«وطن امروز» گزارش میدهد حال کنسرتها خوب است اما...
از سال گذشته با حمایتهای انجامشده از گروههای موسیقی و تسهیل شرایط برای برگزاری کنسرت، بازار موسیقی داغتر از همیشه شد و حتی بسیاری از خانوادهها که سالها از این فضا دور شده بودند، دوباره کنسرت را در سبد خود قرار دادند.
حالا بعد از مدتی کوتاه سیاستهای فرهنگی دولت بویژه در حوزه موسیقی جواب داده و بسیاری از خوانندهها و آهنگسازان که از رکود فضای موسیقی و مشکلات معیشتی که به دنبال آن به وجود میآید، ناراحت بودند، دوباره سرشان آنقدر شلوغ شده که برنامه 6 ماه آیندهشان پر است.
با این همه نباید فراموش کنیم این فضای مناسب میتواند بسادگی و به واسطه مواردی از جمله زیادهخواهی کنسرتگذاران یا یکنواخت و کلیشهای شدن فرم و محتوای کنسرتها و بسیاری دیگر از موارد از بین برود و دوباره رکود گریبان موسیقی را بگیرد. از جمله این موارد که میشود آن را بسان علامت هشدار در نظر گرفت و باید با نظارت متولیان فرهنگی رفع شود، وضعیت قیمت بلیتهاست که در این گزارش به آن پرداختهایم.
حتما در هفتههای اخیر شما هم جنجالهای بلیتفروشی کنسرتها با تخفیف بالای 50 درصد از سوی شرکتهای موسیقی را دیدهاید؛ موضوعی که انتشار جزئیات آن هیاهوی فراوانی در پی داشته و با واکنشهایی هم روبهرو شده است.
برخی رسانهها با انتشار نمونههایی از تبلیغات فروش گروهی کنسرتها چالش بزرگی را باعث شدند تا شرکتهای برگزاری کنسرتها بیش از پیش برای بازگرداندن آبروی رفتهشان، به تب و تاب بیفتند. ماجرا از این قرار است که کنسرتهای تهران دیگر آن هیجان و تنوع را برای مخاطبانش ندارند و حالا کار به جاهای باریک هم کشیده است.
* تکرار، تکرار و تکرار
اینکه تیم تبلیغاتی و فروش بلیتهای کنسرت در یک تعامل نامتعادل با برخی ادارات و شرکتها حاضر شدهاند با 50 درصد تخفیف بلیتهای ستارههای موسیقی ایران را به حراج بگذارند، نکته مهم و غیرقابل انکاری است. ماجرا زمانی شروع شد که چند پیامک حراج بلیت کنسرت به گوشی چند خبرنگار موسیقی رسید و آنها با انتشار این پیامها، به سمت یک افشاگری مهم پیش رفتند. کارشناسان این حوزه معتقدند فضای تکراری کنسرتها در تهران و تعدد بیش از اندازه آنها در ماههای اخیر، دلزدگی مخاطبانشان را باعث شده است و حتی متعصبترین طرفداران خوانندهها هم از این روند ناراضیاند. ماجرا فقط به فضای فرم و محتوای کنسرتها بازنمیگردد و حتی جملات خوانندهها در بین قطعات هم تکراری شده است؛ حتی نوع لباس پوشیدن و خطاب قرار دادن مخاطبانشان و حتی فرم نورپردازی و جلوههای ویژه. در تهران حدود 100 هزار مخاطب حرفهای کنسرت میروند که عمدتا بسیاری از سالنهای اجرای زنده تهران را پر میکنند. «دیتابیس» یا سامانه اشتراک آنها در سایتهای بلیتفروشی معمولا بهترین جغرافیای نظرسنجی درباره کیفیت کنسرتها در تهران است که همین یک ماه گذشته، نتیجه یک نظرسنجی خصوصی، آماری باورنکردنی از نارضایتی را نشان داد. در این نظرسنجی، تکراری بودن فضای کنسرتها مهمترین دلیل اشباع جامعه مخاطبان از حضور در کنسرتهای پاپ عنوان شده بود.
* رکوردزنی در قیمت بلیت
قیمت بلیت کنسرت در تهران حوالی 900 هزار تومان سیر میکند. برای یک خانواده 4 نفره، قیمت تمامشده یک کنسرت حدود 5 میلیون تومان با محاسبه هزینه رفت و برگشت است. وضعیت معیشتی این روزها و اوضاع نابسامان معیشتی هم در شرایطی است که بیشک تورم و عدد کنسرت در تهران میتواند این کالای فرهنگی را دوباره از سبد اقتصادی خانوادهها حذف کند. با این تفاسیر میتوان بخش بزرگی از کاهش تقاضا برای حضور در سالنهای کنسرت را نیز در ماجرای اقتصادی آن دید؛ موضوعی که بهرغم تخفیفهای بالا از سوی برنامهگذاران هم همچنان پابرجاست.
همین چند هفته پیش با اعلام رسمی یکی از سالنهای برگزاری کنسرت در تهران، هزینه اجاره برای یک شب 800 میلیون تومان عنوان شده بود که با اعتراض صنف موسیقی روبهرو شد. کنسرتگذاران با تکیه بر قیمتهای اعلام شده، دلیل افزایش بلیت کنسرتها را تعرفههای نجومی سالنها اعلام کردند و در این بین سکوت برخی مدیران موسیقی نیز مزید بر علت شد تا موج افزایش قیمت بلیت کنسرت در تهران بالا و بالاتر رود. این روند با پیشبینی کارشناسان تا پایان امسال به بالای یک میلیون تومان خواهد رسید و مشخص نیست افزایش این قیمت، چه تاثیری در روند کیفی برنامهها میتواند داشته باشد.
* فالش میخوانم؛ پس هستم
فضای مجازی پر شده از کارشناسان و صاحبنظران حوزه موسیقی و کنسرت!
اینفلوئنسرها و بلاگرهایی که با چند حمله تند و تیز به خوانندهها و هجوم طرفداران آن چهره به صفحات جناب کارشناس، به یک باره عنوان «کارشناس موسیقی» و «منتقد» را به بیوگرافی صفحاتشان اضافه میکنند!
نداشتن سواد کافی در حوزه تخصصی و تمایل به خودنمایی در بین مخاطبان، اصلیترین نقدها به این افراد است ولی حضور آنها دلیلی شده تا خوانندهها خود را جمع و جور کنند و از ترس نقدهای بیرحمانه در صفحات مذکور، سعی در اجرای درست دارند، هر چند به هر حال انتشار ویدئوهایی که جناب خواننده در بدترین و فالشترین حالت ممکن در حال پذیرایی از مخاطبانش است، یکی دیگر از دافعههای حضور مردم در کنسرت شده است؛ ویدئوهایی فاجعهبار که گهگدار بازدیدهای میلیونی هم به خود میبیند و همین باعث شده دافعه حضور در سالنهای کنسرت این روزها بیشتر و بیشتر شود.
* بحران «پلیبک»
مفهوم «پلیبک» در ادبیات رسانهای و مجازی ایران، به دشنامی بزرگ برای اهالی موسیقی تبدیل شده است. این در شرایطی است که تعاریف جهانی کنسرت بر اساس «شو» و «پرفورمنس» بنا نهاده شده و اجرای زنده در آن ملاک بزرگ و مهمی نیست. چندی پیش «جاستین بیبر» صراحتا اعلام کرد در کنسرتهای 2 سال اخیرش، در قطعاتی که پرفورمنس سنگینی دارد، توانایی اجرای زنده ندارد و صدای او پخش میشود تا او بتواند با تمرکز بالا روی صحنه، بازیگر خوبی باشد.
این موضوع به دلیل نبود 2 تعریف درست از «شو» و «پرفورمنس» در کنسرتهای داخلی، عملا منسوخ است و هرگز نمیتوان با یک تعریف جهانی با زیرساختهای متفاوت، درباره مقایسه آن در فضای داخل ایران قضاوت و تحلیل درستی داشت.
با این وجود، برخی ویدئوها در ایران از اجرای پلیبک خوانندههای داخلی منتشر شد که به مرور تعاریفی چون «کمفروشی در کنسرتهای پاپ» را متصاعد کرد و باعث شد موج بزرگی علیه این جریان راه بیفتد؛ ویدئوهایی که حتی قربانیان بزرگی هم داشت و برخی خوانندهها با انتشار این ویدئوها نابود شدند. هجمه سنگین رسانهها و مخاطبان موسیقی به حدی بود که باعث شد برخی تهیهکنندهها و شرکتها برای اثبات «پلیبک نبودن» کنسرتهایشان، هزینههای سنگین تبلیغاتی را متحمل و با رسانهها وارد تعاملاتی خارج از فضای سالم هنری شوند.
* حراجه... حراج
چرخه حراج بلیتهای کنسرت در تهران، چرخه توهینآمیزی علیه اهالی موسیقی است. بسیاری از بزرگان این حوزه، ناراحتی و گلایههای خود را از این اتفاق به تهیهکنندگانشان اعلام کردهاند. ادامه این روند میتواند حواشی و پیامدهای فراوانی را در درازمدت باعث شود. بسیاری از خوانندهها به رغم اطلاع از این موضوع، مجبور به تبعیت از شرکتهای طرف قرارداد هستند و چارهای جز تن دادن به این موضوع ندارند.
با این اوصاف دور از ذهن نیست که ماجرای کنسرت در تهران به رقابتهای تحقیرآمیزتری هم برسد و دور از ذهن نیست که برای پر شدن سالنهای کنسرت شاهد اجراهای مشترک چند خواننده پاپ به صورت همزمان در یک سالن باشیم؛ موضوعی که همین هفتههای اخیر هم اجرایی شده و به نظر میرسد آینده کنسرتها در ایران را تحت تاثیر قرار خواهد داد.