printlogo


کد خبر: 275031تاریخ: 1402/10/21 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با اسدالله بادامچیان درباره چشم‌انداز انتخابات 11 اسفند و برنامه حزب مؤتلفه
ائتلاف روی اصول

محسن رستمی: تنها 50 روز تا دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی زمان باقی مانده است. در میان لیست احزاب و جریان‌هایی که در ادوار انتخابات فعال بوده‌اند، کمتر حزبی را همچون «موتلفه اسلامی» می‌توان یافت که در تمام انتخابات‌ها مشارکت فعال داشته باشد؛ حزبی که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی تلاش داشته به عنوان یک حزب شناسنامه‌دار جایگاه خود را در میدان رقابت‌ها تثبیت کند. در این زمینه با اسدالله بادامچیان، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی به گفت‌وگو نشستیم.
***
* آقای بادامچیان! ابتدا بفرمایید فضای سیاسی کشور در وضعیت کنونی را چگونه تحلیل می‌کنید و برنامه حزب موتلفه برای انتخابات پیش‌رو چیست؟
حزب موتلفه اسلامی از ابتدای انقلاب در تمام انتخابات حضور داشته است؛ از آغاز انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و نظام جمهوری اسلامی و تمام انتخابات ریاست‌جمهوری، مجالس و شوراها به عنوان یک حزب دارای سابقه طولانی در انقلاب اسلامی (از سال ۴۱ تاکنون) انجام وظیفه کرده و حضور فعال و موثر داشته و داریم.
در گام اول انقلاب کار جمعی کردیم؛ علت این است که برای حفظ خط امام و خطوط اصیل انقلاب با هم حرکت کردیم تا خطوط امثال بنی‌صدر، نفاق و لیبرالیسم نتوانند موثر واقع شوند و بتدریج جامعه نسبت به گروه‌های التقاطی و انحرافی شناخت کافی را پیدا کنند. گروه‌های التقاطی و انحرافی ذهنیت‌های غلط دارند؛ مثل ذهنیت پنجره رو به غرب و اینکه خیال می‌کنند همه امور از غرب برمی‌خیزد و همه راه‌ها به روم ختم می‌شود. محمدرضا شاه هم می‌گفت ما می‌خواهیم ایران را به دروازه تمدن بزرگ برسانیم ولی نمی‌گفت می‌خواهیم متمدن کنیم. این ذهنیتی که محمدرضا شاه داشت از غرب‌زدگی و مزدوری او سرچشمه می‌گرفت.
تا همین اواخر هم جریان اصلاحات در کشور به دنبال برجام بود. می‌گفتند اگر برجام را امضا نکنید، نان و آب ‌و غذا و شیر هم نخواهید داشت؛ این ذهنیت، ذهینت غلطی بود. نظام در مقابل این ذهنیت به ۲ گونه می‌توانست چاره کند؛ یکی اینکه می‌توانست همه این تیپ ذهنیت‌ها را کنار بزند و هر کس هم اگر تند بود سرکوب کند. دوم به شکل مردمی حرکت کند و آنها را به مردم بشناساند و زمینه را مساعد کند تا مردم خود قضاوت کنند. نتیجه آن می‌شود که مردم اینها را کنار می‌زنند. 
به طور مثال امام راحل می‌دانستند بنی‌صدر آمریکایی است و مزدور آمریکاست اما مانع او نشدند، چون به گونه‌ای عمل شده بود که وقتی بنی‌صدر به ایران آمد، مردم فکر می‌کردند او یار امام است. پس شعار می‌دادند «بنی‌صدر صددرصد» و بنی‌صدر، رئیس‌جمهور ایران شد. امام جلوی بنی‌صدر را نگرفت و روز قبل رای‌گیری هم فرمود همه بروید رای بدهید و به کسی که فکر می‌کنید بیشتر رای می‌آورد رای دهید؛ اکثر مردم  فکر می‌کردند آن شخص بنی‌صدر است. سپس امام فرمود رئیس‌جمهور اگر خطا کند ملت او را به جهنم خواهند فرستاد. در واقع همان آغاز به ملت گفتند اگر رئیس‌جمهور خطا رفت او را به جهنم بفرستید. در واقع امام راحل، مردم را از بنی‌صدر گرفت نه بنی‌صدر را از مردم؛ مردم‌سالاری اسلامی یعنی همین.
در طول این مدت همه تیپ‌ها آمدند و رئیس‌جمهور شدند یا مجلس را تشکیل دادند اما الان اصلاح‌طلبان در ایران جایی ندارند. دیگر چه کسی می‌آید به اصلاح‌طلبان رای دهد تا دوباره دوره خاتمی تکرار شود؟ یا روحانی مجدد بر سر کار بیاید و بنزین را چند برابر کند و بگوید خواب بودم و متوجه افزایش قیمت بنزین نشدم یا دلار 3 هزار تومانی را 30 هزار تومان کند؟ جالب این است که اصلاح‌طلبان مرتبا نظارت استصوابی را مطرح می‌کنند. دعوای اصلاح‌طلبان بر سر یک چیز است و آن اینکه می‌گویند چرا شورای نگهبان ما را رد صلاحیت می‌کند؟ پاسخ این است: شورای نگهبان که همه شما را رد صلاحیت نمی‌کند؛ هر کدام شما را که مساله دارید رد می‌کند، چون شورای نگهبان قرار است احراز صلاحیت کند و برای احراز صلاحیت، رسیدگی به مسائل نماینده لازم است. 
مردم باید در مقابل خطوط التقاطی - انحرافی و خطوطی که با ذهنیت انقلاب اسلامی و اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی و اصل ولایت‌فقیه همراهی ندارند بایستند تا این ذهنیت‌ها رای نیاورند، نه اینکه رای بیاورند و نظام مجبور شود جلوی‌شان را بگیرد. خیر! اینها باید خط‌شان رو شود و ماهیت و واقعیت خود را علنی کنند که امروز علنی شده است و حرفی برای گفتن ندارند. جریان اصلاحات دست‌شان رو شده است اما باز شاهد هستیم صداوسیما یک نماینده از اصلاحات و یک نماینده از اصولگراها را کنار هم قرار  می‌دهد تا حرف‌های‌شان را بزنند و مردم دیدگاه‌های ۲ طرف را بشوند.
ما در طول گام اول انقلاب در انتخابات با گروه‌های گوناگونی همراه شدیم و تشکیل جبهه دادیم تا جبهه‌هایی که دارای ذهنیت غلط هستند موفق نشوند، آن هم از طریق انتخابات نه با زور و سرکوب. در انتخابات اخیر به جایی رسیده‌ایم که نه جریان اصلاحات جایگاهی در کشور دارد و نه جریان اصولگرایی. 
در وضعیت فعلی، کشور بعد از 45 سال، نیازمند یک تحول عمیق است، بر این اساس رهبر انقلاب اسلامی نیز در ابتدای سال مساله تحول را تبیین کردند و در سخنرانی اخیرشان مجدد به تحول اشاره کردند، چرا که ایران امروز یک قدرت بین‌المللی است؛ می‌دانند ایران درباره برخورد با کشتی‌های اسرائیلی، یمن را کمک نمی‌کند اما پشتوانه یمن ایران است و این مساله را همه دنیا قبول دارد و اگر حماس موفق می‌شود، این ایران اسلامی است که از آن حمایت می‌کند. اگر آمریکا در عراق به بن‌بست می‌رسد آن هم از موفقیت‌های ایران است.
این تحول را رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم نیز فرمودند و امروز باید تمدن نوین اسلامی جایگزین تمدن غرب شود. دولت کریمه اسلامی باید به جای دولت‌هایی که هنوز نسبت به مسائل اسلامی ناقص هستند، مستقر شود. همه تحولاتی که باید پدید بیاید، نیازمند این است که از مجلس شروع شود. در مجلس است که باید قانون بر اساس تحول نوشته شود؛ تحولی که پدید می‌آید باید قانونی باشد. اگر بناست مدیرانی برای تشکیل دولت انتخاب شوند که این تحول را ایجاد کنند، باید وکلایی به مجلس بروند تا نیروهای انقلابی و شایسته را  برای کابینه انتخاب کنند.
در انتخابات امسال که دومین انتخابات گام دوم انقلاب است، اگر مردم می‌خواهند از این مشکلات عبور کنند باید به نمایندگانی رای دهند که تحول‌آور، تحول‌آفرین و تکامل‌بخش باشند. نباید نماینده سازشکار و محافظه‌کار باشد. اگر وزیری خوب کار نکرد با قاطعیت او را کنار بگذارند. نماینده‌ای که در جیبش باز است، دهانش بسته است، بنابراین نماینده باید شجاع و پاک باشد.
ما در این دوره از انتخابات نمی‌توانیم جمع شویم و به دنبال سهم‌خواهی برویم. باید همه با هم با گروه‌هایی که قرار است برای خدا و مردم کار کنند یکی شویم و فهرست دهیم تا افراد شجاع، شایسته، متقی و تحول‌آفرین در این فهرست قرار بگیرند. «وحدت» روی اصول با همه جریان‌ها، راهبرد حزب ما -موتلفه اسلامی- است. ما در موتلفه تمام تلاش‌مان را می‌کنیم تا به همه کسانی که به این موضوع علاقه‌مند هستند، افراد اصلح ارجح را معرفی کنیم.
* وضعیت اردوگاه اصلاح‌طلبان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا به فهرست مشترکی خواهند رسید؟
الان اصلاح‌طلبان چند گروه شده‌اند؛ یک گروه آنها متعصبان لجوج‌ هستند که انتخابات را تحریم می‌کنند؛ جالب است که اعضای این گروه در نهایت آزادی هم می‌گویند آزادی نیست، در حالی که آزادانه هر حرفی را می‌زنند که همین تناقض رسوای‌شان کرده است. از سوی دیگر گروهی هستند که متعصب هستند و مشکل خاصی ندارند. یک گروه از اصلاح‌طلبان هم هستند که منافع‌شان را دیگر در اصلاح‌طلبی نمی‌بینند و می‌گویند اصلاح‌طلبی هستیم که نظام را قبول داریم. یک عده از اصلاح‌طلبان هم هستند که نظام هم معتقد است باید باشند و حضور پیدا کنند و تایید صلاحیت هم می‌شوند. یک بخشی از اصلاح‌طلبان هم هستند که بریده‌ و منزوی هستند و به سمت انتخابات نمی‌آیند. یکسری هم دیگر اصلا اصلاح‌طلب نیستند.
* به نظر شما اصلاح‌طلبان یا حزب اعتدال که مورد حمایت آقای روحانی ا‌ست، در تهران یا سراسر کشور فهرست می‌دهند؟
تا الان که آقای روحانی به صحنه آمده و برای مجلس خبرگان ثبت‌نام کرده است؛ عیبی هم ندارد. به نظر من شورای نگهبان هم مانع ورود ایشان به مجلس خبرگان نمی‌شود. روحانی برای انتخابات مجلس شورای اسلامی هم در حال جمع کردن نیروهای خودش است و از دولت خود تعریف می‌کند و می‌گوید باید همه در انتخابات شرکت کنند. آقای روحانی اخیرا عبارت جالبی را نقل کرده است. او گفته «اگر کسی به انتخابات نیاید یا باید در خانه بماند یا باید منزوی شود یا اینکه باید تظاهرات خیابانی کند که هیچ‌کدام جوابگو نیست».
عدم شرکت در انتخابات یعنی فضا دادن به مخالف کسی که نیامده است. در حقیقت کسی که در انتخابات شرکت نمی‌کند به مخالف خود رای می‌دهد که این خیلی اشتباه است. نامزد نشدن یعنی میدان دادن به مخالف خود؛ بنده معتقدم اصلاح‌طلبان وارد انتخابات می‌شوند و فهرست هم می‌دهند و چند تا از آنها هم رای می‌آورند اما از نگاه من رای اکثریت را نخواهند داشت. علت این است که ملت  به دلار 30 هزار تومانی رای نمی‌دهد.
* در صورت ارائه فهرست از سوی اعتدالیون، آیا نفرات موتلفه را به فهرست این حزب سیاسی معرفی می‌کنید؟
به چه دلیل باید نفرات‌مان را معرفی کنیم؟ ما فهرست‌مان را برای اطلاع عموم منتشر می‌کنیم. 
* رهبر انقلاب بارها در فرمایشات‌شان بر لزوم برگزاری پرشور انتخابات تاکید کرده‌اند؛ به نظر شما لوازم برگزاری انتخابات پرشور چیست؟
هوشیاری ملت. ملت به ۲ جهت در انتخابات شرکت می‌کنند؛ یکی اینکه اگر افرادی که دوره قبل راهی مجلس کردند، خوب عمل کرده باشند، این بار هم در پای صندوق حاضر می‌شوند و به آنها رای می‌دهند. دوم اینکه نماینده مورد حمایت‌شان خوب کار نکرده که در این صورت هم پای صندوق حاضر شده و افراد دیگری را جهت پیگیری مطالبات خود به مجلس می‌فرستند. مردم اگر می‌خواهند حرف‌شان را بزنند از طریق نمایندگان‌شان می‌زنند.
* اصلاح‌طلبان مدعی هستند بدون توجه به فتنه 88 باید نفراتی که در آن فتنه دخیل بودند تایید صلاحیت شوند؛ نظر شما چیست؟
مشکل اصلاح‌طلبان نه شورای نگهبان است نه این مسائل. مشکل اصلاح‌طلبان این است که می‌گویند می‌خواهیم در قدرت باشیم و ما را رد نکنید. بعد مدعی هستند فقط باید اصلاح‌طلبان باشند. از طرفی وقتی به آنها می‌گویند چرا با سایر جناح‌ها و اصولگرایان همراه نمی‌شوید، جوابی ندارند و می‌گویند ما جدا از گروه‌های دیگر هستیم.
مردم در مجلس ششم به اصلاح‌طلبان رای دادند که هیچ کاری برای مردم نکردند و وضعیت بدتر هم شد. نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس ششم که اکثریت بودند، در مقابل ولایت و اصول نظام ایستادند و اعتصاب کردند. ملت اینها را دیدند و به تحلیل دقیق، دیگر به اصلاح‌طلبان رای نخواهند داد. برخی اصلاح‌طلبان کارهایی کردند که صلاحیت‌شان را برای مجلس و ریاست‌جمهوری از دست دادند؛ وقتی صلاحیت از دست رفته، باید به قانون عمل کنند ولی عمل نمی‌کنند؛ شورای نگهبان نمی‌تواند طبق قانون از حدود خود عدول کند. از نظر قانونی شورای نگهبان نباید داوطلبانی را که صلاحیت ندارند تایید صلاحیت کند. شورای نگهبان یکی از مقدس‌ترین نهادهای نظام است. 
وقتی شورای نگهبان احساس کند داوطلبی فارغ از جناحش، واجد صلاحیت و شرایط نیست، قانونا چاره‌ای جز رد صلاحیت ندارد. برخی اصلاح‌طلبان مدعی هستند که شورای نگهبان به شکل جناحی عمل می‌کند. البته اینکه همواره تعدادی از  اصلاح‌طلبان وارد مجلس شده‌اند ناقض اینگونه اظهارات است. 
برای مجلس یازدهم بسیاری از نماینده‌های اصلاح‌طلبان تهران تایید صلاحیت شدند اما از طرف مردم اقبالی نداشتند و رای نیاوردند. در ریاست‌جمهوری 1400 نیز آقایان مهرعلیزاده و همتی تایید صلاحیت شدند اما رای نیاوردند. الان هم خیال می‌کنند مردم از حمله به شورای نگهبان خوش‌شان می‌آید. مردم از اینکه اصلاح‌طلبان به شورای نگهبان حمله می‌کنند و از اینکه خلاف واقع می‌گویند خوش‌شان نمی‌آید. همین اظهارات دوگانه باعث می‌شود مردم به اصلاح‌طلبان رای ندهند. من فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان باید از این حرف‌ها بیرون بیایند. چند سال پیش گفتم جریان اصلاحات مرد اما باور نکردند و شلوغ کردند و به مذاق‌شان خوش نیامد اما چرا بنده گفتم جریان اصلاحات مرد؟ چون دولت دوم خرداد و دولت اعتدال نتوانستند نظرات و خواسته‌های مردم را برآورده کنند و سابقه‌شان خوب نیست و بحران ایجاد کردند و در نتیجه مردم از آنها برگشتند. لذا اصلاح‌طلبان باید به راه مردم بازگردند. اگر به راه مردم بازگردند مردم به آنها اقبال خواهند داشت.

Page Generated in 0/0059 sec