حنیف غفاری: عملیات مقتدرانهای که علیه تروریستهای جیشالظلم در پاکستان صورت گرفت، منجر به نارضایتی اسلامآباد شده است. مقامات پاکستانی در توجیه این نارضایتی مدعی هستند هرگونه عملیات یک کشور دیگر در خاک این کشور، مصداق تجاوز به پاکستان بوده و قابل توجیه نیست. متعاقبا رسانههای غربی و حتی برخی رسانههای منطقهای نیز بدون در نظر گرفتن پیشزمینهها و اهداف این عملیات، درصدد ایجاد اختلاف میان تهران و اسلامآباد هستند. در این باره نکاتی وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد.
1- جمهوری اسلامی ایران قائل به همدستی پاکستان با گروه جیشالظلم نیست اما متاسفانه سازمان اطلاعاتی (ISI) و ارتش این کشور نه تنها اقدامی در راستای مهار گروهک سرکش، تروریست و متوحش جیشالظلم صورت ندادهاند بلکه به نوعی شاهد تثبیت جایگاه مکانی و جغرافیایی آن در همسایگی کشور عزیزمان هستیم. بخش مهمی از جسارت جیشالظلم در حملات تروریستی گوناگون علیه سربازان غیور وطن و مردم بیگناه استان سیستان و بلوچستان، معلول همین انبساط خاطر وقیحانه است! قطعا اگر دولت و ارتش پاکستان در قبال جیشالظلم مسؤولانه برخورد و بر اساس حسنهمجواری و همسایگی، خود تکلیف این گروهک تروریستی را مشخص میکرد، نیاز به اقدامی از جانب کشورمان نبود. با این حال تا زمانی که جنایات جیشالظلم علیه ملت ما ادامه دارد، نمیتوان خاستگاه و بستر فعالیت آنها را (حتی کیلومترها آن سوی مرزهای ایران) نادیده انگاشت. حتما مقامات پاکستانی خصوصا دیپلماتهای این کشور به وضوح نسبت به این قاعده مهم آگاه هستند که «امنیت» و «منافع ملی» محصور در جغرافیای یک کشور نیست و مولفههای خارجی دخیل در تحقق آنها را نیز شامل میشود.
2- نکته بعد به حق دفاع مشروع و اصالت قانونی و عملیاتی آن بازمیگردد. دفاع مشروع در عرصه حقوق بینالملل به معنای استفاده از نیروی قهری و قدرت تنبیهی توسط یک کشور در پاسخ به یک اقدام تروریستی یا حمله مسلحانه اطلاق میشود. بهتر است کسانی که ایران را متهم به «تجاوز» به خاک پاکستان میکنند، ابتدا به این سوال جواب دهند: مرز مفهومی و مصداقی تجاوز و دفاع مشروع در حقوق بینالملل چیست و آیا این مساله در قبال عملیات اخیر علیه تروریستهای جیش العدل رعایت شده یا خیر؟ پاسخ این سوال مشخص است: اقدام اخیر علیه تروریستهای جیشالظلم از نوع «کنش» نبوده و بالعکس، واکنشی نسبت به چند «اقدام تروریستی عینی» بوده است.
جیشالظلم بارها رسما مسؤولیت اقدامات تروریستی خود در سیستان و بلوچستان را که منجر به شهادت شهروندان ایرانی شده پذیرفته که یکی از این موارد، حمله اخیر به «راسک» بود، بنابراین ما با یک «واکنش» مواجه هستیم نه یک «کنش». از سوی دیگر، این واکنش هم به لحاظ حقوقی و هم راهبردی مشروع و منطقی تلقی میشود، زیرا مصداق بارز «دفع یک خطر ملموس علیه امنیت ملی» به شمار میآید.
3- قطعا دولت پاکستان خود نیز نسبت به انگیزه، هدف و دلیل اقدام اخیر در قبال تروریستهای جیشالظلم آگاه است و در ملاقاتهای رسمی و غیررسمی نیز بارها نگرانی و نارضایتی مطلق جمهوری اسلامی ایران در قبال فعالیت این گروهک تروریستی خطرناک در خاک پاکستان (آن هم در نزدیکی مرزهای ایران ) به طرف مقابل انتقال یافته است. فراتر از آن، تحلیلهای امنیتی متقن میگوید تروریستهای جیشالظلم به خودی خود امکان زیست و حیات حداقلی ندارند. جیشالظلم متغیری وابسته به آمریکا و رژیم اشغالگر قدس محسوب میشود و استمرار حیات شوم آن نیز در گرو همین حمایتهاست. پمپاژ خشم و نارضایتی رسانههای غربی نسبت به هلاکت تروریستهای جیشالظلم و انهدام مقر آنها در همین راستا قابل تحلیل و بررسی است. در چنین شرایطی دولت پاکستان نباید در اسارت آدرسهای غلط و خطرناک ارائهشده از سوی حامیان غربی جیشالظلم بیفتد. به عبارت بهتر، تقاص خشم آمریکا از عملیات دقیق اخیر تهران علیه جیشالظلم را نباید برخی دولتمردان پاکستانی، آن هم به صورت ناخواسته پس دهند. این مهمترین و راهبردیترین توصیهای است که میتوان به مقامات کشور همسایه در برهه کنونی کرد.