printlogo


کد خبر: 274868تاریخ: 1402/10/18 00:00
کودک فلسطینی ماجرای اعدام خانواده خود را بازگو کرد
روایت‌های هولناک از کشتار در غزه

پایگاه خبری «میدل‌ایست‌آی» در گزارشی با اشاره به روایت‌های عینی و دقیق شماری از ساکنان نوار غزه، به طور خاص در قالب چند رویداد، به بخش‌هایی از توحش وصف‌نشدنی نیروهای ارتش رژیم اشغالگر قدس در قتل‌عام و کشتار انسان‌های بیگناه در نوار غزه پرداخته است. به گزارش «وطن امروز»، میدل‌ایست‌آی در گزارش خود می‌نویسد: «برای چیزی حدود 3 روز، «مومن رائد الخالدی»، با جراحات فراوان، بدون اینکه حرکتی کند، در میان اجساد اعضای خانواده‌اش قرار داشته است. او در این مدت وانمود کرده مرده است تا از این طریق خود را از خطر تیراندازی نیروهای اسرائیلی و قتلش توسط آنها در امان نگه دارد. در تاریخ 21 دسامبر، سربازان اسرائیلی به خانه‌ای که خانواده الخالدی در شمال نوار غزه به آن پناه بردند، هجوم برده و در مدت زمان کمی، به افراد ساکن در آن شلیک کرده و همه را قتل‌عام کردند. نظامیان اسرائیلی فکر می‌کردند تمام اعضای خانواده مذکور را به قتل رسانده‌اند، با این حال «مومن» زنده مانده بود و مدتی نیز خونریزی داشت و در نهایت، همسایه‌ها وی را یافتند و به بیمارستان منتقل کردند. وی از روی تخت بیمارستان شفا در شهر غزه، آنچه را در 21 دسامبر بر سر او و خانواده‌اش آمد برای میدل ‌ایست‌‌آی روایت کرده است.  
* من وانمود کردم کشته شده‌ام
خانواده الخالدی به خانه آشنایان و اقوام خود در محله شیخ رضوان در شمال نوار غزه رفته بودند. در آن روز سرنوشت‌ساز، پس از غروب آفتاب، اعضای خانواده نماز را خواندند و در خانه نشسته بودند که ناگهان نیروهای اسرائیلی در خانه را منفجر کردند و به داخل آن یورش بردند. مومن رائد الخالدی در ادامه می‌گوید بلافاصله پس از این اقدام صهیونیست‌ها، همگی آسیب‌های جدی دیدند از جمله دو زن، مادربزرگ، من و یک زن باردار. ما به هیچ عنوان نمی‌فهمیدیم سربازان اسرائیلی چه می‌گویند، زیرا نه به زبان عربی صحبت می‌کردند و نه عبری. سربازان اسرائیلی ناگهان با یک گلوله به پدرم شلیکم کردند و وی را به قتل رساندند. پس از این حرکت، آنها به تمام افراد حاضر در خانه شلیک کردند. همگی در دم شهید شدند. با این حال، من در این وضعیت، کف اتاق بدون حرکت قرار گرفته بودم و وانمود می‌کردم من هم کشته شده‌ام. من با این کار می‌خواستم از خودم محافظت کنم و مانع تیراندازی بیشتر نظامیان صهیونیست شوم. من به مدت 3 روز وانمود کردم مرده‌ام و پشت دایی‌ام که شهید شده بود و دیوار پناه گرفته بودم. نظامیان اسرائیلی طی این 3 روز چندین نوبت دیگر نیز وارد خانه شدند و من همچنان وانمود می‌کردم کشته شده‌ام. همان‌طور که گفتم 3 روز بعد، مردم به دادم رسیدند و مرا به بیمارستان رساندند.  
* صهیونیست‌ها ابتدا به مادر و سپس پدرم شلیک کردند
در تاریخ 27 اکتبر، ارتش اسرائیل حملات گسترده‌ای را به مناطق شهری، خیابان‌ها و محله‌های از نظر جمعیتی متراکم نوار غزه انجام داد. روزهای قبل از این حمله، ارتش اسرائیل به مردم شهر غزه و البته شمال نوار غزه گفته بود باید خانه‌های خود را ترک کنند و به مناطقی در جنوب نوار غزه بروند. ارتش اسرائیل اعلام کرده بود فلسطینی‌هایی را که از دستورات آن پیروی نکنند به عنوان تروریست شناسایی می‌کند، البته تاکنون اسناد و شواهد مختلفی درباره رفتارهای غیرانسانی صهیونیست‌ها با آن دسته از فلسطینی‌هایی که در خانه و کاشانه خود باقی مانده‌اند نیز منتشر شده است. در تاریخ 22 دسامبر، در همان محله‌ای که خانواده الخالدی به دست صهیونیست‌ها قتل‌عام شدند، یکی از بستگان 6 ساله آنها با نام فیصل احمد الخالدی نیز از حادثه‌ای مشابه جان سالم به در برد. نیروهای اسرائیلی به پدر و مادر او پیش چشمش شلیک کردند و آنها را به قتل رساندند. آنها به خانه دایی فیصل پناه برده بودند. فیصل به پایگاه خبری میدل ایست‌آی می‌گوید: «ما در خانه بودیم و تانک اسرائیلی‌ها جلوی در خانه قرار داشت. یک شب نیروهای اسرائیلی به داخل خانه یورش آوردند. نیروهای اسرائیلی قفل‌ها را شکستند و به هرکسی که در خانه بود شلیک کردند. وقتی اسرائیلی‌ها یورش آورده بودند از مادرم پرسیدم این صدای چیست؟ او به من گفت صدای اسرائیلی‌ها است. تنها اندکی بعد آنها اول به مادرم و سپس پدرم شلیک کردند و آنها را به قتل رساندند. خود فیصل نیز در نتیجه تیراندازی زخم برداشته بود، با این حال به قدری شوکه شده بود که برای مدتی متوجه این موضوع نشده بود. نظامیان اسرائیلی عملا فضایی را فراهم کردند تا فیصل به چشم خود کشته شدن عزیزانش را ببیند. 
* اعدام پدر جلوی چشم همسر و فرزندان معلولش
یک هفته بعد، تنها چند کیلومتر دورتر، نظامیان اسرائیلی یک مرد 65 ساله به نام «کامل محمد نفال» را که یک کارمند بازنشسته نهادهای امدادی و خدماتی سازمان ملل متحد در نوار غزه بود پیش چشمان همسر و و فرزند معلولش به قتل رساندند. اسرائیلی‌ها در شرایطی دست به این جنایت زدند که این مرد سعی داشت برای نیروهای اسرائیلی توضیح دهد فرزند او به دلیل معلولیتش نمی‌تواند دستورالعمل‌های مدنظر آنها را متوجه شود. جمال نعیم از بستگان این خانوده می‌گوید: نیروهای اسرائیلی وارد ساختمانی شدند که کامل و خانواده‌اش در آن زندگی می‌کردند و به همه دستور دادند باید ساختمان مذکور را تخلیه کنند. همگی به سمت پایین حرکت کرده و در خیابان مقابل ساختمان جمع شدند. 24 نفر ساکن آن ساختمان بودند که از جمله آنها می‌توان به کامل، همسر 63 ساله وی فاطمه جمیل تیمراز و 4 فرزند و البته همسران و فرزندان‌شان اشاره کرد. در میان این جمع، 9 کودک حضور داشتند که کوچک‌ترین آنها 4 ماهه بود. به گفته جمال نعیم، سه نفر از فرزندان نفال کر و لال بودند و چهارمی دچار اختلال بینایی بود. جمال نعیم می‌گوید: سربازان اسرائیلی در حال ارائه دستورالعمل‌هایی به افرادی که جلوی ساختمان جمع شدند، بودند تا به آنها بگویند کجا باید بروند و چه کار باید بکنند. با این حال، فرزندان کامل نمی‌توانستند بفهمند اسرائیلی‌ها چه می‌گویند زیرا آنها نمی‌توانستند خوب ببینند و بشنوند و با دیگران ارتباط بگیرند. از این رو نیروهای اسرائیلی به زعم اینکه آنها سرپیچی می‌کنند برای بازداشت آنها اقدام کردند. در این میان، کامل با زبان عبری سعی داشت به سربازان اسرائیلی بگوید پسرانش حسام (40 ساله)، احمد (36 ساله)، محمود (32 ساله) و همچنین دخترش وفا 
(31 ساله)، معلول هستند. نیروهای اسرائیلی متاسفانه بلافاصله به سمت کامل شلیک کردند و او را به قتل رساندند. او جلوی چشم فرزندان، همسرش و افرادی که جمع شده بودند شهید شد. نیروهای اسرائیلی در ادامه اقدام به بازداشت خانواده نفال کردند. هنوز محل دقیق نگهداری آنها معلوم نیست.  
* آنها همه را اعدام کردند
هنگامی که ارتش اسرائیل به محله الریمال در مرکز شهر غزه رسید، شماری از ساختمان‌های مسکونی و تجاری را هدف قرار داد. با این حال ساکنان اجازه خروج از محل سکونت خود را نداشتند. «احمد داوود»، روزنامه‌نگار 38 ساله همچنان در خانه خود بود تا اینکه یک تانک اسرائیلی اقدام به هدف قرار دادن خانه همسایه وی کرد و او مجبور شد فرار کند. وی می‌گوید: من پس از آنکه آپارتمان مجاور با من هدف قرار گرفت، خانه‌ام را ترک کردم. من به همراه 30 نفر دیگر از خانه‌های‌مان خارج شدیم. ما سعی در فرار داشتیم که در چهارراه نزدیک‌مان، 2 دختر همراه‌مان کشته شدند. یکی از این دختران، یک دختر 8 ساله بود که دختر دوست خبرنگارم بود و دیگری یک دختر 15 ساله. اسرائیلی‌ها اقدام به هدف قرار دادن این 2 دختر پیش چشم ما کردند. اگر ما نیز پناه نگرفته بودیم، ما را هم می‌کشتند. جسد دختر دوست خبرنگارم در خیابان ماند. ما به صورت تصادفی و نه هدفمند، وارد یک خانه دیگر شدیم و به مدت 4 تا 5 روز، فقط از پنجره به بیرون نگاه می‌کردیم. نیروهای اسرائیلی هر کسی را که در محل بود اعدام می‌کردند. این خبرنگار فلسطینی تاکید می‌کند وقتی وی از خانه‌اش فرار کرده، عده‌ای دیگر از فلسطینی‌ها در خانه‌های خود باقی ماندند و وقتی نیروهای اسرائیلی به خانه‌های آنها یورش بردند، ابتدا آنها را کشته و سپس خانه‌های‌شان را آتش‌ زدند».

Page Generated in 0/0070 sec