گروه فرهنگ و هنر: شهروز ملکآرایی شاید بهترین گوینده ایران نبود اما بدون شک او را باید یکی از نابترین گوهرهای دوبله ایران به شمار آورد؛ هنرمندی که به اندازه دیگر همکارانش آنچنان که باید و شاید شنیده و دیده نشد. از ویژگیهای منحصر به فرد ملکآرایی تیپگویی و صداسازیهایی بود که طی 6 دهه فعالیت حرفهای در هنر دوبله ایران از خود به یادگار گذاشت؛ از لحن و صدای شخصیتهای بدجنس و شرور مثل کاپیتان لیچ در کارتون «گالیور» گرفته تا کاراکتر سادهلوح در «وزیر اعظم» در انیمیشن «سیندرلا». این ویژگی شهروز ملکآرایی را در کنار اصغر افضلی، آذر دانش، مهدی آریننژاد و بسیاری دیگر به ماندگارترین دوبلورها و صداپیشگان ایران بدل کرد.
این هنرمند متولد ملایر، سودای بازیگری داشت اما از ابتدای دهه 40 چرخ روزگار او را وارد عرصه دوبله کرد، البته وسوسه بازیگری او را در دوران حرفهایاش رها نکرد و هر چند تجربههای ناموفق بسیاری را از سر گذراند اما یکی از موفقترین کارهایش در حوزه تصویر بازی در نقش «قیسبنسعد» در سریال «امام علی» بود.
آنچه باعث شهرتش در دنیای دوبله شد، شخصیت «آقای ووپی» در مجموعه قدیمی «ماجراهای تنسی تاکسیدو و چاملی» بود؛ دانشمند نیمهدیوانهای که پاسخ همه چیز را میدانست و در کمد مشهورش که انگار به بینهایت وصل بود، برای هر مشکلی یک وسیله یا راهحل داشت. آقای ببر در «دهکده حیوانات»، جان کوچولو در «رابین هود»، کاپیتان لیچ در«ماجراهای گالیور» و وزیر اعظم در«سیندرلا» از جمله آثار شاخص و ماندگاری است که امروز پس از سالها تصور تماشای این فیلمها بدون صدای شهروز ملکآرایی انگیزهای برای تماشای مجدد به وجود نخواهد آورد.
صد البته مرحوم ملکآرایی در آثاری جدی نظیر «کازابلانکا»، «ربهکا»، «طلسمشده» و «نیش» هم رلگویی کرده بود اما آنچه باعث ماندگاری و متمایز شدنش نسبت به سایر همکاران و همنسلانش شد، تیپگوییهایش در آثار انیمشن بود. ملکآرایی در کنار علاقه وافر به حضور در حوزه انیمیشن، جزو دغدغهمندان این حوزه نیز به شمار میرفت. او معتقد بود کار انیمیشن در دنیا جزو ویژگیهای کار هنری است و به همین دلیل هنرپیشهها و اکتورهای بزرگ سینما یکی از افتخاراتشان این است که در کارتون حرف زدهاند. انیمیشن میتواند تاثیرات زیادی را روی شخصیت بچهها بگذارد و چه بجاست که دستاندرکاران رسانههای ما فکر عاجلی برای آن کنند. در دوبله انیمیشن باید از گویندگانی استفاده شود که در کار اجرا تبحر دارند و از افراد خبره و کارکشته هستند.
برایش فرق نمیکرد کارتونی که دوبله میکند خارجی باشد یا داخلی؛ به جای نقش «سبزه» در انیمیشن ایرانی «کوشا» حرف بزند یا «جان کوچولو» در «رابین هود»، آنچه اهمیت داشت محتوا بود: «زمانی کارتونهای خارجی قشنگ و حاوی پیامهای متنوعی هستند که طبعا دوست داشتنیاند و زمانی هم انیمیشنهای خودمان که قصههای تاریخیمان را به تصویر میکشند و خوب و دوستداشتنیاند اما ایکاش به مقوله صداگذاری در انیمیشن بیش از این توجه شود و به دنبال ارزان کار کردن نباشند، چرا که انیمیشن ماندگار است و نباید نگاه به آن سبدی باشد».
ملکآرایی علت ضعف در دوبله از دهه 80 به بعد را متوجه مسائل مادی میدانست و تاکید داشت: «تا زمانی که دستاندرکاران برای کارهای فرهنگی بهای خوبی نپردازند، کارها همیشه رو به سقوط است. این سقوط، سقوط مالی است و سقوط فرهنگی - هنری نیست. ... کارگری که این کار (دوبله) را از جوانی آموخته و ریزهکاریهایش را یاد گرفته و به درجات بالا رسیده است، دستمزد تلف شدن عمرش را میخواهد اما کنار گذاشته شده و از مبتدیها استفاده میشود و همیشه کار از سر شروع میشود و هیچ وقت به وسط و آخر نمیرسد». وی بر این باور بود که «هنوز هم انیمیشنهایی نظیر «سیندرلا» در سنین مختلف بیننده دارند و این در حالی است که در حال حاضر بسیاری از انیمیشنهایی که از تلویزیون پخش میشود توسط بچهها دیده نمیشود و انگار هوش و حواسشان به آن نیست؛ در صورتی که اگر کار قابل فهم و ملموس باشد، همه اعضای خانواده کارشان را کنار میگذارند و به آن برنامه توجه میکنند».
وی 85 درصد مدیریت کار دوبلاژ را در انتخاب گوینده و تقسیم مناسب نقشها میدانست و میگفت: «اگر این اتفاق نیفتد، ضایعهای است که روز به روز به کار هنری ما وارد میشود».
در پایان ملکآرایی بر این باور بود که در دوبله اجرای خوب مطرح است، نه صدای خوب و مثال میزد: «در تئاتر هم همینطور است؛ هنرپیشهای شاید قیافه سمپاتی نداشته باشد اما اجرای او همه را جذب کند و اجرای خوب گوینده نیز همه مسائل حرفهای را در خود جمع میکند».
این هنرمند بامداد 29 دی سال گذشته پس از یک دوره بیماری بر اثر عارضه ریوی درگذشت.