موهایی آبی رنگ دارد. دختربچه کم‌کم با او دوست می‌شود. این داستان که نویسنده آن خانم کلر ژربرت، یک خانم فرانسوی مسلمان‌شده است که در شهر قم زندگی می‌کند، سعی کرده نگاه کودکانه به حجاب داشته باشد.
* مجموعه داستان کودکانه «نیم‌وجبی‌ها»
در مجموعه داستان‌های حمیده رضایی با عنوان نیم‌وجبی‌ها در یک سری به موضوع حجاب پرداخته شده، سال 1397 توسط نشر جمکران به چاپ رسیده است. یکی از نقاط قوت کتاب که برای کودکان به رشته تحریر درآمده تصویرهای زیبای کتاب است که توسط غزاله باروتیان ترسیم شده است.

 


Page Generated in 0/0141 sec