مراسم پنجاهوششمین سالگرد فراق جهان پهلوان تختی در ابنبابویه با حضور دوستداران او، قهرمانان، پیشکسوتان و مسؤولان ورزش کشور برگزار شد
دیروز فراق جهان پهلوان 56 ساله شد. پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در المپیک و رقابتهای جهانی که به جرم مردمی بودن در اوج افتخار توسط رژیم پهلوی خانهنشین شد، بعد از آخرین مدال جهانیاش در آمریکا در مواجهه با این پرسش که «باارزشترین مدالی که تاکنون گرفتهای کدام است؟» به خبرنگاران خارجی و داخلی گفته بود: «بزرگترین پاداش و عالیترین هدیهای که گرفتم مدال یا نشان طلا و نقره نبود. قلب یک انسان بیش از هزاران مدال طلا ارزش دارد و من میدانم هزاران هزار نفر از مردم حقشناس میهنم در قلب مهربان خودشان جای کوچکی هم برای من ذخیره کردهاند».
غلامرضا تختی که با یک طلای المپیک ۱۹۵۶ ملبورن، ۲ نقره المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی و 1960 رم، ۳ طلا و ۳ نقره جهانی و یک طلای بازیهای آسیایی، مرد اول کشتی جهان در دهه 1950 میلادی محسوب میشد، در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود پیش از مرگ مرموزش در 17 دی 1346 درباره رمز موفقیت خود گفته بود: «من از علی(ع) آموختم در مقابل ناملایمات باید ایستادگی کرد و برای پیروزی باید تلاش کرد و با اتکا به خدا به میدان رفت، پیروز شد و من چنین کردم و پیروز شدم ولی نه آن پیروزی که من میخواستم، چرا که نگذاشتند و سد راهم شدند».
شاید به همین دلیل او به دایره تشک کشتی محدود نشد و علاوه بر دست گشادهاش در فعالیتهای اجتماعی، تلاش کرد در گود سیاست هم با رژیم طاغوت سرشاخ شود و مدت کوتاهی پس از دستگیری آیتالله طالقانی و یارانش در جبهه ملی در سال 1342، موقتا ریاست هیات اجرایی این تشکل مردمی را بر عهده گرفت. شاید همین سر خم نکردن در مقابل دیکتاتوری پهلوی بود که مرگ او را به رغم غالب بودن روایتهای نزدیکانش مبنی بر به آخر خط رسیدن این اسطوره تحت فشارهای خانوادگی، سیاسی و مالی، تبدیل به یک رویداد اسرارآمیز کرد و تختی بین مردم، قربانی شاه لقب گرفت و پس از مرگش محبوبتر هم شد.
در فرهنگ ایرانی بخشی از تاریخ کشور عصر پهلوانی نام دارد. همچنین در آموزههای اسلامی تمسک جستن از نام مولا علی(ع) یک واقعیت انکارنشدنی است. وجود روح پهلوانی در فرهنگ ایرانی و تقویت آن با آموزههای اسلامی موجب تربیت مردانی در این کهندیار شده است که قرنهاست مردم آنها را به عنوان پهلوان میشناسند. تختی نیز در جامعه معاصر ایران نزدیکترین چهره به نماد پهلوانان اساطیری اسلام و ایران بوده است و در ۶ دهه اخیر همواره از او در کنار بزرگانی چون پوریای ولی یاد میشود. سادهزیستی، قناعت و مناعت طبع از صفات بارز جهانپهلوان بود. او با وجود مشکلات مالی که بویژه بر اثر فشارهای رژیم گریبانگیرش بود، نه تنها حاضر به پذیرش پیشنهادات وسوسهانگیزی که به او میشد نبود، بلکه با بزرگواری، مستمری محدود خود را نیز به کشتیگیران نیازمند حواله میکرد. یکی از مفسران قدیمی ورزش مشهد درباره سجایای اخلاقی تختی میگوید: «تختی ارادت و علاقه زیادی به حضرت امام رضا(ع) داشت و در هر فرصتی که پیش میآمد یا قبل از هر سفری به خارج، به مشهد میآمد و به زیارت و پابوسی آن حضرت مشرف میشد. وقتی وارد حرم حضرت رضا(ع) میشد، دیگر خودش نبود. آستان بوسی او به قدری خاضعانه و بیپیرایه بود که همه همراهان و اطرافیان را تحت تاثیر قرار میداد».
علی فیض، کشتینویس، تختی شدن را فقط هنر غلامرضا میداند و مینویسد: «کشتی ایران قهرمان جهان و المپیک زیادی به خود دیده اما پسر دوستداشتنی جنوب شهر هیچگاه برای مدالهای طلای جهان و المپیکش به قلبها راه نیافت، که اگر اینگونه بود، مردم پس از شکستش پرشورتر از همیشه به فرودگاه نمیرفتند تا او را بر دوش خود بگیرند. تختی به همه چیز این دنیای خوشرنگ و لعاب پشت کرد و هر چه را داشت، در راه مردم وقف کرد و همین راز ماندگاریاش شد تا دوستداران راه و رسم مردانگی این بار در پنجاهوششمین سالگرد فراق جهان پهلوان تختی در ابنبابویه گرد هم بیایند و یاد و خاطراتش را گرامی بدارند».
صبح دیروز بسیاری از دوستداران جهان پهلون و قهرمانان و پیشکسوتان ورزش به همراه مسؤولان از جمله کیومرث هاشمی وزیر ورزش و جوانان، محمدرضا طالقانی، سیدمناف هاشمی دبیرکل کمیته ملی المپیک، حسین اوجاقی مدیرعامل سازمان ورزش شهرداری، علیاکبر حیدری و پهلوان محمد محمودی در این مراسم حضور یافتند.
عجیب آنکه در سالروز درگذشت تختی از مسؤولان و کارکنان رسمی فدراسیون کشتی کسی شرکت نکرد، اگرچه بسیاری از اهالی سرشناس کشتی و همدورهایهای او نیز همانند سالیان گذشته در این مراسم حضور یافتند تا دین خود را ادا کنند.
نوای زنگ و ضرب مرشد در حاشیه مراسم طنینانداز شد که شور و حال خاصی را میان خیل عظیم حاضران ایجاد کرد.
دوستداران این پهلوان خود را از نقاط مختلف تهران و ایران به آستان مقدس شیخ صدوق رسانده بودند تنها با این نیت که بتوانند ارادت، دین و عشق باطنی خود را به سمبل جوانمردی ادا کنند. برخی علاقهمندان با توزیع عکس، پخش عدسی و چای سعی داشتند به کسانی که بر مزار جهانپهلوان حاضر شده بودند، خدمترسانی کنند.
* بلیت تختی پیش خدا برنده شد
وزیر ورزش و جوانان در این مراسم گفت: «رفتار و منش پهلوانی تختی باعث ماندگاری او در بین مردم شده که بعد از ۵۶ سال همچنان مراسم سالگرد درگذشتش با حضور تعداد زیادی از مردم برگزار میشود».
به گفته کیومرث هاشمی، «نگاه پهلوانی مرحوم تختی، همچنان در بین مردم وجود دارد. این نگاه میگوید قهرمانی خوب است اما این پهلوانی است که نامها را ماندگار میکند. مرحوم تختی، هم پهلوان بود و هم قهرمان».
رئیس فدراسیون کشتی او را یک آدم عادی خوب توصیف کرد که بلیتش پیش خدا برنده شد. علیرضا دبیر در مصاحبهای درباره فضائل اخلاقی این بزرگمرد تاریخ ورزش ایران گفت: «برخی به دنبال آن هستند که تختی را تحریف کنند. به همین دلیل است که از پیشکسوتان خواهش میکنم تا هستند، بیایند تا زندگیشان را از زبان خودشان بنویسیم. چیزی که هیچوقت درباره تختی گفته نمیشود، این است که او باختهایی هم داشته و در مسابقات جهانی هم باخت داده. او در طول ۱7- ۱6 سالی که عضو تیم ملی کشتی بود، ۷ تا ۸ مدال گرفته و جالب است بعد از هر مسابقه به کربلا و نجف اشرف میرفت. همانطور که در تشریح ابعاد شخصیتی تختی به اقدامات او در دانشگاه تهران و زلزله بوئینزهرا اشاره میکنیم، این بعد از شخصیت تختی را هم باید بگوییم. خیلی وقتها چیزهای الکی به تختی میچسبانند».
دبیر تاکید کرد: «ما نباید قهرمانان بزرگمان مثل آقا تختی یا حاجقاسم سلیمانی را برای جوانان خیلی دستنیافتنی جلوه دهیم. در این دنیا فقط ۱۴ معصوم داریم و پای هر درختی را که بکنیم، حتما یک کرم هم پیدا میکنیم. من میگویم چرا ما همیشه دنبال آن کرمها هستیم. در جایش هم نقد کنیم که البته نقد با بیاحترامی تفاوت دارد. تختی یک آدم عادی خوب بوده و من میگویم خدا او را خریده است. او کاری کرد که بلیتش پیش خدا برد، چون برای خدا کار کرد. حالا اینکه تختی برای خدا چه کاری کرده که خدا او را تا این اندازه بزرگ کرد، الله اعلم».
***
پنجرهای به زندگی جهان پهلوان
غلامرضا تختی 5 شهریور سال ۱۳۰۹ در خانوادهای مذهبی و متوسط در محله خانیآباد تهران به دنیا آمد. «رجبخان» پدر تختی غیر از وی ۲ پسر و ۲ دختر داشت که همه آنها بزرگتر از غلامرضا بودند. تختی از۲۰ سالگی کشتی را در باشگاه پولاد زیر نظر حبیبالله بلور آغاز کرد.
تختی در رقابتهای قهرمانی کشور طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۸ در وزنهای ۶-۷-۸، (8 مرتبه) قهرمان کشور شد. غلامرضا همچنین ۳ بار پهلوان ایران شد. او در نخستین حضور خود در تیم ملی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۱ هلسینکی در وزن ۷۹ کیلوگرم صاحب مدال نقره شد و در نخستین حضور خود در المپیک در ۱۹۵۲ هلسینکی هم با شکست مقابل کوریدزه از شوروی صاحب مدال نقره شد.
افتخارات پهلوان بزرگ کشتی ایران در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ تهران، یوکوهاما و تولیدو با کسب ۲ مدال طلا و یک مدال نقره ادامه یافت. تختی در المپیک ۱۹۵۶ ملبورن و ۱۹۶۰ رم صاحب یک طلا و یک نقره دیگر شد و در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو صاحب مدال طلا شد. تختی آخرین بار در رقابتهای جهانی ۱۹۶۶ تولیدو دوبنده تیم ملی را به تن کرد.
جهان پهلوان تختی نخستین کشتیگیر ایرانی است که موفق شد در ۳ وزن صاحب مدال شود. وی همچنین پر افتخارترین کشتیگیر تاریخ کشتی ایران در المپیک است. وایکینگ پالم (سوئد)، عادل آتان (ترکیه)، بوریس کولایف (شوروی سابق)، پیتر بیلر (آمریکا)، دیتریش (آلمان)، ویهزیستیوک (شوروی سابق)، عصمت آتلی (ترکیه)، حسن کنگور (ترکیه)، الکساندر مدوید (شوروی سابق - بلاروس) و احمد آئیک (ترکیه) مهمترین رقیبان تختی در ۱۴ سال حضور وی در عرصه بینالمللی بودند.
تختی در لیست بهترینهای قرن اتحادیه جهانی کشتی (فیلا سابق) در جایگاه سیزدهم قرار دارد و در رقابتهای جهانی۲۰۰۷ باکو نیز از وی به عنوان یکی از مشاهیر کشتی دنیا تجلیل شد.
غلامرضا آبان ۱۳۴۵ زندگی مشترک خود را آغاز کرد و بابک تنها یادگار تختی است. غلامرضا تختی ۱۷دی ۱۳۴۶در حالی که پسرش بابک ۴ ماهه بود در هتل آتلانتیک سابق درگذشت.